حظ کردیم و افسوس خوردیم - گزارش سفر به اروپا
اطراف
دسته بندی: زندگینامه-و-خاطرات
| کد آیتم: |
1993420 |
| بارکد: |
9786226194730 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
184 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
پالتوئی |
معرفي کتاب حظ کرديم و افسوس خورديم
دو سفرنام? قاجاري از دو مسافر جوان مشتاق ديدار فرنگ. حظ کرديم و افسوس خورديم: گزارش سفر به اروپا کتابي دربرگيرند? شرح سفر ميرزاحسنخان مستوفيالممالک و دوستعليخان معيرالممالک، دو تن از رجال صاحبنام عصر قاجار، به اروپاست، همراه با چند نامه و يک بريدهروزنامه و عکسهايي از اين سفر که اولين بار در اين کتاب منتشر شدهاند.
دربار? کتاب حظ کرديم و افسوس خورديم
آن زمان که ميرزاحسنخان مستوفيالممالک و دوستعليخان معيرالممالک با مظفرالدينشاه در اولين سفرش به فرنگ همراه شدند، هيچيک هنوز چهرههايي سرشناس در تاريخ ايران نبودند. آنها در آن زمان، دو جوان متمول کنجکاو بودند که ميخواستند دنياي پيشرفته را ببينند. حظ کرديم و افسوس خورديم شرح مشاهدات آن دو از اين سفر است، بههمراه اسناد ديگري که به سفر آنها مرتبط است.
در سفرنامهها امکان دستيابي به روايتهايي غيررسمي از تاريخ فراهم است و در آنها جزئياتي ترسيم ميشود که چهبسا در تاريخنگاريهاي رسمي قديمي از قلم افتاده باشد. سفرنامههاي منتشرشده در کتاب حظ کرديم و افسوس خورديم نيز از اين قاعده مستثني نيستند.
حظ کرديم و افسوس خورديم چنانکه پيشتر اشاره شد بهجز سفرنامههاي مستوفيالممالک و معيرالممالک به اروپا، اسنادي مربوط سفر آنها را هم در بر ميگيرد. بيشتر اين اسناد براي اولين بار در اين کتاب منتشر شدهاند. از جمل? اين اسناد، چند نامه و تعدادي عکس هستند.
حظ کرديم و افسوس خورديم: گزارش سفر به اروپا با مقدم? فاطمه معزي و پدرام خسرونژاد، گردآورندگان کتاب، و مقدمهاي از ناشر در نشر اطراف منتشر شده است.
بخشي از کتاب حظ کرديم و افسوس خورديم، برگرفته از سفرنام? معيرالممالک
«کشتي کوهپيکر با سين? آهنين آبهاي متراکم را ميشکافت و در دريايي که بيکران مينمود به سوي ساحلي دور ميشتافت. روز در عرش? کشتي به تماشا و سخنان مناسب حال و سن گذشت. شب ماهتابي خوش بود و دريا چهر? کشتينشستگان را عاشقانه نوازش ميداد. پس از شام در سالن کشتي من به نواختن پيانو نشستم. (در کوک فرنگي دستگاه ماهور و حجاز را ميتوان نواخت.) و صادق خان که از همراهان بود و صوتي دلکش داشت به خواندن برخاست. همه جوان بوديم و کامران و براي نخستين بار سوي ديار غربت روان. هر يک را از شوق سفر در سر شوري بود و از دوري دلبندان بر دل باري گران. ساز و آواز وطني در کشتي اجنبي مسافران را تأثيري عميق بخشيد و هر يک را به نيروي مرموز خود به سويي کشيد. هنگام پياده شدن از کشتي، ناخدا نشان درج? سومي را که از ايران داشت و بر سينه نصب کرده بود به من نموده، گفت "خواهشم از شما اين است که نزد شاه ايران اقدامي کنيد که نشان درج? اول به من مرحمت شود و اگر اين محبت را دربار? من به انجام رسانديد، در مراجعت کشتي را در اختيار شما خواهم گذارد و هر گونه دستور دهيد، اطاعت خواهم کرد." من نيز به او وعده دادم که حاجتش را برآورم.»
دربار? ميرزاحسنخان مستوفيالممالک و دوستعليخان معيرالممالک
ميرزاحسنخان مستوفيالممالک، متولد 1253 در آشتيان و درگذشته به سال 1311، سياستمدار ايراني بود. مستوفيالممالک، پنج دوره در زمان سلطنت قاجار و يک دوره در زمان حکومت رضاشاه، نخستوزير ايران بود. او از نخستين افرادي بود که بههمراه محمد مصدق، گام اول نظري? مليشدن نفت در ايران را برداشتند. مستوفيالممالک همچنين در دوران قحطي بزرگ ايران در سال 1297 با فروختن املاکش جان صدوشصتهزار ايراني را نجات داد. از دستاوردهاي او در آخرين دور? نخستوزيرياش ميتوان به ايجاد مقدمات ساخت راهآهن سراسري ايران و بستن قرارداد با يک شرکت دانمارکي بهمنظور ايجاد اولين خطوط اتوبوسراني در تهران اشاره کرد.
مستوفيالممالک سياستمداري مليگرا و محبوب نزد عموم مردم بود.
دوستعليخان معيرالممالک، متولد 1255 در تهران و درگذشته به سال 1345، نقاش، خوشنويس و مؤلف ايراني و نو? دختري ناصرالدينشاه بود. او از نقاشان چيرهدست اما کمتر شناختهشد? زمانهاش بود، چون بهعنوان سرگرمي شخصي به اين کار ميپرداخت. نقاشيهاي او امروزه جزو کميابترين نقاشيهاي بهجا مانده از اواخر عصر قاجار و اوايل عصر پهلوي هستند.
از آثار تأليفي معيرالممالک ميتوان به کتابهاي «رجال عصر ناصري» و «يادداشتهايي از زندگاني خصوصي ناصرالدينشاه» اشاره کرد.
کتاب حظ کرديم و افسوس خورديم براي چه مخاطباني مناسب است؟
خواندن حظ کرديم و افسوس خورديم را به هم? علاقهمندان مطالع? تاريخ و سفرنامه، خصوصاً علاقهمندان تاريخ و سفرنامههاي عصر قاجار، پيشنهاد ميکنيم.