مینیمانژ: سه بار در سپیده دم
Tre volte all'alba
الساندرو بریکو
سارا عصاره
نیماژ
دسته بندی: ادبیات-ایتالیا
| کد آیتم: |
1525560 |
| بارکد: |
9786003675872 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
120 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
جیبی |
کتاب «سه بار در سپيدهدم» نوشت? الساندرو بريکو
سومين بخشِ چهارگانهاي از الساندرو بريکو. کتاب «سه بار در سپيدهدم»، با عنوان اصلي Tre volte allalba، رمانيست کوتاه که بخشي از چهارگانهاي با عنوان «پيکرها» را تشکيل ميدهد و جاي آن در اين چهارگانه، بعد از دو رمان «عمو اس» و «آقاي گوين» و قبل از رمان «عروس جوان» است.
البته کتاب «سه بار در سپيدهدم»، اگرچه بهنحوي مرتبط با سه رمان ديگر چهارگان? «پيکرها» بهويژه رمان دوم اين چهارگانه، يعني «آقاي گوين»، است اما براي خواندن آن حتماً نيازي به خواندن رمان «آقاي گوين» و ديگر رمانهاي چهارگان? «پيکرها» نيست و ميتوان آن را بهعنوان قصهاي مستقل خواند.
کتاب «سه بار در سپيدهدم»، چنانکه الساندرو بريکو خود در يادداشتي که در ابتداي اين رمان کوتاه نوشته اشاره کرده است، عنوان کتابي خيالي است که در رمان «آقاي گوين»، دومين رمان چهارگان? «پيکرها» از آن اسم برده شده است و بريکو بعد از رمان «آقاي گوين» ترغيب شده که واقعاً آن کتاب خيالي را بنويسد.
متن اصلي کتاب «سه بار در سپيدهدم» اولين بار در سال 2012 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «سه بار در سپيدهدم»
ماجراي کتاب «سه بار در سپيدهدم» مربوط به سه ملاقات ميان دو نفر است. در اين رمان کوتاه، دو نفر سه بار باهم مواجه ميشوند اما هربار اينطور مينمايد که گويي آن دو براي اولين و آخرين بار يکديگر را ميبينند و راوي، خود اين نکته را در ابتداي کتاب «سه بار در سپيدهدم»، پيش از آنکه بر سرِ قصه شود، يادآور ميشود.
کتاب «سه بار در سپيدهدم» رماني کوتاه دربار? روابط و مناسباتي انساني و پيچيدگيها و احساسات ژرف و متناقض آدمي است. بريکو در کتاب «سه بار در سپيدهدم» بهسادگي پيچيدگي را به نمايش ميگذارد و عناصر و اجزاي واقعيت را بهنحوي کنار هم ميچيند که واقعيت به وهم و خوابوخيال پهلو ميزند و همهچيز گويي در خوابي در سپيدهدم است که رخ ميدهد. در کتاب «سه بار در سپيدهدم» با فضايي کافکايي مواجهيم؛ فضايي غريب و نامأنوس و درعينحال واقعي.
ديالوگ يکي از عناصر اصلي روايت در کتاب «سه بار در سپيدهدم» است. بريکو در هر سه قسمت کتاب «سه بار در سپيدهدم» با مهارت از ديالوگ براي پيش بردن قصه استفاده ميکند.
بين سه بخش کتاب «سه بار در سپيدهدم» و ملاقاتها و گفتوگوهاي هر يک از اين سه بخش، ارتباطهايي وجود دارد و اين سه ملاقات و گفتوگو، در عين اينکه مستقل از هم بهنظر ميرسند، هرکدام بخشي از قصهاي را ميگويند.
کتاب «سه بار در سپيدهدم» قص? گريز، جستجو، اضطراب، تنهايي، اندوه و پيوندهاي انساني است. در بخشي از کتاب «سه بار در سپيدهدم» ميخوانيد: «پسربچه باز روي پتوها جابهجا شد، زن نميتوانست آن ترکشدگي و غم نشسته روي همهچيز را هضم کند. هيچ پسربچهاي سزاوار چنين وضعيت اسفناکي نبود. از جايش برخاست و به نزديک تختخواب رفت. گفت هوا سرد است، برو زير پتو. پسربچه با سر اشاره کرد نه، حتي چشمهايش را باز نکرد. پيشتر کمي حرف زده بودند، زن حتي توانسته بود او را بخنداند. به او گفته بود فکر کن من مادربزرگت هستم.
پسر گفته بود اينقدرها هم پير نيستي. زن گفته بود مواظب خودم هستم. پنجاهوشش سال داشت و راستش بهخوبي سنش را احساس ميکرد. بعد، تلاش کرده بود او را بخواباند و حالا به اين نتيجه رسيده بود شايد همه چيز از دم اشتباه باشد.
رفت دستشويي تا آبي به سر و صورتش بزند؛ چون ميخواست بيدار بماند. آنجا فکر احمقانهاي به ذهنش رسيد که باعث شد بلافاصله احساس بهتري پيدا کند. کمي آن فکر را در ذهنش بالاوپايين کرد و فهميد عاقلانه نيست؛ اما از آن فکر بهخاطر همين ديوانهوار بودنش خوشش آمد. بيآنکه بيخيال فکر کردن شود، برگشت و روي صندلي نشست. پسربچه هنوز مدام روي تخت جابهجا ميشد، زن يکهو زيرلب گفت به جهنم و بلند شد، کيف بزرگش را برداشت و چراغهاي اتاق را روشن کرد. پسربچه چشمهايش را باز کرد و چرخيد. زن گفت از اينجا ميرويم. وسايلت را بردار، از اينجا ميرويم. پسر روي تختخواب نشست و به اطراف نگاه کرد. پرسيد: "کجا؟" زن گفت: "به يک جاي بهتر."»
دربار? الساندرو بريکو، نويسند? کتاب «سه بار در سپيدهدم»
الساندرو بريکو (Alessandro Baricco)، متولد 1958، نويسند? ايتاليايي است. بريکو، علاوه بر آثار داستاني، در مقالهنويسي و تئاتر و نمايشنامهنويسي و مجريگَري هم دستي دارد و تکگويي نمايشياش با عنوان «نووه چنتو (افسان? 1900» دستماي? اقتباس سينمايي قرار گرفته و جوزپه تورناتوره، کارگردان سرشناس ايتاليايي، فيلم «افسان? 1900» يا «افسان? پيانيست روي اقيانوس» را براساس آن ساخته است.
بريکو مقالاتي هم دربار? موسيقي نوشته است. او همچنين مؤسس يک مدرس? نويسندگي خلاق در شهر تورينو در ايتاليا است؛ مدرسهاي به نام «مدرس? هولدن» که نامش از نام هولدن کالفيلد، شخصيت مشهور رمان «ناطور دشت» جي. دي. سلينجر، گرفته شده است. اين مدرسه برگزارکنند? دورههاي مختلف نويسندگي، از جمله دورههاي روزنامهنگاري، رماننويسي، داستان کوتاه و فيلمنامهنويسي، است.
از ديگر آثار الساندرو بريکو ميتوان به «قصرهاي خشم»، «خون بَس» و «ابريشم» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «سه بار در سپيدهدم»
کتاب «سه بار در سپيدهدم» با ترجمه و مقدم? سارا عَصاره در در نشر نيماژ منتشر شده است.
سارا عَصاره، متولد 1359، مترجم ايراني است. از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «درد سنگ»، «زندگي دروغين آدمبزرگها» و «دختر پنهانم» اشاره کرد.
از کتاب «سه بار در سپيدهدم» ترجم? فارسي ديگري هم منتشر شده که مترجم آن بهاره نيکفرجام و ناشرش انتشارات حکمت کلمه است.