مقالاتی در جامعه شناسی سیاسی ایران
یرواند آبراهامیان
سهیلا ترابی فارسانی
شیرازه
دسته بندی: عمومی
| کد آیتم: |
20745 |
| بارکد: |
9786008514152 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
5 |
| تعداد صفحات: |
268 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» اثر يرواند آبراهاميان
مجموعه مقالاتي در زمينه جامعهشناسي سياسي که به بررسي تاريخ فعاليتهاي سياسي و اجتماعي طبقات فرودست در ايران معاصر پرداخته و همچنين به مضامين ديگري چون فرقهگرايي در ايران هم توجه کرده است. کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» به روشني نشاندهنده و معرف رويکرد يرواند آبراهاميان در تاريخنگاري و جامعهشناسي سياسي است.
کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» هم به تبيين تحولات اجتماعي از پايين به بالا پرداخته و هم به مضامين مهم ديگري چون استبداد شرقي و فرقهگرايي توجه نشان داده است.
کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» شامل 5 مقاله از آبراهاميان است و علاقهمندان به تاريخ، جامعهشناسي و علوم سياسي مخاطبان اصلي کتاب به شمار ميروند.
مروري بر کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران»
کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» شامل يادداشت دبير مجموعه (کاوه بيات)، پيشگفتار مترجم و مقالاتي با اين عناوين است: «استبداد شرقي: بررسي ايران عصر قاجار»، «دهقانان غيرانقلابي در ايران معاصر»، «توده مردم در انقلاب مشروطه ايران»، «فرقهگرايي در ايران: گروههاي سياسي در مجلس چهاردهم»، «قوتها و ضعفهاي جنبش کارگري در ايران در سالهاي 32- 1320».
در مقاله اول کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران»، آبراهاميان نخست به طرح نظريههاي متفکراني نظير ماکياولي، هيوم، مونتسکيو و هگل ميپردازد که به تفاوتهايي ميان نظامهاي سياسي شرق و غرب معتقد بودند و به دنبال آن نظريههاي انديشمندان قرن نوزدهم در مورد اختلاف جوامع شرق و غرب را تشريح کرده است. او سپس دو فرضيه مبتني بر تحليل نظام استبدادي شرق مطرح ميکند: نخست نظريهاي که اساس استبداد شرقي را مبتني بر بروکراسي گسترده ميداند که دولتي مقتدر را بر جامعه مسلط ميسازد. نظريه دوم جامعهاي را مطرح ميکند متشکل از بخشهاي نيمه مستقل کوچک و ناتواني که قدرت مقابله با حکومت مرکزي را ندارند، از اينرو، دولت بر جامعهاي ضعيف، پراکنده و ناتوان تسلط مييابد.
همانطور که مترجم کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» در مقدمهاش توضيح داده، اين نظريه با عنوان استبداد متکي بر ديوانسالاري و استبداد متکي بر جوامع پراکنده مورد بررسي قرار ميگيرد. آبراهاميان در مرحله نخست به طرح نظريهها و در مرحله بعدي به بررسي رويدادهاي تاريخ قاجار با تکيه بر فرضيه استبداد متکي بر جوامع پراکنده ميپردازد و بر اين اساس تاريخ اين دوران را مورد تحليل قرار ميدهد و استبداد حکومتي عصر قاجار را با بررسي ساختار اجتماعي، اداري، اقتصادي و سياسي جامعه ريشهيابي ميکند.
مقاله بعدي کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران»، همانطور که از نامش هم برميآيد به بررسي نقش توده مردم در انقلاب مشروطه ايران پرداخته است. اين مقاله با ارجاع به تاريخ ايران اشاره دارد که انقلابها و جنبشهاي موفقيتآميز عمدتا مبتني بر حرکتهاي تودهاي و تجمعهاي مردمي بوده است و از اينرو شناخت تحولات ايران با فهم عملکرد توده مردم کاملا پيوند دارد. مترجم اثر در توضيح اين مقاله ميگويد که نقش مردم نه تنها موافقان و مخالفاني دارد که فهمهاي متفاوتي نيز از آن وجود دارد. برخي آن را به صورت آرماني و هدفمند و برخي بسيار حقير مطرح کردهاند. از اينرو بررسي نقش مردم همواره در فاصله بين اين دو افراط در نوسان بوده و کمتر به عنوان يک موضوع مستقل قابل بررسي و تحقيق نگريسته شده است. در اين مقاله سعي شده توده مردم سياسي در انقلاب مشروطه ايران مورد بررسي جامعهشناسي قرار گيرد و اين پرسش مطرح گردد که آيا توده مردم سياسي، افرادي غيرمنطقي و حقير يا عمدتا ساده و زودباور بودهاند. همچنين عملکرد مردم در حوادث و وقايع مشروطه و ترکيب اجتماعي آنها، اقشار و گروههاي مختلف اجتماعي که در گردهماييها و تظاهرات شرکت کردهاند و بافت طبقاتي هوادارن و مخالفان مشروطه مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد.
مقاله ديگر کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» با عنوان «دهقانان غيرانقلابي در ايران معاصر» که با همکاري فرهاد کاظمي نوشته شده بر اهميت جنبشهاي دهقاني درجهان تاکيد کرده و تلاش کرده به اين پرسشها پاسخ دهد که: چرا در دوره معاصر ايران در مقايسه با ديگر تجارب مشابه در ساير نقاط جهان هيچ شورش بزرگ دهقاني شکل نگرفته است؟ چرا اعتراضهاي کوچک به جنبشهاي گسترده تبديل نشد؟ چرا راديکالهاي شهري در دامن زدن به آنش انقلابهاي روستايي شکست خوردند؟ چرا دهقانان پرخاشگر، مدعي و انقلابي نبودند. نويسندگان در اين مقاله و براي پاسخ به اين پرسشها به طرح نظريههاي عمدهاي در مورد انقلابهاي دهقاني پرداختهاند.
آبراهاميان در مقاله ديگري از کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» به بررسي عملکرد گروههاي سياسي در مجلس چهاردهم پرداخته است. او در اين مقاله که «فرقهگرايي در ايران» نام دارد بر اين باور است که ديرپايي و تداوم اشکال مختلف نزاعهاي فرقهاي جزيي از مشخصه جامعه ايراني به شمار ميرود با اينحال اغلب محققان به تحليل و بررسي ريشههاي اين مشصخه نپرداخته با مفاهيم کلي و مبهمي چون مشخصه ملي يا ويژگي فرهنگ سياسي از آن گذشتهاند و يا بر اساس مفاهيم روانشناسي اجتماعي آن را توجيه کردهاند.
«قوت و ضعفهاي جنبش کارگري ايران» که مقاله پاياني کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» است، از ديد جامعهشناسي سياسي به دورهاي کوتاه از تاريخ ايران نگريسته و جنبش کارگري در ميان سالهاي 1320 تا 1332، قوت و ضعفهاي اين جنبش و علت بقاي ساختار سنتي حکومت طي اين سالها را مورد بررسي قرار داده است.
درباره يرواند آبراهاميان نويسنده کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران»
يرواند آبراهاميان، متولد 1319 در تهران، از شاخصترين و مشهورترين تحليلگران تاريخ و جامعهشناسي سياسي ايران به شمار ميرود. او نويسنده، مورخ و مدرس برجسته تاريخ است. آبراهاميان، ايراني ارمنيتباري است که پس از پايان تحصيلات ابتدايياش در سال ???? به بريتانيا مهاجرت کرد و به تحصيل در رشته تاريخ پرداخت. در سال ???? مدرک کارشناسي و کارشناسيارشد خود را از دانشگاه آکسفورد و مدرک دکتري را در سال ???? از دانشگاه کلمبيا امريکا دريافت کرد. او در دانشگاههاي پرينستون و آکسفورد به تدريس تاريخ ايران پرداخت و هماکنون در کالج باروک دانشگاه شهر نيويورک به تدريس تاريخ جهان و خاورميانه مشغول است. آبراهاميان علاوه بر کتب تأليفي، مقالات بسياري درباره تاريخ معاصر ايران نوشته است. آبراهاميان در تاريخنگارياش به مباني اجتماعي وقايع و تحولات سياسي توجهي ويژه دارد و اين يکي از وجوه تمايز او با ديگر مورخان معاصر ايران است.
«تاريخ ايران مدرن»، «کودتا»، «جستارهايي درباره تئوري توطئه در ايران»، «ايران بين دو انقلاب» و «بحران نفت در ايران» برخي از آثار او است که به فارسي ترجمه شدهاند.
درباره ترجمه کتاب «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران»
کتاب «تاريخ ايران مدرن» با ترجمه سهيلا ترابي فارساني در نشر شيرازه منتشر شده است.
سهيلا ترابي فارساني، متولد 1343، نويسنده، مترجم و مدرس تاريخ است. او عضو هيئت علمي گروه تاريخ دانشگاه آزاد اسلامي نجفآباد و از اعضاي هيئت تحريريه فصلنامه «پژواک زنان در تاريخ» بوده است. او مقالاتي به خصوص در زمينه ايران دوره قاجار و نهضت مشروطيت نوشته است. همچنين مجموعه مقالاتي از او در کتاب «زن ايراني در گذار از سنت به مدرن» منتشر شده و کتابهاي «طبقات اجتماعي، دولت و انقلاب ايران» و «مقالاتي در جامعهشناسي سياسي ايران» از جمله ترجمههاي او به شمار ميروند.