مردم علیه دموکراسی - چرا آزادی در خطر است و چگونه نجاتش دهیم
The People vs. Democracy
یاشا مونک
امیر میرحاج
کتاب پارسه
دسته بندی: عمومی
| کد آیتم: |
1523200 |
| بارکد: |
9786002538796 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
419 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
دربارهی کتاب «مردم علیه دموکراسی» نوشتهی یاشا مونک
جهان در آشوب است. در بسیاری کشورها، از ترکیه و مصر و روسیه گرفته تا غرب، پوپولیستهای اقتدارگرا قدرت را به دست گرفتهاند. دو مؤلفهی بنیادین لیبرال دموکراسی، حقوق فردی و ارادهی مردم، بهطور فزایندهای در حال نبرد با یکدیگرند. زمانی که نقش پول در سیاست افزایش یافت و موضوعات مهم از عرصهی عمومی خارج شدند، نظامی از «حقوق بدون دموکراسی» پا گرفت. پوپولیستهای معترض به این موضوع میگویند میخواهند قدرت را به مردم بازگردانند. اما در عمل چیزی به بدیِ نظام «دموکراسی بدون حقوق» ایجاد میکنند؛ درنتیجه همانطور که یاشا مونک در این کتاب توضیح میدهد، اعتماد به سیاستها درحال کاهش و دموکراسی در معرض خطر نابودی است. مونک با تکیه بر واقعیات روشن و تحقیقات تازه، عوامل اصلی نارضایتی رایدهندگان را شناسایی و پیشنهاد میکند برای معکوسکردن این روند، سیاستمداران اصلاحات رادیکالی را اعمال کنند که بیشترین نفع را برای اکثریت داشته باشد.
کتاب «مردم علیه دموکراسی» نوشتهی یاشا مونک در سه بخش تنظیم شده است.
بخش یک: بحران لیبرال دموکراسی
دموکراسی بدون حقوق/ حقوق بدون دموکراسی/ تجزیهی دموکراسی
بخش دو: ریشهها
رسانههای اجتماعی/ رکود اقتصادی/ هویت
بخش سه: راهکارها
اهلی کردنِ ناسیونالیسم/ بهبود اقتصاد/ تجدید ایمان اجتماعی
یاشا مونک در کتاب مردم علیه دموکراسی بعد از پرداختن به مباحث مختلف موردنظر خود در سه بخش مجزا که هر یک به سه فصل دیگر تقسیمبندی میشوند، سعی دارد با مستندات ارائهشده و تئوریهای معتبر به نتیجهگیریهایی در زمینهی دموکراسی، بحران دموکراسی و راههای نجات آن بپردازد. او اشاره میکند: «ممکن است در سالهای آینده، به شجاعت بیشتری برای دفاع از آنچه برای ما عزیز است، نیاز داشته باشیم. اگر بخواهیم در اوقات غیرعادی کار درستی انجام دهیم، باید تمایل به فداکاریهای واقعی داشته باشیم. اگر در نبردهای بعدی با پوپولیستها شکست بخوریم، ممکن است جنگ خیلی زود تمام شود.»
نویسنده معتقد است تعداد افرادی که میخواهند لیبرال دموکراسی از عصر طلوع پوپولیسم جان سالم به در ببرد، زیاد است: ما میتوانیم برای ایستادگی در برابر پوپولیستها به خیابانها بیاییم. میتوانیم فضیلت آزادی و حکومت بر خود را به همشهریان یادآوری کنیم. میتوانیم احزاب مستقر را وادار به پذیرش یک برنامهی بلندپروازانه کنیم که قادر به تجدید وعدهی لیبرال دموکراسی در مورد آیندهی بهتر برای همه است. و اگر برنده شویم، همانطور که بسیار امیدوارم، میتوانیم عزم خود را برای بازگرداندن دشمنان خود به چارچوب دموکراتیک جمع کنیم.
هنوز نمیتوان پیشبینی کرد که سرنوشت نهایی نظام سیاسی ما چگونه خواهد بود. شاید ظهور پوپولیستها مرحلهای کوتاه مدت باشد، که صد سال دیگر با ترکیبی از سردرگمی و کنجکاوی به یاد بیاید. با این تغییر موقت، منادی یک نظام جدید جهانی است که در آن بارها حقوق افراد نقض میشود و خودگردانی واقعی از روی زمین محو میشود. هیچکس نمیتواند قول پایان خوش بدهد. اما ما که واقعاً به ارزشها و نهادهای خود اهمیت میدهیم، مصمم هستیم بدون درنظرگرفتن عواقب آن برای اعتقادات خود بجنگیم. ممکن است نتایج کار ما نامشخص باقی بماند، اما برای نجات لیبرال دموکراسی هرچه در توان داریم انجام خواهیم داد.
هنگامی یک نظام سیاسی برای دههها یا قرنها پابرجا میماند، برای کسانی که هرگز گزینهی دیگری نمیبینند، تصور تغییرناپذیری سیستم آسان است. بهنظر میرسد تاریخ بالاخره متوقف شده است و ثبات برای همیشه حاکم خواهد شد.
تاریخ بشریت حاوی رژیمهای زیادی است که از طول عمری قابلتوجه برخوردار بودند، اما همهی آنها یک ویژگی مشترک دارند: سرانجام شکست خوردند. دموکراسی آتنی حدود دو قرن دوام آورد. رومیان نزدیک به پانصد سال بر خود حکومت کردند. جمهوری ونیز برای بیش از یک هزاره همچنان آرام بود. هر کسی که مرگ این سیستم را در سالهای بعدی پیشبینی میکرد، بهراحتی مورد تمسخر قرار میگرفت. شاید توسط معاصرانشان این سؤال مطرح شود که چرا سیستمی که صدها سال دوام آورده است، باید در پنجاه سال آینده فرو بپاشد؟ با این حال، لحظهای فرا رسید که دموکراسی آتنی، خودگردانی در روم و حتی جمهوری ونیز، تاریخ را ترک کردند. خوب است این درس را جدی بگیریم.
تاریخ مملو از افرادی است که نمیتوانستند تصور کنند صلح و ثباتی که در طول زندگی کوتاه خود به آن عادت کرده بودند، ممکن است به نحوی پایان یابد. این شهر مملو از روح کشیشان مشترک و اشراف فرانسوی، دهقانان روسی و یهودیان آلمانی است. اگر نمیخواهیم مانند آنها به پایان راه برسیم، باید هوشیارتر باشیم و برای جدیترین ارزشهای خود مبارزه کنیم.
در بیشتر این قرن، لیبرال دموکراسی نظام سیاسی غالب در اکثر نقاط جهان بوده است. آن دوران اکنون ممکن است رو به پایان باشد.
در دهههای گذشته، کشورهای سراسر َآمریکای شمالی و اروپای غربی کمتر دموکراتیک شدهاند. نظام سیاسی ما وعده میدهد که مردم حکومت کنند. اما در عمل، ارادهی عمومی را با نوسان دلگیرکنندهای نادیده میگیرد. بدون توجه به اکثر دانشمندان علوم سیاسی، سیستمِ حقوق بدون دموکراسی حاکم شده است.
اخیراً، تازهواردان سیاسی با وعدهی بازگشت قدرت به مردم موفقیت بزرگی کسب کردهاند. اما در کشورهایی که موفق به تشکیل دولت شدهاند، سطح لیبرالیسم جوامع خود را کاهش داده و بهسرعت شروع به نادیدهگرفتن ترجیحات واقعی مردم کردهاند. اکنون در مجارستان، فیلیپین، لهستان و ایالت متحده، حقوق فردی و حاکمیت قانون مورد حملهی شدید افراد قدرتمند پوپولیست قرار گرفته است. به نظر میرسد جدیترین رقیب سیستم حقوق بدون دموکراسی، سیستم دموکراسی بدون حقوق است.
آیا بحران کنونی با چرخشی چشمگیر از لیبرالیسم غیردموکراتیک به دموکراسی غیرلیبرال و به دنبال آن سقوط تدریجی به سوی دیکتاتوری خاتمه مییابد؟ یا مدافعان لیبرال دموکراسی میتوانند از پس حملات پوپولیستی برآیند و یک نظام سیاسی را که با همهی کاستیهایش مروج صلح و رفاه بوده است، بازسازی کنند؟
نظرات برخی از کارشناسان:
مایکل سندل: دیگر نمیتوانیم لیبرال دموکراسی را همیشگی پنداریم... این کتاب ارزشمند در مورد این است که چه چیزی دموکراسی را بیمار کرده و چه کاری میتوان برای آن انجام داد.
فرانسیس فوکویاما: تحلیلی تیزبینانه از گسترش ناسیونالیسم عوامگرا و چالشهای پیش روی دموکراسی در عصر ما. اگر قبلاً نام یاشا مونک را نشنیدهاید، قطعاً در آینده خواهید شنید.
دربارهی یاشا مونک، نویسندهی کتاب «مردم علیه دموکراسی»:
یاشا مونک (متولد 1982) محقق آلمانی_آمریکایی و دانشیار امور بینالملل در دانشکدهی مطالعات بینالمللی پیشرفتهی دانشگاه جانز هاپکینز در واشنگتن دیسی است. مونک مدیر اجرایی تیم بازسازی در موسسهی تونی بلر برای تغییرات جهانی بوده و بهعنوان روزنامهنگار مستقل در نیویورک تایمز، وال استریت جورنال، فارن افرز، آتلانتیک و اسلیت نیز فعالیت داشته است. پایاننامهی او دربارهی نقش مسئولیت شخصی در سیاست و فلسفهی معاصر در دانشگاه هاروارد منتشر شده است.
کتاب «مردم علیه دموکراسی» (چرا آزادی در خطر است و چگونه نجاتش دهیم؟) نوشتهی یاشا مونک با ترجمهی امیر میرحاج از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.