کارت پستال

کارت پستال
رمانی درباره مهاجرت. روح‌انگیز شریفیان در رمان «کارت پستال» از دغدغه‌ها و تعارض‌های مهاجران ایرانی می‌گوید و از دوپارگی‌شان میان وطن و غربت و نیز از شیوه کنار‌آمدن‌شان با سرزمینی که از آنِ آنها نیست. شخصیت اصلی رمان زنی است به نام پروا که در نوجوانی او را به زور به انگلستان فرستاده‌اند. پروا از خانواده‌ای ثروتمند است و پدرش، به دلیل اینکه به درخواست ازدواج پسردایی‌اش جواب منفی داده و این جواب منفی به تنش‌هایی خانوداگی منجر شده، او را روانه انگلستان کرده است. پروا در انگلستان با پسری ایرانی ازدواج کرده و دارای چند فرزند است. یکی از فرزندانش، به نام سحر، همراه پدرش به ایران بازگشته است. ماندن پروا در انگلستان و بازگشت دخترش به ایران زمینه‌ای در رمان فراهم می‌کند برای طرح دغدغه‌ها و تعارض‌های مهاجران و نوع رابطه‌شان با وطن و غربت. اینک سطرهایی از این رمان: «روزهایی را به یاد می‌آورد که زندگی برایش چون جام بلور شفافی بود که نور از آن می‌گذشت و روشنش می‌‌کرد. روزها، آدم‌ها، رویدادها، غم‌ها و شادی‌هایش تیله‌های رنگارنگ کوچک و بزرگی بودند که درون آن جام می‌افتادند. در کنار هم، با هم، دور از هم، به دور خود و به دور یکدیگر می‌چرخیدند. هر یک را به شکلی دوست داشت. اما می‌دانست روزی جام بر اثر برخورد تیله‌ای خواهد شکست. حساب دودوتا چهارتا بود. جام پر می‌شد، می‌شکست و تمام می‌شد.»
«کارت پستال» در انتشارات مُروارید منتشر شده است.
درباره نویسنده: روح‌انگیز شریفیان (- 1320)، داستان‌نویس و مترجم ایرانی و نویسنده آثاری در زمینه روانشناسی تعلیم و تربیت.
رتبه گودریدز: 3/23 از 5.