دری در کار نیست
و جستار مرد تنهای خدا

معرفی کتاب دری در کار نیست

یک رمان کوتاه و یک جُستار از تامس ولف، همراه با نامه‌ای کوتاه از او به ویراستارش، مکسول پرکینز. کتاب دری در کار نیست و جستار مرد تنهای خدا ترجمۀ فارسی سه نوشته از تامس ولف است که یکی از آن‌ها جستاری با عنوان مرد تنهای خدا، دیگری رمانی کوتاه با عنوان دری در کار نیست: داستانِ زمان و آواره و سومی نامه‌ای‌ست که نویسنده به ویراستارش نوشته است.

دربارۀ کتاب دری در کار نیست

جستار مرد تنهای خدا و رمان کوتاه دری در کار نیست را مضمونی واحد به هم وصل می‌کند. انزوا و تنهایی مضمون اصلی این هر دو نوشتۀ ترجمه و منتشرشده از تامس ولف در کتاب دری در کار نیست و جستار مرد تنهای خدا است.
رمان کوتاه دری در کار نیست یک رمان اتوبیوگرافیک با یک شخصیت اصلی نزدیک به شخصیت تامس ولف است. راوی و شخصیت‌ اصلی رمان دری در کار نیست با مسئلۀ تنهایی و انزوای خود درگیر است و می‌کوشد از لاک تنهایی‌اش بیرون بزند. در همین راستاست که او با مسائلی چون زبان و زمان و مرگ درگیر می‌شود.
دری در کار نیست رمانی با سبک‌پردازی مبتنی بر ریزبینی و جزئی‌نگری و ثبت ماهرانه و هنرمندانۀ لحظه‌ها و حس‌ها و اشیاء و صداها و حالات و رفتارهاست؛ رمانی که صدای تنهایی از سطرسطر آن به گوش می‌رسد.
جستار مرد تنهای خدا هم مثل داستان دری در کار نیست دربارۀ تنهایی انسان در جهان است. ولف در مرد تنهای خدا از تجربۀ خود از تنهایی سخن می‌گوید و از ماهیت تنهایی بشر به‌طور کلی.
بخش سوم و پایانی کتاب دری در کار نیست و مرد تنهای خدا هم شامل نامه‌ای بسیار کوتاه است از تامس ولف به مکسول پرکینز، ویراستار مشهور و صاحبنامی که ویراستار ولف هم بوده است.
کتاب دری در کار نیست و جستار مرد تنهای خدا با ترجمه و مقدمۀ امین مدی در نشر گمان منتشر شده است.

بخشی از رمان دری در کار نیست

«زندگیِ من بیش از زندگیِ هرکسی که می‌شناسم، در انزوا و آوارگی سپری شده. چرا این حرف حقیقت دارد، یا چطور چنین شد، هرگز نفهمیدم؛ اما همین است که هست. از پانزده‌سالگی – به‌جز یک دوره – منزوی‌ترین زندگیِ ممکن برای بشرِ امروز نصیب من شده است. یعنی شمارِ ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها و سال‌ها – زمانِ راستینی که در تنهایی سپری کرده‌ام – عظیم و چشمگیر بوده.
و این واقعیت حیرت‌آورتر هم می‌شود، چرا که من نه هرگز انزواجو بودم و نه حتی از زندگی دوری می‌جستم و نه در پِی این بودم که دیواری دور و برم بکشم و از تمام خشم و هیاهوی زمین دور شوم. آن‌قدر زندگی را دوست می‌داشتم که اشتیاق و عطشم به آن مرا به جنون کشانده بود، عطشی چنان راستین، چنان بی‌رحم و چنان جسمانی که میل به بلعیدن زمین و تمام مردمانش داشت.»

دربارۀ تامس ولف، نویسندۀ رمان دری در کار نیست

تامس کلِیتون وُلف (Thomas Clayton Wolfe)، متولد 1900 و درگذشته به سال 1938، نویسندۀ امریکایی بود. تامس ولف را «مشهورترین نویسندۀ کارولینای شمالی» لقب داده‌اند. او از پیشگامان داستان اتوبیوگرافیک است. تامس ولف، در کنار ویلیام فاکنر، از مهمترین نویسندگان جریان موسوم به «رنسانس جنوبی» در امریکا به‌شمار می‌آید.
ولف نویسنده‌ای بود که در آثارش نثری بدیع و راپسودیک و امپرسیونیستی و شاعرانه را با نوشتار اتوبیوگرافیک می‌آمیخت. آثار او بازتاب‌دهندۀ آداب‌ و رسوم و فرهنگ امریکایی در نیمۀ اول قرن بیستم هستند. این آثار در نیمۀ دوم قرن بیستم با اینکه ویلیام فاکنر او را به‌عنوان «بزرگترین استعداد نسل خود» ستوده بود، چندان مورد توجه نبودند اما در قرن بیست‌ویکم با اقبال روبه‌رو شدند.
فیلیپ راث، ری بردبری و جک کرواک از جمله نویسندگانی بودند که از تامس ولف تأثیر گرفتند.
از مشهورترین آثار تامس ولف می‌توان به رمان «به‌سوی خانه بنگر، فرشته» اشاره کرد. از ولف به‌جز آثار داستانی، نمایشنامه و شعر و آثاری غیرداستانی هم منتشر شده که از آن جمله است کتاب غیرداستانی «داستان یک رمان».
تامس ولف عمر کوتاهی داشت. او در سال 1938 در سی‌وهشت‌سالگی براثر بیماری سل مغزی درگذشت.

کتاب دری در کار نیست برای چه مخاطبانی مناسب است؟

خواندن دری در کار نیست و جستار مرد تنهای خدا را به همۀ علاقه‌مندان ادبیات داستانی، خصوصاً علاقه‌مندان داستان اتوبیوگرافیک، و نیز آن‌ها که به خواندن جستار علاقه‌مند هستند پیشنهاد می‌کنیم.