نقد الهیات سیاسی 2: پارادوکس مارکسیسم اسلامی - پژوهشی انتقادی در تبارشناسی جنبش چپ اسلامی ایران
محمد قوچانی
سرایی
دسته بندی: اسلام
| کد آیتم: |
1521753 |
| بارکد: |
9786008922254 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
440 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «نقدِ الهيات سياسي - جلد دوم: پارادوکس مارکسيسم اسلامي» نوشت? محمد قوچاني
مارکسيسم و اسلام اگرچه دو راه جداگانهاند اما در مقطعي از تاريخ معاصر ايران ايدئولوژياي موسوم به «مارکسيسم اسلامي» شکل گرفت. کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي»، با عنوان فرعي «پژوهشي انتقادي در تبارشناسي جنبش چپ اسلامي ايران»، با رويکردي انتقادي به چندوچونِ شکلگيري اين ايدئولوژي و ماهيت و ابعاد گوناگون و نيز ريشههاي آن و نسبتاش با مارکسيسم ميپردازد. محمد قوچاني در کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي»، که جلد دوم از مجموعه کتابهايي با عنوان «نقدِ الهيات سياسي» است، مارکسيسم اسلامي در ايران را از وجوه گوناگون مورد بررسي قرار داده و از موضوعاتي چون خاستگاههاي چپگرايان? مارکسيسم اسلامي و نوع مواجه? مارکسيسم و مارکسيسم اسلامي با ليبراليسم، رويکردهاي تروريستي مارکسيستها و مارکسيستهاي اسلامي و نسبت مارکسيسم اسلامي با ايدئولوژي و انديش? چپ در ايران و نوع تفسير مارکسيسم اسلامي از اسلام سخن گفته است. در کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي» همچنين به معرفي و بررسي آرا و ديدگاههاي آن دسته از متفکراني که رويکردهايشان با رويکردهاي چپگرايانه در پيوند بوده و از آن رويکردها تأثير گرفتهاند پرداخته شده است و همچنين به تئوريهاي مارکسيستياي که مارکسيسم اسلامي در ايران از آنها تغذيه کرده است.
مروري بر کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي»
موضوع اصلي کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي»، چنانکه در ديباچ? اين کتاب توضيح داده شده، نشان دادن «نفوذ عميق فکري و سياسي مارکسيسم در روشنفکران ديني و غيرديني ايران» است. قوچاني در کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي» معتقد است که اين نفوذ هم در سياست و اقتصاد وجود داشته و هم در فرهنگ و هنر و ادبيات. او در بخشهاي گوناگون کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي»، ضمن توضيح و بررسي انتقادي نوع تأثير مارکسيسم بر تفکر روشنفکران ايراني و نتيج? اين تأثير، وجوه گوناگون نفوذ مارکسيسم در عرصههاي گوناگون فرهنگ و سياست و اقتصاد را مورد بررسي قرار داده و از تأثيرات گفتمان و ادبيات مارکسيستي بر ديگر گفتمانهاي روشنفکري در ايران سخن گفته است.
کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي» از ديباچه، درآمدي با عنوان «ناخودآگاه تودهاي: چگونه مارکسيسم روشنفکري ايران را به تسخير خود درآورده است؟» و پنج فصل و يک پيوست با عنوان «پدرکشي» تشکيل شده است.
فصلهاي پنجگان? کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي» عبارتند از: «تبارشناسي مارکسيسم اسلامي: چگونه مارکسيسم مبارزه با ليبراليسم را به روشنفکري ايران آموخت: [بررسي آثار فرهنگي مارکسيسم بر اسلامگرايي]»، «رؤياي سوسياليسم اسلامي: چگونه مارکسيسم مبارزه با اقتصاد آزاد را به روشنفکران ايران آموخت؟ [بررسي آثار اقتصادي مارکسيسم بر اسلامگرايي]»، «روشنفکران تروريست: چگونه مارکسيستهاي جوان مبارزه مسلحانه را به مبارزان مسلمان آموختند؟ [بررسي آثار سياسي مارکسيسم بر اسلامگرايي]»، «مسيح يا يهودا؟ پژوهشي انتقادي در زندگي سياسي و فکري محمد حنيفنژاد [بررسي موردي پيوند مارکسيسم و اسلامگرايي]» و «تروريسم مردهريگ مارکسيسم: چرا مارکسيسم و تروريسم هنوز موضوع معاصر ماست؟».
پيوست کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي» نيز شامل مناظره علي ملاقليپور و محمد قوچاني در نقد و بررسي مستند «راه طيشده» است.
در بخشي از کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي» ميخوانيد: «تعبير اسلامگرايي بهعنوان جزئي مهم از ايدئولوژي مجاهدين خلق، از آن رو مهم است که تمايز اين واژه از مفهوم اسلام را دريابيم. در واقع ميتوان اين تمايز ساده اما اساسي را پذيرفت که اسلام يک دين است با هم? اجزاي خود که دربرگيرنده شريعت، فقه، معرفت، کلام و الهيات خاص خويش است؛ اما اسلامگرايي يک ايدئولوژي است که درصدد گذار از شريعت، فقه و الهيات سنتي اسلام است.
گرچه در دينداري سران مؤسس مجاهدين خلق (بهخصوص محمد حنيفنژاد) ترديدي نيست، اما اين دينداري پس از مدتي از شکل سنتي خود خارج شد و بهصورت دينگرايي درآمد. دينگرايي و اسلامگرايي به معناي خاص خود ريختن مظروفي سنتي در ظرفي مدرن به نام ايدئولوژي است. اين در ذات خود نوعي دستگاه داوري درباره اعمال و عقايد است که به صورت دينداري ظاهر ميشود، اما ايدئولوژي ديني بازنگري در داوري و ارزشگذاري مجدد ارزشهاست. اگر در هم? اديان نهاد مالکيت پذيرفته شده، ايدئولوژيهاي ديني به خود حق ميدهند دوباره درباره اين حکم، حکم دهند.
ايدئولوژيککردن دين تفاوتي ظريف با اجتهاد مصطلح شيعي نيز دارد. اجتهاد ديني درون دين و عطف به اصول ثابت ديني صورت ميگيرد، اما ايدئولوژيککردن دين اجتهاد در اصول است. در واقع مجاهدين خلق قصد داشتند با اجتهاد در اصول، دين را به گونهاي اصلاح کنند که گويي دين تازهاي نازل شده است، هرچند که گمان ميبردند با اين کار دين را به صورت اوليه و اصيل خود احيا ميکنند. ادعاي احيا و بازگشت به اصل در درازمدت البته به نفي تاريخ منتهي ميشد.
قرائتهاي سوسياليستي و تحليلهاي مارکسيستي از تاريخ اسلام همين پروژه نفي تاريخ و بازآفريني آن به صورت دلخواه بود که با وجود دگرگونيهاي اساسي در مجاهدين کنوني نسبت به مجاهدين اوليه، هنوز در رفتار سران اين سازمان ديده ميشود. "تاريخگرايي" ايدئولوژي هم? گروههايي است که با تئوري "جامع? باز" سر ناسازگاري و دشمني دارند.»
کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي: پژوهشي انتقادي در تبارشناسي جنبش چپ اسلامي ايران» در انتشارات سرايي و با همکاري نشري? «آگاهي نو» منتشر شده است.
درباره محمد قوچاني، نويسنده کتاب «پارادوکس مارکسيسم اسلامي»
محمد قوچاني، متولد 1355 در رشت، روزنامهنگار و مقالهنويس ايراني است. شروع کار روزنامهنگاري قوچاني همکاري با نشري? محلي «کادح» گيلان بود. او در اين نشريه يادداشتهاي سينمايي مينوشت. سپس با نشري? «گام» همکاري کرد و بعد از آن به قصد ادام? تحصيل عازم تهران شد و در تهران کار روزنامهنگاري را با همکاري با نشري? «عصر ما» که ارگان سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران بود ادامه داد. قوچاني از سال 1374 همکاري با اين نشريه را آغاز کرد. اوج کار روزنامهنگاري او اما مربوط به بعد از دوم خرداد 1376 و دوره اصلاحات بود. در آن دوران با روزنامههاي «جامعه»، «نشاط» و «عصر آزادگان» همکاري ميکرد.
او تاکنون سردبيري نشريات بسياري، از جمله «شرق»، «همميهن»، «شهروند امروز»، «ايراندخت»، «مهرنامه» و «سازندگي»، را به عهده داشته است. قوچاني اکنون صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير مجل? «آگاهي نو» است.
از جمله کتابهاي محمد قوچاني ميتوان به «تراژدي پروتستانتيسم اسلامي: پژوهشي انتقادي در انديشهي سياسي نهضت اصلاح ديني در ايران»، «سه اسلام: مکتب نجف، مکتب قم، مکتب تهران» و «نازيآباديها» اشاره کرد.