خاطرات غلامحسین نامی روزگار نو
غلامحسین نامی
نظر
دسته بندی: عمومی
| کد آیتم: |
1521533 |
| بارکد: |
9786001523229 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
312 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
وزیری |
کتاب روزگار نو اثر غلامحسين نامي
خاطرات غلامحسين نامي
ما دوست داريم از زندگي هنرمندان و بزرگان ايران بيشتر بدانيم. نوشتن زندگينامه پاسخ خوبي به بخشي از کنجکاوي دوستداران و علاقهمندان به هنرمندان و نويسندگان و ديگر افراد مشهور است. اما بيان خاطرات هم از ديگر مواردي است که براي همگان جذابيت دارد و افراد را با جزئيات زندگي شخص هنرمند و مشهور بيشتر آشنا ميکند. کتاب «روزگار نو: خاطرات غلامحسين نامي» از کتابهايي است که ما را با جزئيات بخشهايي از زندگي اين هنرمند شناخته شدهي معاصر آشنا ميکند.
در بخشي از خاطرات کتاب با نام «برفبازي در دانشگاه تهران» ميخوانيم:
«در يکي از زمستانها در تهران برف زيادي آمده بود و در دانشگاه تهران بسياري از دانشجويان و برخي از استادان کلاسها را تعطيل کردند و به برفبازي مشغول بودند. در همسايگي ما دانشکدهي ادبيات قرار داشت. بچههاي دانشکدهي ادبيات همکلاسهاي ما را غافلگير کرده و حسابي آنها را کوبيده بودند، مخصوصا دخترها را با گلولهي برفي زده بودند. بچههاي ما تصميم گرفتند تلافي کنند. در اين ميان رئيس دانشکده، هوشنگ سيحون، هم به هيجان آمد و همهي آتليهها را تعطيل کرد و بچهها را به حياط دانشکده فراخواند، همه ريختيم وسط حياط دانشکده و سيحون مانند يک رهبر نظامي خطاب به دانشجويان گفت که امروز بايد حسابي با گلولههاي برف بچههاي دانشکدهي ادبيات را بکوبيم! همه شروع کرديم به ساختن گلولههاي برفي. در اين ميان سحابي، دانشجوي معماري، که نقش شيپورزن مسابقات ورزشي دانشکده را داشت، با شيپور خود آغاز نبرد را اعلام کرد و در يک چشمبرهم زدن آنجا شد ميدان جنگ. من و چندنفر از بچهها رندي کرديم و به آتليه رفتيم و قوطيهاي رنگ را آورديم و روي برفها ريختيم و با آنها گلولهبرفي رنگي درست کرديم. تعداد بچههاي ادبيات هر لحظه بيشتر ميشد. من با روپوش کار آتليه در صف مقدم حرکت ميکردم. يکي از دخترهاي دانشکدهي ادبيات جلو آمده بود که حمله کند، من با چند گلولهي برفي او را زدم. فرداي آن روز، روزنامهي کيهان، در صفحهي اول، عکس بزرگ مرا که در حال زدن اين دختر بودم چاپ کرده بود. تيتر خبر هم اين بود: «برفبازي در دانشگاه تهران» داستان برفبازي آن سال در دانشگاه تهران يکي از خاطرات به يادماندني دوران تحصيل من در دانشگاه است. امروز وقتي به رفتار مهرآميز و صميمي توأم با ديسيپلين آنروز رئيس دانشکده با دانشجويان ميانديشم، راز عشق و احترام همهي دانشآموختگان آن دوران به زندهياد مهندس سيحون را درمييابم. بزرگ مردي که در تاريخ هنر و معماري سرزمين ما يگانه بود و تا آخرين لحظات عمرش جز عشق به ايران و فرهنگ و هنر ديرپاي آن در سر نداشت.»
درباره نويسنده کتاب «روزگارنو»
غلامحسين نامي هنرمند ايراني سال 1315 در قم به دنيا آمد. نامي از پيشگامان جنبش هنر مدرن در نقاشي معاصر ايران شناخته شده است. غلامحسين نامي سال 1343 از دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد و سپس مدرک کارشناسي ارشد خود را از دانشگاه ويسکانسين سال 1359دريافت کرد. پس از آن نامي در دانشکده هنرهاي تزئيني، دانشگاه الزهرا (مدرسه عالي دختران سابق)، دانشگاه علم و صنعت ايران و مرکز آموزش هنر فرهنگسراي نياوران تدريس کرده است. غلامحسين نامي از سال 1353 از مؤسسان گروه آزاد نقاشان و مجسمه سازان بوده است. او از بنيانگذاران انجمن نقاشان ايران است که مدتي هم به عنوان رياست انجمن فعاليت کرده است. همچنين نامي عضو هيئت مؤسس و از اعضاي شوراي عالي و مشاور عالي خانه هنرمندان است. غلامحسن نامي جوايز بسياري در کارنامهي هنرياش دارد، جوايزي مانند: جايزه «نخل طلائي اروپا» از آکادمي اروپا، ايتاليا، جايزه مجسمه «شعله طلائي» از پارلمان بينالمللي آمريکا و جايزه «اسکار ايتاليا 1985» از آکادمي ايتاليا بخش کوچکي از جوايز اين هنرمند ايراني است.
درباره چاپ و نشر کتاب « روزگار نو»
کتاب «روزگار نو: خاطرات غلامحسين نامي» توسط نشر اورکا راهي بازار کتاب ايران شده است.