نگاهی به آرمان شهرهای سیاسی - داستانی درباره اندیشه
استیون لوکس
مانی صالحی علامه
نیلوفر
دسته بندی: غرب
| کد آیتم: |
1525057 |
| بارکد: |
- |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
360 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» اثر استيون لوکس، ترجمهي ماني صالحي علامه، نشر نيلوفر
اثري که حاصل پيوند فلسفه و ادبيات است و داستاني است درباره تاريخ انديشه به قلم نويسندهاي که جامعهشناس و مدرس علوم سياسي است. کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» با زيرعنوان «داستاني درباره انديشه»، رماني خوشخوان است که به سير فسلفه سياسي در غرب مربوط است.
کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» روايتي داستاني و طنزآميز از سير فلسفه و انديشه در جهان غرب است. اين کتاب براي علاقهمندان به ادبيات، فلسفه و جامعهشناسي اثري خواندني و قابل توجه است.
استيون لوکس در کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» در روايتي داستاني نوعي طنز ضدآرمانشهري نوشته است و اثر او ميتواند براي دانشجويان علوم سياسي هم مفيد باشد. ويژگيهاي کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» باعث شده که برخي آن را با کتاب مشهور «دنياي سوفي» مقايسه کنند.
مروري بر کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي»
فلسفه و ادبيات نسبت و پيوند تنگاتنگي با يکديگر دارند و نظريههاي فلسفي در نقد و نظريه ادبي به طرز چشمگيري به کار گرفته ميشود و از سوي ديگر بسيارند رمانها و داستانها يا شعرهايي که آشکارا در آن به تاملات فلسفي پرداخته شده است. اما ادبيات و فلسفه به گونهاي ديگر هم ميتوانند به هم بپيوندند و آن وقتي است که موضوع داستان يا رماني مباحث فلسفي يا تاريخ فلسفه باشد. اين اتفاقي است که در رمان «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» افتاده است.
استيون لوکس، نويسنده کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي»، در مقدمهاش به اين نکته اشاره کرده که ادبيات و فلسفه ميتوانند دو خط جدا از هم در نظر گرفته شوند چرا که فيلسوفان ميانديشند و فلسفهبافي ميکنند و داستاننويسان قصه ميگويند؛ انواع قصهها از قصه واقعگرايانه گزنده تا قصههاي خيالي باورنکردني. بر اين اساس اغلب اين باور وجود دارد که داستانگويي روش و گونهاي کاملا متفاوت و بيارتباط با دليل و برهان فلسفي است.
اما ادبيات و فلسفه در بسيارهاي جاها به کمک هم آمدهاند و درواقع به هم آميختهاند. از اينروست که استيون لوکس در مقدمه کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» به نامهاي مشهوري اشاره ميکند که در نقطه تلاقي ادبيات و فلسفه قرار دارند: افلاتون، منتسکيو، ولتر و فيلسوفان ديگري که از طريق اساطير، داستانها، استعارهها و طنزها استدلال کردهاند. در دوره معاصر نيز سارتر نمونهاي برجسته است و به جز او، نويسندگان و داستاننويسان ديگري چون مارسل پروست و موزيل در داستانهايشان به تاملات فلسفي پرداختهاند.
بر اين اساس نويسنده کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» ميپرسد آيا داستانسرايي ميتواند ضمنا نوعي روش استدلال هم باشد؟ اين پرسش زماني براي استيون لوکس مطرح شد که او به دعوت سازمان عفو بينالملل بايد در يک سخنراني عمومي در آکسفورد شرکت ميکرد و موضوع سخنرانياش هم درباره حقوق بشر بوده است. او ميگويد زماني که منابع و آثار مربوط به سخنرانياش را مرور کرده با مجموعهاي از استدلالها و برهانهاي شناختهشدهاي روبرو شده که نشان ميداد چرا مسايل و سنتهاي نظري مختلف براي همراهي و پذيرش مفهوم حقوق و خصوصا حقوق بشر با مشکل مواجه شدهاند.
وقتي استيون لوکس با واقعيت فوق روبرو ميشود تصميم ميگيرد پرسشي را مطرح کند که در اين نوشتههاي تحقيقي ديده نميشود. پرسش او اين است که زندگي در جهاني که فرضيههاي مطرح شده در منابع مربوط به حقوق بشر تحقق يافته باشد چگونه خواهد بود؟ حاصل اين پرسش يک سخنراني با عنوان «پنج قصه درباره حقوق بشر» بود که در تالار شهر آکسفورد ايراد شد و در همانجا داستان جستجوي پرفسور کاريتا براي يافتن شهر برابري و مساوات که مساوات آباد نام دارد آغاز شد. نويسنده کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» ميگويد در آمادهسازي سخنرانياش درباره حقوق بشر با پرسش کليتري هم مواجه شده که بيش از همه در نوشتههاي آيزايا برلين و جان رالز مطرح است: پيامدهاي سازماندهي حيات سياسي و اجتماعي بر اساس يکي از ارزشهاي قياسناپذير يا يکي از چند تصور از خير با کنار گذاشتن بقيه ارزشها و تصورات، چيست؟
فصل اول رمان «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» با بازداشت پرفسور نيکولاس کاريتا آغاز ميشود. او که در سالهاي ميانسالي زندگي همراه با آرامشي را سپري ميکرده ناگهان با حوادثي مواجه ميشود که آرامش معمول زندگياش را بر هم ميزند.
ماجراي کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» در شبي آغاز ميشود که پرفسور کاريتا در کتابخانهاش آرام نشسته و مشغول مطالعه است و به يکباره صداي ضربات محکمي که به در خانهاش کوبيده ميشود خبر از واقعهاي شوم ميدهد. پرفسور کاريتا محقق و متخصص تاريخ انديشهها و يک فيلسوف است که همواره سعي کرده از امور سياسي اجتناب کند. اما اتفاقاتي که اين اواخر در جريان بوده پاي او را هم به ماجراهايي ناخواسته کشانده است. او پيش از آنکه بازداشت شود ميدانست که روزهاي آزادي براي او نيز کمکم به آخر ميرسد چرا که از سرنوشت دوستانش مطلع بود.
اتهامي که پرفسور کاريتا با آن روبرو است و باعث بازداشتاش شده اين است که به دشمنان نظامآباد، يعني جايي که او در آن زندگي ميکند، نوعي خوشبيني داده است. او با اين اتهام بازداشت ميشود در حالي که در نظامآباد به خاطر عقل و دانشاش مشهور است. او بيش از هرچيز محقق عصر روشنگري است و شايد خوشبيني او نيز در همين نکته نهفته است. پس از انتقال او به زندان، يکي از بازجويان به او ميگويد کشور ما در جنگ است و خوشبيني مثل مرضي به جان جامعه افتاده و ريشه جامعه را تضعيف کرده است. اين اتفاقات نظم هميشگي زندگي پرفسور را به هم ميزند و او وارد ماجراهاي تعقيب و گريز ميشود و مدام از جايي به جاي ديگر ميرود و درواقع به آرمانشهرهاي مختلف سفر ميکند و به اين ترتيب سفري در تاريخ انديشه در کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» شکل ميگيرد.
درباره استيون لوکس نويسنده کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي»
استيون لوکس مدرس علوم سياسي و جامعهشناسي بريتانياييِ دانشگاه نيويورک است که در سال 1941 متولد شده است. عمده شهرت او به دليل نظريههايش در باب قدرت و نظريه اجتماعي است. «قدرت: نگرشي راديکال» و «روشنگري شگفتانگيز پرفسور کاريتا» از ديگر کتابهاي اوست که به فارسي ترجمه شدهاند.
درباره ترجمه کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي»
کتاب «نگاهي به آرمانشهرهاي سياسي» با ترجمه ماني صالحي علامه توسط نشر نيلوفر منتشر شده است.
ماني صالحي علامه مترجم ايراني متولد 1340 است. او تاکنون کتابهاي متعددي در حوزههاي ادبيات، تاريخ و دينپژوهي ترجمه کرده است. «کتاب شن»، «داستان فلسفه»، «پرسشهاي بنيادين»، «گزارش برودي»، «در زمانه پنج شاه»، «کتابخانه بابل»، «اسطوره و واقعيت»، «در ستايش تاريکي» و «يک سال در ميان ايرانيان» برخي از ترجمههاي او هستند.