پسر انسان

معرفي رمان پسر انسان

يک رمان اجتماعي – سياسي در سبک رئاليسم جادويي دربار? تاريخ پاراگوئه و زندگي مردم اين کشور. پسر انسان، با عنوان اصلي Hijo de hombre، اولين بخش سه‌گانه‌اي از آئوگوستو روئا باستوس، نويسند? برجست? اهل پاراگوئه، و اولين رمان اين نويسنده است.
متن اصلي کتاب پسر انسان اولين بار در سال 1960 منتشر شده است.

دربار? رمان پسر انسان

آئوگوستو روئا باستوس در پسر انسان، افسانه و اسطوره و فولکلور را به متن واقعيت احضار مي‌کند تا داستان سرزمينش و مردم اين سرزمين را روايت کند.
رمان پسر انسان داستاني پر آب چشم از رنج‌هاي مردم پاراگوئه و ظلم‌هايي‌ست که بر آن‌ها رفته است. روئا باستوس در اين رمان از نبرد ستمکشان و ستمگران مي‌گويد و از تقابل تحصيلکردگان آرمانگراي بي‌عمل که دست‌آخر به آرمان‌هاي خود خيانت مي‌کنند و مردم عامي بي‌سواد عملگرا که براي تحقق آرمان‌هاي خود و مردم سرزمينشان مي‌جنگند.
پسر انسان رماني‌ست که تاريخ و واقعيت‌هاي تاريخي را به اسطوره و افسانه پيوند مي‌زند و وجوهي از تاريخ را مرئي مي‌کند که فقط در داستان امکان مرئي‌شدن دارند. در اين رمان به داستان مسيح نيز ارجاع داده شده است.
در رمان پسر انسان از خلال خواندن داستاني که ماهرانه و هنرمندانه روايت شده است، به اعماق تاريخ و فرهنگ مردم پاراگوئه سفر مي‌کنيم و شاهد رنج‌هايي مي‌شويم که مردم اين سرزمين متحمل شده‌اند. اين رمان روايتگر تاريخي است که تار و پود آن از رنج و خشونت و خشم و جنگ و ستم تنيده شده.
کتاب پسر انسان با ترجم? مزدک صدر و همراه با مقاله‌اي در معرفي آئوگوستو روئا باستوس در انتشارات فرهنگ جاويد منتشر شده است.

بخشي از رمان پسر انسان

«با جهشي روي دو پا بلند شد، سر شي‌ء سياهِ فلفل‌مانند را به مچ‌بندش مالاند و آن را به جلو پرتاب کرد.
همه‌جا روشن شد و با شنيدن صداي انفجار کلبه تکه‌تکه شد، همچون سنگري منفجرشده در ميدان جنگ.
گروهبان يکي پس از ديگري هر دوازده نارنجکي را که به يادگار از چاکو آورده بود به‌طرف دشمن فرضي پرتاب کرد. گودالي پهن و عميق در مزرعه‌اي که به آن حمله شده بود درست شد و نورِ زردِ انفجارها بر تاريک‌روشناي غروب تَرک انداخت.
کوچويي از ميان بوته‌ها با حالتي آميخته از ترس و شادي، و گوش‌هايي کاملاً گرفته از صداي انفجار، به پدرش خيره شده بود که از يک‌سو به سويي ديگر مي‌دويد، وحشيانه فرياد مي‌کشيد و نارنجک پرتاب مي‌کرد. بي‌ترديد فکر مي‌کرد پدرش دارد بازي درمي‌آورد تا به او نشان دهد جنگي که اين‌همه درباره‌اش حرف مي‌زنند چيست.»

دربار? آئوگوستو روئا باستوس، نويسند? رمان پسر انسان

آئوگوستو روئا باستوس (Augusto Roa Bastos)، متولد 1917 و درگذشته به سال 2005، داستان‌نويس، روزنامه‌نگار، فيلمنامه‌نويس، استاد دانشگاه و شاعر اهل پاراگوئه بود. روئا باستوس از نويسندگان تبعيدي امريکاي لاتين بود. برپايي ديکتاتوري نظامي او را وادار به مهاجرت از زادگاهش کرد. به آرژانتين رفت اما برقراري شرايطي مشابه پاراگوئه در آن کشور باعث شد از آرژانتين نيز مهاجرت کند و به فرانسه برود. او بيشتر آثارش را در تبعيد نوشت.
روئا باستوس در آثارش به تاريخ پاراگوئه و مسائل اجتماعي اين کشور مي‌پرداخت. او نويسنده‌اي در سبک رئاليسم جادويي بود. استفاده از اسطوره‌ها و نمادهاي پاراگوئه از ويژگي‌هاي آثار روئا باستوس هستند. او در سال 1989 جايز? ادبي ميگل دو سروانتس را که معتبرترين جايز? ادبيات اسپانيايي‌زبان است دريافت کرد.
از آثار آئوگوستو روئا باستوس مي‌توان به رمان‌هاي «من، عاليجاه» و «دادستان» اشاره کرد.

رمان پسر انسان براي چه مخاطباني مناسب است؟

خواندن پسر انسان آئوگوستو روئا باستوس را به هم? علاقه‌مندان ادبيات داستاني، خصوصاً علاقه‌مندان داستان‌هاي امريکاي لاتين، پيشنهاد مي‌کنيم.