بار دیگر شهری که دوست می داشتم
نادر ابراهیمی
امیرکبیر
دسته بندی: داستان-ایرانی
| کد آیتم: |
101088 |
| بارکد: |
9789640024089 |
| سال انتشار: |
1386 |
| نوبت چاپ: |
50 |
| تعداد صفحات: |
100 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
بار ديگر شهري که دوست ميداشتم
«بخواب هليا، دير است. دود ديدگانت را آزار ميدهد. ديگر نگاه هيچکس، بخار پنجرهات را پاک نخواهد کرد. ديگر هيچکس از خيابان خاليِ کنارِ خانه? تو نخواهد گذشت. چشمان تو چه دارد که به شب بگويد؟ سگها رؤياي عابري را که از آنسوي باغهاي نارنج ميگذرد پاره ميکنند. شب از من خاليست هليا…»
از متن کتاب
کتاب «بار ديگر شهري که دوست ميداشتم» نوشت? نادر ابراهيمي در 111 صفحه در نشر روزبهان منتشر شده است. اين کتاب شامل گفتوگوي عاشقان? مردي با خود و با ياد و خيال معشوق يازده سال پيشاش است. در اين روايت، مرد داستان به مرور خاطرات، زندگي ، وقايع رخ داده در سالهاي فراق و دوري ميپردازد.
«بار ديگر شهري که دوست ميداشتم» شامل سه فصل است؛ بارانِ رؤياي پاييز، پنج نامه از ساحل چمخاله به ستارهآباد، پايانِ بارانِ رؤيا.
هليا دخترِ خان است و راوي داستان، پسر کشاورزي که از کودکي با او همبازي بوده. عاشق ميشوند و تصميم به ازدواج ميگيرند اما خانوادههايشان مخالفت ميکنند و در نهايت به چمخاله ميگريزند و آنجا زندگي را از سر ميگيرند.
اما هليا دربرابر مشکلات دوام نميآورد و درنهايت در جدال ميان عقل و احساساتش، عقل بر عواطفش چيره شده و به زادگاهش باز ميگردد؛ مرد داستان در ابتدا تسليم نميشود ولي سرانجام پس از 11 سال دوري به شهرش باز ميگردد.
بخش دوم، شامل پنج نامه به هليا است و راوي اغلب ميان خاطرات گذشته و حال پرسه ميزند. رواي معتقد است؛ آنها فقط عروسکهاي کوکي بازي تقدير بودهاند.
از مهمترين ويژگيهاي اين رمان ميتوان به نثر شاعرانه و موزون آن و جملات قصار و استعارههاي به کار رفته در آن اشاره کرد.
دربار? نويسنده: نادر ابراهيمي (1315-1387 )داستاننويس، فيلمساز، ترانهسرا، مترجم و روزنامهنگار ايراني.
رتب? گودريدز: 70/3 از 5