جستارهایی دربارهی زن
essays about women
سوزان سانتاگ
آذر جوادزاده
نیماژ
دسته بندی: زنان
| کد آیتم: |
1522450 |
| بارکد: |
9786003677531 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
5 |
| تعداد صفحات: |
104 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «جستارهايي دربارهي زن» اثر سوزان سانتاگ
جستارهايي انتقادي از سوزان سانتاگ درباره جايگاه زن در جامعه و فرهنگ و تاريخِ مردسالار و مردمحور. کتاب «جستارهايي دربارهي زن» ترجم? چند جستار از سوزان سانتاگ است که موضوع هم? آنها نقد فرهنگ، تاريخ و جامعهايست که زن را در نقشِ «جنس دوم» ميخواهد.
سانتاگ در جستارهايي که از او در کتاب «جستارهايي دربارهي زن» گردآوري و به فارسي ترجمه شده است، تعاريف و انتظارات کليشهاي و تثبيتشده از زن را، که در طول تاريخي که فرهنگ مردمحور بر آن حاکم بوده شکل گرفته و جا افتادهاند، مورد نقدي بنيادين قرار ميدهد و از ظرفيتها و نيروهايي در زنان سخن ميگويد که زنان ميتوانند با شکوفا کردن آنها نقش و جايگاه خود را در جامعه تغيير دهند و مقابل نظام مردسالار و قواعدِ آن و نقشهايي که تاريخ مردمحور يا - به تعبير رضا براهني - تاريخ مذکّر، براي زنان نوشته است بايستند و تاريخ را اين بار براساس برابري جايگاه و حقوق زن و مرد بنويسند.
سانتاگ در جستارهايي که از او در کتاب «جستارهايي دربارهي زن» ميخوانيد، چنانکه در پيشنگاشتِ آذر جوادزاده بر ترجم? فارسي اين جستارها اشاره شده است، «تمامي حقايق ذهني و عيني زنانگي و مردانگي را که مسلم فرض ميشوند، به چالش ميکشد و ما را به عميقترين لايههاي ساختار ذهني زنانه و مردانه و اقدامات متقابل براي جذب يا انکار جنس مخالف ميبرد.»
متن اصلي جستارهاي گردآوري و ترجمه شده در کتاب «جستارهايي دربارهي زن» همگي در ده? 70 ميلادي در نشريات مختلف منتشر شدهاند.
مروري بر کتاب «جستارهايي دربارهي زن»
کتاب «جستارهايي دربارهي زن» شامل چهار جستار است. جستار اول اين کتاب، با عنوان «استاندارد دوگانهي پيرشدن»، در سال 1972 در مجل? «ساتردي ريويو» منتشر شده است. سوزان سانتاگ در اين جستار، با نگاهي ظريف و انتقادي، به موضوع پيرشدن زنان و مردان در نظام مردسالار ميپردازد و نشان ميدهد که قرائت مردانه چگونه روايتي دوگانه را درباره پيريِ زنان و مردان پديد آورده که براساس آن، زنان پير شماتت و تحقير و طرد ميشوند اما مردانِ پير گويي با پيري بر جذابيتهايشان افزوده ميشود.
سانتاگ در اين جستار از کتاب «جستارهايي دربارهي زن» قرائت اضطرابزاي فرهنگ مذکّر از پيريِ زنان و نيز نگاه بيرحمانه و تحقيرآميز و سلطهگرِ اين فرهنگ به زناني را که زشت خوانده ميشوند، مورد نقد قرار ميدهد و اين نگاهِ برآمده از فرهنگ و تاريخ سرکوبگرِ مردمحور را در چشماندازي تاريخي و فرهنگي واکاوي و تحليل ميکند و به نقد استانداردهايي ميپردازد که جامع? مردسالار براي زن و زيبايي و جذابيت زنانه به وجود آورده و زن را در چارچوب اين استانداردها مقيد و محبوس کرده و وظيفه و نقشي حقارتبار و درجه دو را به او تحميل کرده است. سانتاگ انکار سن واقعي را از جانب زنان، برآمده از همين استانداردهاي سرکوبگرانه و فشار فرهنگ مذکّر بر زنان ميداند و در اين باره مينويسد: «الگوي تباهي در زندگي زن، انکار سنش است». بهاعتقاد سانتاگ، چنانکه در سطرهاي پاياني همين جستار از کتاب «جستارهايي دربارهي زن» ميخوانيد، «هر زمان که زني دربارهي سنش دروغ ميگويد، بهواقع همدست توسعهنيافتگي بشريت شده است.»
سانتاگ آنگاه درباره ضرورت مقاومت زنان در برابر استانداردهايي که نظام مردسالار به آنها تحميل ميکند و راههاي اين مقاومت مينويسد: «زنها گزينهي ديگري دارند. آنها ميتوانند مشتاق باشند براي عاقلبودن نه فقط مهربانبودن، براي توانابودن نه فقط ياوربودن، براي قويبودن نه فقط دلپذيربودن. ميتوانند بلندپرواز باشند براي خود، نه فقط براي مردان و فرزندانشان. ميتوانند بهطور طبيعي و بدون شرمساري پير شوند و مجدانه در مقابل سنتهاي دستوپاگير و ناشي از استاندارد دوگانهي پيرشدن، هرگز سر خم نکنند و بهپا خيزند. بهجاي اينکه سعي کنند تا حد امکان در طول عمر خود دختر باقي بمانند و بعد با تندادن به ذلت و حقارت به زناني ميانسال تبديل شوند، ميتوانند خيلي زودتر زنِ بالغ بشوند و سالهاي سال از کار و فعاليت و جنسيت خود لذت ببرند. زنها بايد اجازه دهند چهرهشان سالهاي زندگيشان را نشان بدهد. زنها بايد حقيقت را بگويند.»
جستار دوم کتاب «جستارهايي دربارهي زن»، با عنوان «جهان سوم زنان»، در واقع پاسخهاي سوزان سانتاگ به پرسشهاييست که مجل? «پارتيزان» براي او و پنج زن ديگر، از جمله سيمون دوبوار، فرستاده بوده است. اين پرسش و پاسخ در سال 1973 در مجل? پارتيزان منتشر شده است. معناي ايده آزادي زنان، ارتباط ميان آزادي زنان و آزادي طبقاتي، جايگاه طبقاتي زنانِ خانهدار و شيوه مبارزه براي آزادي زنان از جمله موضوعاتيست که در اين پرسش و پاسخ از آنها سخن رفته است.
سانتاگ در سومين جستار کتاب «جستارهايي دربارهي زن»، با عنوان «زيبايي زن: منشأ ذلت يا منبع قدرت؟»، با نگاهي انتقادي از معناي متعارف زنِ زيبا در نظام و فرهنگ مردسالار سخن ميگويد و از اينکه فرهنگ مردسالار چگونه زيبايي را بهعنوان يک وظيفه به زن تحميل و زن را در قيد و بند زيبايي نگه داشته است. سانتاگ در اين جستار از کتاب «جستارهايي دربارهي زن» نشان ميدهد که زنان چگونه، در فرهنگ و نظام مردسالار، محکوم و مجبور به زيبايي هستند و مختصات اين زيبايي را هم فرهنگ مذکّر است که ترسيم و تعيين ميکند. اين جستار اولين بار در سال 1975 در مجل? «مُد» و بعدها، در سال 2006، در دانشنام? ادبيات فمينيستي، بهعنوان نمونهاي از نوشتههاي سوزان سانتاگ درباره زن، منتشر شده است.
جستار چهارم و پاياني کتاب «جستارهايي دربارهي زن»، با عنوان «زيبايي چگونه در آينده متحول خواهد شد؟»، چنانکه از عنوانش نيز پيداست، باز درباره زيبايي است. سانتاگ در بخشي از اين جستار از زيبايي بهعنوان اسطورهاي سخن ميگويد که «زنان را به زندان انداخته؛ زيرا بهانحصار با آنها در ارتباط است» و تاريخ مذکّر ايده زيبايي را به زنان منحصر کرده است. سانتاگ در اين باره مينويسد: «ايدهي زيبايي که ما بهارث ميبريم، به وسيلهي مردان (براي حمايت از ادعاهايشان دربارهي فضايل برتر و کمتر سطحي) ابداع شده و هنوز هم تا حد زيادي به وسيلهي مردان اداره ميشود. اين نظامي است که در آن مردان با کمال دقت، خود را از درگيري با امر زيبايي معاف کردهاند.»
جستار «زيبايي چگونه در آينده متحول خواهد شد؟» نيز در سال 1975 در مجل? «مُد» منتشر شده است.
درباره سوزان سانتاگ، نويسنده جستارهاي کتاب «جستارهايي دربارهي زن»
سوزان سانتاگ (Susan Sontag)، متولد 1933 و درگذشته بهسال 2004، فيلسوف، جستارنويس، داستاننويس، فيلمساز، نمايشنامهنويس، منتقد و نظريهپرداز ادبي و هنري و فعال سياسي امريکايي است.
از سانتاگ بهعنوان يکي از تأثيرگذارترين منتقدان نسل خود ياد شده است. او يکي از برجستهترين منتقدان و نظريهپردازان قرن بيستم است. نوشتههاي سوزان سانتاگ قلمرو وسيعي، از تئاتر و سينما و ادبيات و عکاسي و فرهنگ و رسانه گرفته تا بيماري و حقوق بشر و...، را در بر ميگيرد.
سانتاگ همچنين يک فعال سياسي و از معترضان به جنگ ويتنام و جنگ بوسني بود. او در دوران جنگ ويتنام به اين کشور سفر کرد و عليه اين جنگ اعتراض کرد و مقاله نوشت. سانتاگ همچنين در دوران جنگ بوسني و هرزگوين و محاصره سارايوو، پايتخت اين کشور، به دست صربها، به بوسني سفر کرد و نمايشنام? «در انتظار گودو»، اثر ساموئل بکت، را در نور شمع، در سارايووي جنگزده که با مشکل قطعي برق مواجه بود، اجرا کرد.
بيماري از ديگر مسائليست که سانتاگ با آن درگير بود و در آثارش به آن پرداخت و دو کتاب «بيماري بهمثابه استعاره» و «ايدز و استعارههايش» را در اين باره نوشت. اين دو کتاب در ايران، بهصورت يک کتاب و با عنوان «بيماري بهمثابه استعاره، ايدز و استعارههايش»، با ترجم? احسان کيانيخواه در انتشارات حرفهنويسنده منتشر شدهاند.
سانتاگ سه بار در زندگياش به سرطان مبتلا شد و با اين بيماري مبارزه کرد. دو بار مرگ را قال گذاشت. سرطانِ اولش سرطانِ سينه بود و سانتاگ در حالي با اين بيماري جنگيد و از مرگ نجات يافت که اميدي به زنده ماندنش نميرفت. دومين باري هم که به سرطان مبتلا شد با آن جنگيد و از مرگ رهيد اما بارِ سوم و اين بار در هفتاد و يک سالگي، سرطان خون جانش را گرفت.
ديويد ريف، پسر سوزان سانتاگ که خود مقالهنويس و نويسنده آثار غيرداستاني و تحليلگر سياسي است، در کتابي با عنوان «شنا در درياي مرگ»، که در ايران به نام «سوزان سانتاگ در جدال با مرگ» با ترجم? فرزانه قوجلو در انتشارات نگاه منتشر شده است، روزهاي پاياني زندگي مادرش و ماجراي کلنجار و جدال نافرجام او با واپسين سرطان را شرح داده است.
از آثار سوزان سانتاگ ميتوان به کتابهاي «عليه تفسير»، «تماشاي رنج ديگران»، «درباره عکاسي»، «در امريکا»، «عاشق آتشفشان» و «بانوي دريايي» اشاره کرد.
سانتاگ بهخاطر آثارش جوايز مختلفي گرفته که جايزه کتاب ملي امريکا و جايزه ادبي شاهزاده آستورياس از آن جملهاند.
درباره ترجم? فارسي جستارهاي کتاب «جستارهايي دربارهي زن»
جستارهاي گردآمده در کتاب «جستارهايي دربارهي زن» را آذر جوادزاده به فارسي ترجمه کرده و اين کتاب، همراه با پيشنگاشتي از مترجم، در نشر نيماژ منتشر شده است.
آذر جوادزاده، متولد 1338، مقالهنويس و مترجم ايراني است. از او مقالات و ترجمههاي متعددي در سايت «انسانشناسي و فرهنگ» منتشر شده است.
رتب? کتاب «جستارهايي دربارهي زن» در گودريدز: 1.50 از 5.