کتاب «سهم من» نوشته «پرينوش صنيعي»
The Book of Fate
کتاب «سهم من» نوشته «پرينوش صنيعي» داستاني است که وضعيت اجتماعي برخي زنان را به تصوير ميکشد. رمان «سهم من» رماني اجتماعي و جذاب است و ما را با تضادهاي جامعه خودمان آشنا ميکند. پس از انتشار کتاب «سهم من» که مدتي اجازه انتشار نداشت؛ مخاطبان بسياري از آن استقبال کردند. ويژگي داستان و همذاتپنداري افراد جامعه با داستان سبب شد، افراد آن را بخوانند و به يکديگر معرفي کنند. «صنيعي» با نوشتن داستان «سهم من» به بخش مهمي از جامعه، که زنان مورد ستم هستند؛ اشاره ميکند. زناني که قرباني کجفهمي، ناآگاهي و زورگويي خانوادههايشان ميشوند و زندگي کسالتباري را تجربه ميکنند. از خواستههايشان در ميگذرند زيرا چارهاي ندارند. زندگي آنها اگرچه جريان طبيعي را طي ميکند اما شاد و خوشحال نيستند. آناني که نميتوانند مطابق ميل خود تصميمگيري کرده و مسير دلخواهي براي زندگي شخصيشان انتخاب کنند. اما داستان نه تنها وضعيت زنان، بلکه تفکر خانوادهها و نا آگاهي آنان از احساسات دخترانشان را نشان ميدهد. بدين جهت داستان ارتباط تنگاتنگي با مخاطبش برقرار ميکند. بسياري از خوانندگان زن، پيوندي عاطفي ميان خود و شخصيت اصلي داستان حس کردهاند. اينها مواردي است که نشان ميدهد، «صنيعي» در داستانش به خوبي، بخشي از فرهنگ حاکم بر جامعه را به مخاطب نشان داده است. بهتر است بدانيد: رمان «سهم من» اولين رمان «پرينوش صنيعي» بود که برنده جايزه بين المللي «بوکاچو» ايتاليا در سال 2010 شده است.
مروري بر کتاب «سهم من»
داستان کتاب «سهم من» درباره دختري به نام معصومه است. معصومه دانشآموز موفقي است. او خانوادهاي مذهبي دارد که دوست ندارند، معصومه ادامه تحصيل دهد. از طرف ديگر معصومه هم از نگاه خانواده گريزان است و دوست دارد بر اساس علاقهاش همچنان درس بخواند. در اين ميان او با پسرجواني آشنا ميشود. پسر در داروخانه نزديک مدرسه آنها مشغول به کار است. معصومه به پسر دل ميبندد و به او علاقهمند ميشود. اما از شانس بد او، يک روز برادر کوچکش او را ميبيند. همين ديدن باعث دردسر معصومه ميشود. فقط به خاطر دوست داشتن و علاقه به پسر جوان، برادرها و خانوده او را کتک ميزنند و زندانياش ميکنند. اما ماجرا به اينجا ختم نميشود! خانواده او را مجبور ميکنند با مردي که نميشناسد ازدواج کند. ازدواج معصومه او را درگير اتفاقات بسياري ميکند. او اصلا از ماجراي ازدواجش خوشحال و شاد نيست، اما در زندگي جديد با زنان ديگري آشنا ميشود. زناني که سرنوشت بسيار گوناگون و متفاوتي نسبت به او دارند. معصومه در جملاتي ميگويد: در دانشگاه يک همکلاسي داشتم به اسم مهناز، جملهاي داشت که داده بود با خط خوش نوشته بودند و به ديوار زده بود ميگفت: «هر چه را که مي خواستم روزي به دست آوردم و ديگر نميخواستم.» در مسير داستان شخصيت اصلي با زناني آشنا ميشود که توانستهاند سرگذشت خود را بسازند و مسير زندگيشان را انتخاب کنند. مسالهاي که براي او مانند آرزو بوده و هرگز تجربهاش نکرده است. داستان تا ميانسالي معصومه پيش ميرود و با حفظ آبرو از جانب او پايان ميپذيرد.
در بخشي از کتاب ميخوانيم:
«هميشه از کارهاي پروانه تعجب ميکردم. اصلا به فکر آبروي آقا جونش نبود. توي خيابون بلند حرف ميزد و به ويترين مغازهها نگاه ميکرد، گاهي هم ميايستاد و يک چيزايي رو به من نشون ميداد. هر چي ميگفتم زشته، بيا بريم، محل نميذاشت. حتي يکبار منو از اون طرف خيابون صدا کرد، اون هم به اسم کوچيک، نزديک بود از خجالت آب بشم برم توي زمين. خدا رحم کرد که هيچکدوم از داداشام اون اطراف نبودند و گرنه خدا ميدونه چي ميشد.»
درباره نويسنده کتاب «سهم من»
«پرينوش صنيعي» روانشناس و نويسنده ايراني است. او در سال 1328 در تهران به دنيا آمد. او در دانشگاه در رشته روانشناسي تحصيل کرد و سپس تحصيلاتش را در روانشناسي تربيتي با تخصص «مشاوره و راهنمايي» در مقطع فوق ليسانس تکميل کرد. صنيعي پس از اتمام تحصيلاتش در يک موسسه حمايتي با نام (موسسه تربيتي شهرداري) مشغول فعاليت شد.
از ديگر کتابهاي او ميتوان به «پدر آن ديگري» و «رنج همبستگي» اشاره کرد. رمان «پدر آن ديگري» هم بسيار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در سال 1393 فيلمي با عنوان «پدر آن ديگري» توسط يدالله صمدي ساخته شد. اما پرينوش صنيعي در کتاب «رنج همبستگي» به داستان زندگي دوقلوهاي به هم چسبده ايراني با نام لاله و لادن پرداخته است.
درباره ترجمه کتاب «سهم من»
کتاب «سهم من» به زبانهاي انگليسي، آلماني، ايتاليايي، ژاپني، اسپانيايي و فرانسوي ترجمه شده است. ترجمه کتاب به زبانهاي مختلف نشان ميدهد داستان از محبوبيت زيادي در بين مخاطبان برخوردار است.
رتبه کتاب« سهم من» در گودريدز: 3/4 از 5
