درخت انجیر معابد 2 جلدی
احمد محمود
معین
دسته بندی: داستان-ایرانی
| کد آیتم: |
124494 |
| بارکد: |
9789645643704 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
18 |
| تعداد صفحات: |
436 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «درخت انجير معابد» اثر احمد محمود
حکايت يک مرد، يک درخت، يک خانواده و يک فروپاشي. کتاب «درخت انجير معابد» داستان مرديست که از عرش به فرش ميرسد و درختي که مردمي نادان معجزهگرش ميپندارند.
کتاب «درخت انجير معابد» آخرين رمان احمد محمود و تجربهاي متفاوت در ميان آثار اوست. محمود در کتاب «درخت انجير معابد» دغدغههاي اجتماعي خود را، اينبار در ظاهري که قدري متفاوت با آثار قبلي اوست، از خلال قصه بيان ميکند.
کتاب «درخت انجير معابد» داستان دگرگوني و زوال و جهل است و داستان گروهي که با استفاده از جهل مردم بر آنها سلطه مييابند.
کتاب «درخت انجير معابد» همچنين نمايشگر اوج هنر احمد محمود در شخصيتپردازي است. او در اين رمان يکي از جذابترين، ماندگارترين و فراموشنشدنيترين شخصيتهاي خيالي را به گنجين? ادبيات داستاني هديه داده است.
کتاب «درخت انجير معابد» اولين بار در سال 1379 در دو جلد در انتشارات معين به چاپ رسيد و بعداً بارها در همين انتشارات تجديد چاپ شد. احمد محمود در سال 1380 به خاطر اين رمان، جايز? هوشنگ گلشيري را دريافت کرد.
مروري بر کتاب «درخت انجير معابد»
احمد محمود در کتاب «درخت انجير معابد» چيرهدستي خود در نوشتن قصههايي در ژانر رئاليسم اجتماعي را با تمثيلپردازي و مؤلفههايي از ادبيات رئاليسم جادويي درآميخته و اثري ارائه داده است که، در عين شباهت به آثار قبلياش و پيگيري رئاليسم قدرتمند آن آثار و هرچه پختهتر کردن آن در اين رمان، حاوي تجربهاي تازه در سبک نويسندگي اوست.
کتاب «درخت انجير معابد» رماني هم رئاليستي و هم بهشدت تمثيلي است. احمد محمود در کتاب «درخت انجير معابد»، بهويژه در جلد دوم اين رمان، از رئاليسم بهجانب رئاليسم جادويي ميل کرده و عناصري از رئاليسم جادويي را با سبک رئاليستي هميشگي خود آميخته است.
وقايع کتاب «درخت انجير معابد» مثل ديگر رمانهاي احمد محمود، در جنوب ايران اتفاق ميافتد اما برخلاف آن رمانها در اين رمان از رويدادهاي سياسي و اجتماعي واقعي خبري نيست و رمان، در عين ساختوپرداخت واقعگرايان? آدمها و حوادث و موقعيتها، رنگي از تمثيل دارد.
احمد محمود در کتاب «درخت انجير معابد» داستان مردي به نام فرامرز آذرپاد را روايت ميکند که از خانوادهاي ثروتمند و صاحب مکنت برخاسته است. با مرگ پدر ثروتمند فرامرز، خانواده از هم ميپاشد و اموال پدر و حتي همسر او و مادر فرامرز توسط نورسيدهاي نوکيسه به يغما ميرود و آنچه براي بازماندگان، از جمله فرامرز آذرپاد، ميماند ادبار و زوال و فروپاشي است.
کتاب «درخت انجير معابد» همچنين، بهموازات روايت قص? فرامرز و اوجوفرود او، روايتگر قص? درختي است که در حياط خان? پدري فرامرز رشد ميکند و باورهايي خرافي پيرامون آن پديد ميآيد و دست آخر، همين باورها دستآويز و ابزاري ميشود براي سلطه بر مردمي که به جهل و خرافه گرفتارند و موهوماتي را درباب اين درخت باور ميکنند.
در طول کتاب «درخت انجير معابد» ميبينيم که چطور سرنوشت درخت و سرنوشت فرامرز آذرپاد بههم گره ميخورد. فرامرز اشرافزادهايست آسوپاس، عاصي، سرگردان، بيقرار، خسته و جاهطلب که زندگي خوش و بيدغدغ? کودکي و نوجوانياش با مرگِ پدر دود شده و به هوا رفته و مادرش و ميراث پدرش را ناپدري تصاحب کرده است. او خانواده و عزيزانش را يکييکي از دست ميدهد و جز يک عمّه، کسي برايش نميماند. ناپدرياش برايش پاپوش ميدوزد و به زندانش مياندازد و معتادش ميکند.
فرامرزِ کتاب «درخت انجير معابد» پس از تنها شدن و درماندگي و پريشاني، با رخوتي در تن و هواهايي بزرگ در سَر، روزگار ميگذراند. او هر روز رندانه به رنگي درميآيد تا از اِدبار و حقارتي که به تنگش آورده خلاص شود. جايي خود را بازرس جا ميزند و جايي دکتر و اينگونه مردم را تلکه ميکند و دست آخر، بعد از سالها ناپديدي و درحاليکه عمهاش را هم از دست داده است، در صورتِ درويشان و با کينه و خشمي تلنبار و سلاحي صيقلداده براي روزِ انتقام، به شهرِ زادگاهش در جنوب برميگردد تا مردمي غرق در جهل و خرافه را، با سودجويي از همين جهل و خرافه، عليه ناپدري نيرنگبازش بشوراند.
فرامرز آذرپاد نمون? اعلاي آدمهاي باهوشي است که بهرغمِ هوششان به فنا ميروند. او پسر عزيزدُردان? پدري اشرافي است که مرگاش نمود زوال اشرافيت و برآمدن طبقهاي جديد است.
حقههايي که فرامرز در کتاب «درخت انجير معابد» به کار ميزند، رنديهاي او، سوداهاي متوهمانهاي که در سر دارد و نيز واخوردگيهايش از نقاط قوت شخصيتپردازي در اين رمان هستند.
احمد محمود در کتاب «درخت انجير معابد» با شخصيتپردازي ماهران? فرامرز و روايت سرگذشت تراژيک او، زوال و فروپاشي و بهسر رسيدن يک دوره را با چيرهدستي يک نويسند? پخته و کاربَلَد ترسيم ميکند.
دربار? احمد محمود، نويسند? کتاب «درخت انجير معابد»
احمد اعطا، معروف به احمد محمود، متولد 1310 در اهواز و درگذشته به سال 1381، داستاننويس ايراني بود. محمود از نويسندگان سرشناس و چيرهدست ژانر رئاليسم اجتماعي در ايران بود.
شهرت احمد محمود عمدتاً بهواسط? رمانهايش و بهويژه رمان معروف «همسايهها» است اما از او، بهجز رمان، فيلمنامه و تعداد زيادي مجموعه داستان کوتاه نيز به جا مانده است.
محمود در رمانهايش بخشي از رويدادهاي مهم سياسي و اجتماعي ايران، مثل ملي شدن نفت و انقلاب و جنگ، را منعکس کرده است. او در اين رمانها يا حوادث و شخصيتهاي داستانياش را در متن بعضي رويدادهاي سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر ايران قرار داده يا به شيوهاي تمثيلي به اين رويدادها اشاره کرده است. محمود خود نيز مدتي، در جواني، وارد فعاليتهاي سياسي شد و براثر همين فعاليتها چندي به زندان افتاد و چندي هم به بندر لنگه تبعيد شد که انعکاسي از تجرب? اين تبعيد را در دومين رمانش، «داستان يک شهر»، ميبينيم.
جنوب ايران صحن? اصلي رويدادهاي قصههاي احمد محمود است. او در آثارش تصويري واقعگرايانه و گيرا از جنوب و مردم آن به دست داده است.
از ديگر آثار احمد محمود ميتوان به رمانهاي «مدار صفر درجه» و «زمين سوخته» و مجموعه داستانهاي «دريا هنوز آرام است»، «زائري زير باران»، «پسرک بومي»، «غريبهها» و «ديدار» اشاره کرد.