چرا دودل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟

کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» نوشتۀ جنیفر چِرچ
کتابی در ستایش تردید و دو دِلی و دوپارگی ذهنی. کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟»، با عنوان اصلی Why Its OK to Be of Two Minds، کتابی‌ست دربارۀ سودمندی‌های تردید و دو دِلی و کمکهایی که دو دِل بودن می‌تواند در زندگی به ما بکند.
جنیفر چِرچ در کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» به نقد باورهای کلیشه‌ای دربارۀ ضرورت همواره معنی‌دار بودن زندگی و سودای به کمال و یکپارچگی دست یافتن و به ستایش همدلی، طنز و خنده و شوخ‌طبعی و تخیل می‌پردازد. او در این کتاب به ما می‌گوید که در مواردی دل‌سپردن به دو دِلی می‌تواند از ما انسان‌هایی بهتر بسازد و زندگی ما را انسانی‌تر و منعطف‌تر و غنی‌تر و مداراجویانه‌تر کند.
متن اصلی کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» اولین بار در سال 2020 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟»
معروف است که تضادهای درونی مخربند و باید بر آن‌ها فائق آمد و در مواجهه با دیدگاه‌های مختلف یکی را قاطعانه برگزید و دو دل نماند. جنیفر چرچ اما در کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» بر این عقیده است که همیشه هم این‌طور نیست و تضادهای درونی در مواردی می‌توانند سازنده می‌باشند و همیشه لازم نیست یک دیدگاه را انتخاب و دیدگاهی دیگر را که در تضاد با آن دیدگاه است نفی کنیم.
در کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» سخن از انواعی از دو دِلی است که می‌توانند به ما کمک کنند که زندگی بهتری داشته باشیم و انسانی‌تر و همدلانه‌تر زندگی کنیم و مدام به همه‌چیز نگاه رقابتی و صفر و صدی نداشته باشیم.
همۀ ما در مواجهه با بسیاری از امور و آدم‌ها دچار تردید و دو دلی می‌شویم. کاری یا عقیده‌ای یا آدمی را از جنبه‌ای خوب می‌دانیم و از جنبه‌ای بد و همین دوگانگی نگرش به آدم‌ها و امور مختلف جهان ممکن است ما را دچار اضطراب و تشویش کند و احساس کنیم نمی‌توانیم تصمیم قطعی بگیریم. جنیفر چرچ اما در کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» به ما می‌گوید که در مواردی باید از این دوپارگی‌های ذهنی و دوگانگی‌ها و تضادهای درونی استقبال کنیم.
کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» در هر فصل به یکی از دوپارگی‌های ذهنی و دو دلی‌هایی می‌پردازد که به‌اعتقاد نویسندۀ این کتاب برای ما سودمند هستند و باید در حفظشان بکوشیم و از سرکوبشان بپرهیزیم.
کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» کتابی در نقد نگرش‌های صُلب و سختگیرانه و نیز نگرش‌های ساده‌انگارانه در مواجهه با دیدگاه‌های مختلف و متضاد است. در این کتاب از شگردهایی سخن می‌رود که به‌کمک آن‌ها می‌توان دو دیدگاه متضاد را در درون خود حفظ کرد و هیچ‌یک را به‌سود دیگری قربانی نکرد و نیز هیچ‌یک را تقلیل نداد.
نویسنده در کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» به ما می‌گوید که چگونه با بهره‌گیری از طنز و شوخ‌طبعی دوپارگی ذهنی را در خودمان زنده نگه داریم و در عین اینکه کاری را که به آن علاقه و اعتقاد داریم با جدیت پی می‌گیریم، این توانایی را هم پیدا کنیم که رندانه بر بیهودگی و بی‌معنایی نهایی آن بخندیم و به این موضوع اذعان کنیم.
در کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» همچنین سخن از نقش مؤثر همدلی و دوستی در حفظ شکل ارزشمندی از آگاهی مضاعف است و نیز سخن از نقش مؤثر تخیل و فانتزی در زندگی.
کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» نقشۀ راهی برای انسانی‌زیستن در عصر آمیزش فرهنگ‌های مختلف است. نویسنده در این کتاب به نقد این تلقی قدیمی از هویت می‌پردازد که هویت را امری یکپارچه می‌بیند نه مجموعی از فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های گوناگون.
کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» کتابی در نقد اعتقاد به تمامیت و کمال و یکپارچگی چیزهاست؛ کتابی که دوپارگی ذهنی را ارج می‌نهد و، چنانکه نویسنده در مقدمۀ کتاب توضیح می‌دهد، می‌خواهد به ما نشان دهد که «دوپارگی ذهنی می‌تواند جزئی نوآورانه و فرح‌بخش از زندگی باشد.»
جنیفر چرچ در کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» نشان می‌دهد که دل دادن به دو دلی و کشمکش‌ها و تضادهای درونی و تردید و دوپارگی ذهنی چگونه می‌تواند انعطاف‌پذیری و درک دیگران و فرهنگ‌های دیگر و همدلی با کسانی را که دیدگاه‌هایی مخالف دیدگاه‌های ما دارند در ما پدید آورَد. او در این کتاب از انواع دو دل بودنِ سازنده سخن می‌گوید و نیز به ما یاد می‌دهد که چطور با این دو دلی‌ها مواجه شویم تا بتوانیم از آن‌ها به‌سود خود استفاده کنیم.
گفتنی‌ست که کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» با ارجاعاتی به هنر و ادبیات و فرهنگ عامه همراه است؛ ارجاعاتی که جذابیت کتاب را دوچندان می‌کنند.
کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» از مقدمه، پنج فصل، یک بخش نتیجه‌گیری و تکمله‌ای با عنوان «چه‌موقع دو دل بودن خوب نیست؟» تشکیل شده است.
فصل‌های پنج‌گانۀ کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» عبارتند از: «مجادله با خود»، «تضاعف زمانی»، «به درون آوردن دیگری»، «دیدگاه‌های جزئی‌نگر و کلی‌نگر» و «طوری زندگی کن که گویی».

دربارۀ جنیفر چِرچ، نویسندۀ کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟»
جنیفر چِرچ (Jennifer Church) فیلسوف و استاد دانشگاه است. چرچ پژوهشگر فلسفۀ ذهن است و از او، به‌جز کتاب «چرا دو دل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟»، مقالاتی متعدد و نیز کتابی با عنوان «امکانات ادراک» منتشر شده است.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟»
کتاب «چرا دو دِل بودن آن‌قدرها هم بد نیست؟» با ترجمه و مقدمۀ نصراله مرادیانی در نشر بیدگل منتشر شده است.
نصراله مرادیانی، متولد 1362 در تبریز، مترجم ایرانی است. او همچنین دبیری مجموعۀ ادبیات داستانیِ نشر بیدگل و تدریس در چند دانشگاه در تهران و تبریز را در کارنامۀ کارهای علمی و فرهنگی خود دارد.
از ترجمه‌های نصراله مرادیانی می‌توان به کتاب‌های «مسائل بوطیقای داستایفسکی»، «در کمال خونسردی»، «سینمای اگزیستانسیالیستی»، «ابیگیل» و «قواعد مباحثه» اشاره کرد.