خواب گران (علم)
ریموند چندلر
پرهام دارابی
نشر علم
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
1521492 |
| بارکد: |
9786222460105 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
284 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
رمان «خواب گران» اثر ريموند چندلر
رماني باب طبع علاقمندان قصههاي معمايي و جنايي و کارآگاهي و بهويژه رمانهاي معمايي و جنايي نوآر. رمان «خواب گران»، با عنوان اصلي The Big Sleep، اولين رمان ريموند چندلر و يکي از آثار شاخص و مهم و کلاسيک در ژانر نوآر است. در اين رمان فيليپ مارلو، کارآگاه معروف رمانهاي چندلر، حضور دارد.
رمان «خواب گران»، بهويژه با فيلمي که هاوارد هاکس بر اساس آن ساخت و در آن همفري بوگارت نقش فيليپ مارلو را ايفا کرد، بعد از انتشار خوش درخشيد و چندلر را به نويسندهاي مهم در ميان نويسندگان ژانر نوآر بدل کرد. گفتني است که در نگارش فيلمنام? فيلمي که به کارگرداني هاوارد هاکس بر اساس اين رمان ساخته شد ويليام فاکنر نيز مشارکت داشت.
متن اصلي رمان «خواب گران» نخستين بار در سال 1939 منتشر شد. اين رمان در سال 1999 در فهرست صد کتاب برتر قرنِ نشري? «لو موند» و در سال 2005 در فهرست صد رمان برتر مجل? «تايم» قرار داشت.
مروري بر رمان «خواب گران»
رمان «خواب گران» رماني است با طرحوتوطئهاي ماهرانه و ساخته و پرداخته از معماهاي تودرتو و درهمتنيده. ريموند چندلر در «خواب گران» تعليق و حادثه و رمز و راز و معما و جنايت و خشونت را به هم ميآميزد و به هم? اينها طنزي تلخ و رندانه را نيز اضافه ميکند و حين روايت داستاني جذاب و معمايي و سرگرمکننده تصويري از جامعههاي غرق خلاف و تبهکاري و حقهبازي و جنايت نيز برميدارد. در رمان «خواب گران» کارآگاه فيليپ مارلو از طرف ژنرالي که دو دختر شَرّ و دردسرساز دارد براي پيگيري يک ماجراي اخاذي استخدام ميشود. مارلو ماجرا را دنبال ميکند و بهتدريج درمييابد که قضيه يک اخاذي ساده و کوچک نيست و با يک گروه بزرگ کلاهبردار و خلافکار سروکار دارد. «خواب گران» رماني است پُرتعليق با بسياري از مؤلفهها و عناصر آشناي ژانر کارآگاهيِ نوآر.
اينک بخشي از اين رمان:
«در ميانههاي راه چراغهاي جلو اتوموبيلي فريبم داد. چراغها به سرعت از بزرگراه به داخل جاده فرعي منحرف شدند و من هم از کنار جاده با صداي چلپ ليز خوردم به داخل گودال پر از آب، حالا به جاي هوا آب تنفس ميکردم. اتوموبيل بدون آن که از سرعتش بکاهد، همهمهکنان رد شد. سرم را بالا آوردم، صداي غيژغيژ تايرهايش را شنيدم که از جاده خارج و وارد ماشينرو شني شد. موتور و چراغهايش خاموش شدند، دري بهم خورد. صداي بسته شدن در خانه را نشنيدم، ولي باريک? نوري از لابهلاي رديف درختان تابيدن گرفت، به مانند آن که پردهاي از مقابل پنجره کنار رفته باشد يا آن که چراغ درون راهرو روشن شده باشد.
به قسمت چمنزار خيس برگشتم و چلپچلپکنان از آن گذشتم. اتوموبيل ميان من و خانه قرار داشت، اسلحه رو به پايين در کنارم بود و تا جايي که ميتوانستم آن را بالا کشيدم، بدون اينکه بازوي چشم را از ريشه بيرون بکشم. اتوموبيل تاريک، خالي و گرم بود. آب درون رادياتور با شادماني قلقل ميکرد. از در به داخلش نگريستم. کليدها به داشبورد آويزان بود. کانينو خيلي به خودش مطمئن بود. اتوموبيل را دور زدم، محتاطانه عرض ماشينرو شني را به سمت پنجره پيمودم و شروع کردم به گوش کردن. نميتوانستم صدايي بشنوم، هيچ صدايي جز بوم بوم بيوقف? قطرات باران که به زانوي فلزي در پايينِ ناودان ميکوبيدند.
به گوش کردنم ادامه دادم. صداي بلندي شنيده نميشد، همه چيز آرام و پالايش شده بود. ميتوانست اين گونه باشد که کانينو با آن صداي خرخرياش با دختر حرف ميزد و احتمالاً دختر هم به او ميگفت که به من اجازه داده بروم، با اين قول که بگذارم فرار کنند. کانينو حرف مرا باور نميکرد، همان طور که من او را باور نداشتم. بنابراين کارش در آن داخل زياد طول نميکشيد و در حالي که دختر را همراه خودش ميآورد، در حال آمدن بود. تنها کاري که بايد ميکردم اين بود که منتظرش بمانم تا بيرون بيايد.
نميتوانستم منتظر بمانم. اسلحه را به دست چپم دادم و خم شدم تا مشتي شن بردارم. شنها را به سمت توري پنجره پرتاب کردم. تلاش ضعيفي بود. مقدار بسيار کمي از شنها به شيش? بالاي توري رسيد، ولي تق تق همين مقدار کم مانند سيل پشت سر هم بود.
به طرف اتوموبيل برگشتم و روي رکاب پشتي آن سوار شدم. حالا خانه در تاريکي فرو رفته بود. فقط همين. همان طور که روي رکاب جا خوش کرده بودم، منتظر ماندم. گويا قرار نبود اتفاقي روي دهد.»
رمان «خواب گران» با ترجم? پرهام دارابي در نشر علم منتشر شده است. از اين رمان قبلاً نيز ترجم? ديگري به قلم قاسم هاشمينژاد منتشر شده بود.
درباره ريموند چندلر، نويسنده رمان «خواب گران»
ريموند تورنتون چندلر (Raymond Thornton Chandler)، متولد 1888 و درگذشته به سال 1959، داستاننويس، فيلمنامهنويس، شاعر و خبرنگار امريکايي ـ بريتانيايي بود. چندلر در کودکي و پس از اينکه پدرِ الکلياش خانواده را ترک کرد با مادرش به انگلستان رفت. او تحصيلکرده کالج دالويچ بود اما تحصيلات دانشگاهي نداشت. در سال 1907 تابع انگلستان شد. يک سال بعد وارد حرف? خبرنگاري شد. در سال 1912 به امريکا بازگشت و مدتي براي امرار معاش به کار حسابداري پرداخت. مدتي هم در دوره جنگ جهاني اول در ارتش کانادا و نيز در نيروي هوايي خدمت کرد. رو آوردن او به داستاننويسي همزمان با دوران رکود اقتصادي بزرگ و براي گذران زندگي بود. در نشريات، از جمله نشري? «بلک ماسک»، داستان جنايي و کارآگاهي مينوشت. چندلر بعدها به يکي از نويسندگان صاحبسبک و برجست? ادبيات کارآگاهي و معمايي بدل شد. کارآگاه مخلوق او، فيليپ مارلو، يکي از کارآگاههاي مشهور و مهم و دوستداشتني ادبيات کارآگاهي است. ريموند چندلر فيلمنامهنويس هم بود. بسياري از آثار او دستماي? اقتباس سينمايي قرار گرفته است. «خداحافظي طولاني» از ديگر آثار مطرح ريموند چندلر است.
رتب? رمان «خواب گران» در گودريدز: 3.95 از 5.