ژرمینال گالینگور

ژرمینال
رمانی کلاسیک درباره نبرد طبقاتی و اعتصابات و مبارزات کارگری و شرایط دشوار کارگران. وقایع رمان ژرمینال در قرن نوزدهم اتفاق می‌افتد. امیل زولا در این رمان داستان کارگران معدنی در مونسوی فرانسه را روایت می‌کند و از رنج و تبعیض و فقری که کارگران و مردم فرودست به آن دچارند سخن می‌گوید و از تضاد شدید میان کارگران محروم و کارفرمایان مرفه. ژرمینال رمانی در نقد نظام سرمایه‌داری و درباره ضرورت مبارزه با این نظام و تغییر آن است. اتیِن، شخصیت اصلی رمان، کارگری است که بعد از اخراج از کارِ قبلی‌اش، به دلیل اعتراض به سرکارگر، در یک معدن زغال‌سنگ در مونسو مشغول به کار می‌شود. او که شخصیتی سرکش و معترض دارد از شرایط دشوار و ظالمانه کار در معدن راضی نیست و کم‌کم کارگران دیگر را نیز با خود همراه می‌کند و مبارزه‌ای را علیه کارفرمایانِ سرمایه‌دار سازمان می‌دهد. زولا در رمان ژرمینال به درون زندگی کارگران می‌رود و جزئیات زندگی روزمره آنان، محرومیت‌هایشان و اختلاف طبقاتی‌ای را که در نوع و سبک زندگی کارگران و کارفرمایان جلوه‌گر است به تصویر می‌کشد. ژرمینال رمانی درباره خشم طبقاتی‌ است؛ خشمی که نظام سرمایه‌داری را نشانه رفته است. این خشم آن‌گاه که در رمان به آگاهی طبقاتی می‌آمیزد رنگ و بویی سیاسی می‌یابد و خواست انقلاب را در کارگران بیدار می‌کند. ژرمینال سیزدهمین رمان از مجموعه خانواده روگن ماکار امیل زولا و از مهمترین آثار اوست. این رمان دستمایه اقتباس سینمایی نیز بوده است.
ترجمه سروش حبیبی از رمان ژرمینال در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
درباره نویسنده: امیل زولا (1902 – 1840)، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی.