مینیمانژ: سه بار در سپیده دم
نویسنده: الساندرو بریکو
مترجم: سارا عصاره
ناشر: نیماژ
دسته بندی: ادبیات ایتالیا
1,020,000 ریال
کتاب «سه بار در سپیدهدم» نوشتۀ الساندرو بریکو
سومین بخشِ چهارگانهای از الساندرو بریکو. کتاب «سه بار در سپیدهدم»، با عنوان اصلی Tre volte allalba، رمانیست کوتاه که بخشی از چهارگانهای با عنوان «پیکرها» را تشکیل میدهد و جای آن در این چهارگانه، بعد از دو رمان «عمو اس» و «آقای گوین» و قبل از رمان «عروس جوان» است.
البته کتاب «سه بار در سپیدهدم»، اگرچه بهنحوی مرتبط با سه رمان دیگر چهارگانۀ «پیکرها» بهویژه رمان دوم این چهارگانه، یعنی «آقای گوین»، است اما برای خواندن آن حتماً نیازی به خواندن رمان «آقای گوین» و دیگر رمانهای چهارگانۀ «پیکرها» نیست و میتوان آن را بهعنوان قصهای مستقل خواند.
کتاب «سه بار در سپیدهدم»، چنانکه الساندرو بریکو خود در یادداشتی که در ابتدای این رمان کوتاه نوشته اشاره کرده است، عنوان کتابی خیالی است که در رمان «آقای گوین»، دومین رمان چهارگانۀ «پیکرها» از آن اسم برده شده است و بریکو بعد از رمان «آقای گوین» ترغیب شده که واقعاً آن کتاب خیالی را بنویسد.
متن اصلی کتاب «سه بار در سپیدهدم» اولین بار در سال 2012 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «سه بار در سپیدهدم»
ماجرای کتاب «سه بار در سپیدهدم» مربوط به سه ملاقات میان دو نفر است. در این رمان کوتاه، دو نفر سه بار باهم مواجه میشوند اما هربار اینطور مینماید که گویی آن دو برای اولین و آخرین بار یکدیگر را میبینند و راوی، خود این نکته را در ابتدای کتاب «سه بار در سپیدهدم»، پیش از آنکه بر سرِ قصه شود، یادآور میشود.
کتاب «سه بار در سپیدهدم» رمانی کوتاه دربارۀ روابط و مناسباتی انسانی و پیچیدگیها و احساسات ژرف و متناقض آدمی است. بریکو در کتاب «سه بار در سپیدهدم» بهسادگی پیچیدگی را به نمایش میگذارد و عناصر و اجزای واقعیت را بهنحوی کنار هم میچیند که واقعیت به وهم و خوابوخیال پهلو میزند و همهچیز گویی در خوابی در سپیدهدم است که رخ میدهد. در کتاب «سه بار در سپیدهدم» با فضایی کافکایی مواجهیم؛ فضایی غریب و نامأنوس و درعینحال واقعی.
دیالوگ یکی از عناصر اصلی روایت در کتاب «سه بار در سپیدهدم» است. بریکو در هر سه قسمت کتاب «سه بار در سپیدهدم» با مهارت از دیالوگ برای پیش بردن قصه استفاده میکند.
بین سه بخش کتاب «سه بار در سپیدهدم» و ملاقاتها و گفتوگوهای هر یک از این سه بخش، ارتباطهایی وجود دارد و این سه ملاقات و گفتوگو، در عین اینکه مستقل از هم بهنظر میرسند، هرکدام بخشی از قصهای را میگویند.
کتاب «سه بار در سپیدهدم» قصۀ گریز، جستجو، اضطراب، تنهایی، اندوه و پیوندهای انسانی است. در بخشی از کتاب «سه بار در سپیدهدم» میخوانید: «پسربچه باز روی پتوها جابهجا شد، زن نمیتوانست آن ترکشدگی و غم نشسته روی همهچیز را هضم کند. هیچ پسربچهای سزاوار چنین وضعیت اسفناکی نبود. از جایش برخاست و به نزدیک تختخواب رفت. گفت هوا سرد است، برو زیر پتو. پسربچه با سر اشاره کرد نه، حتی چشمهایش را باز نکرد. پیشتر کمی حرف زده بودند، زن حتی توانسته بود او را بخنداند. به او گفته بود فکر کن من مادربزرگت هستم.
پسر گفته بود اینقدرها هم پیر نیستی. زن گفته بود مواظب خودم هستم. پنجاهوشش سال داشت و راستش بهخوبی سنش را احساس میکرد. بعد، تلاش کرده بود او را بخواباند و حالا به این نتیجه رسیده بود شاید همه چیز از دم اشتباه باشد.
رفت دستشویی تا آبی به سر و صورتش بزند؛ چون میخواست بیدار بماند. آنجا فکر احمقانهای به ذهنش رسید که باعث شد بلافاصله احساس بهتری پیدا کند. کمی آن فکر را در ذهنش بالاوپایین کرد و فهمید عاقلانه نیست؛ اما از آن فکر بهخاطر همین دیوانهوار بودنش خوشش آمد. بیآنکه بیخیال فکر کردن شود، برگشت و روی صندلی نشست. پسربچه هنوز مدام روی تخت جابهجا میشد، زن یکهو زیرلب گفت به جهنم و بلند شد، کیف بزرگش را برداشت و چراغهای اتاق را روشن کرد. پسربچه چشمهایش را باز کرد و چرخید. زن گفت از اینجا میرویم. وسایلت را بردار، از اینجا میرویم. پسر روی تختخواب نشست و به اطراف نگاه کرد. پرسید: "کجا؟" زن گفت: "به یک جای بهتر."»
دربارۀ الساندرو بریکو، نویسندۀ کتاب «سه بار در سپیدهدم»
الساندرو بریکو (Alessandro Baricco)، متولد 1958، نویسندۀ ایتالیایی است. بریکو، علاوه بر آثار داستانی، در مقالهنویسی و تئاتر و نمایشنامهنویسی و مجریگَری هم دستی دارد و تکگویی نمایشیاش با عنوان «نووه چنتو (افسانۀ 1900» دستمایۀ اقتباس سینمایی قرار گرفته و جوزپه تورناتوره، کارگردان سرشناس ایتالیایی، فیلم «افسانۀ 1900» یا «افسانۀ پیانیست روی اقیانوس» را براساس آن ساخته است.
بریکو مقالاتی هم دربارۀ موسیقی نوشته است. او همچنین مؤسس یک مدرسۀ نویسندگی خلاق در شهر تورینو در ایتالیا است؛ مدرسهای به نام «مدرسۀ هولدن» که نامش از نام هولدن کالفیلد، شخصیت مشهور رمان «ناطور دشت» جی. دی. سلینجر، گرفته شده است. این مدرسه برگزارکنندۀ دورههای مختلف نویسندگی، از جمله دورههای روزنامهنگاری، رماننویسی، داستان کوتاه و فیلمنامهنویسی، است.
از دیگر آثار الساندرو بریکو میتوان به «قصرهای خشم»، «خون بَس» و «ابریشم» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «سه بار در سپیدهدم»
کتاب «سه بار در سپیدهدم» با ترجمه و مقدمۀ سارا عَصاره در در نشر نیماژ منتشر شده است.
سارا عَصاره، متولد 1359، مترجم ایرانی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «درد سنگ»، «زندگی دروغین آدمبزرگها» و «دختر پنهانم» اشاره کرد.
از کتاب «سه بار در سپیدهدم» ترجمۀ فارسی دیگری هم منتشر شده که مترجم آن بهاره نیکفرجام و ناشرش انتشارات حکمت کلمه است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات ایتالیا |
زبان: | فارسی |
قطع: | جیبی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 120 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک