فرمانده مسعود به روایت نزدیکان، دوستان و همرزمانش
ژیلا بنی یعقوب
کتاب پارسه
دسته بندی: تاریخ-جهان
| کد آیتم: |
6345 |
| بارکد: |
9786002535283 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
6 |
| تعداد صفحات: |
560 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «فرمانده مسعود به روايت نزديکان، دوستان و همرزمانش» نوشته و گردآوري ژيلا بنييعقوب
احمدشاه مسعود به روايت ديگران. ژيلا بنييعقوب در کتاب «فرمانده مسعود به روايت نزديکان، دوستان و همرزمانش»، در قالب گفتوگو با خانواده و دوستان و نزديکان و همرزمان احمدشاه مسعود، تصويري از وجوه گوناگون شخصيت و زندگي اين مجاهد و سياستمدار محبوب و مشهور افغاستاني به دست داده است.
احمدشاه مسعود نامي است که بخشي از تاريخ سياسي معاصر افغانستان با آن گره خورده است. او يکي از نمادهاي مقاومت در افغانستان است. نبردهاي مسعود و همرزمانش با نيروهاي روسي? شوروي و بعدتر نبردهايي که به فرماندهي او با نيروهاي طالبان درگرفت از مسعود يک چهره محبوب اسطورهاي در تاريخ افغانستان ساخته است. با خواندن آنچه در کتاب «فرمانده مسعود»، از زبان افراد مختلفي که مسعود را به نحوي ميشناختهاند، درباره او آمده است آشنايي نزديکتري از شخصيت اين مرد محبوب و مشهور تاريخ افغانستان به دست ميآوريم؛ تصويري که سعي شده با واقعبيني ارائه شود.
اگرچه هدف کتاب «فرمانده مسعود»، چنانکه در مقدم? اين کتاب اشاره شده، تحليل عملکرد احمدشاه مسعود يا نقد و بررسي کامل روش و منش او نيست، اما ژيلا بنييعقوب در بسياري از پرسشهايش از کساني که احمدشاه مسعود را از نزديک ميشناختهاند انتقادهاي منتقدان و مخالفان مسعود از او را نيز گنجانده است تا از خلال بحث در باب وجوه گوناگون زندگي و شخصيت مسعود آن انتقادات نيز به نحوي منعکس و مطرح و تا جاي ممکن به آنها پاسخ داده شود، ضمن آنکه خود اين نقدها ميتواند تصويري دقيقتر از شخصيتي اين سان تأثيرگذار بر تاريخ سياسي افغانستان به دست دهد.
مروري بر کتاب «فرمانده مسعود»
کتاب «فرمانده مسعود» حاصل کاري هفتساله است و مصاحبههاي آن طي سفرهاي متعدد ژيلا بنييعقوب به افغانستان تهيه شده است؛ سفرهايي که بين سالهاي 1381 تا 1386 و بعد از وقفهاي چندساله بين سالهاي 1395 تا 1397 انجام شده است.
کتاب «فرمانده مسعود» پس از مقدمه با گزارشي از سفر به پنجشير براي ديدار و مصاحبه با خانواده احمدشاه مسعود آغاز ميشود. پنجشير نامي است که نام مسعود چنان با آن عجين شده که ديگر به دشواري بتوان اين دو نام را از هم جدا کرد. درّه پنجشير کانون مقاومت مجاهدين افغانستاني به فرماندهي احمدشاه مسعود در برابر نيروهاي روسي? شوروي و نيروهاي طالبان بود.
کساني که کتاب «فرمانده مسعود» با آنها مصاحبه شده است، به جز دو نفر، همه افغانستاني هستند و از اقوام گوناگون افغانستان. محمدحسين جعفريان، مستندساز و روزنامهنگار و شاعر ايراني، و هيرومي ناگاکورا، عکاس ژاپني، دو غيرافغانسانياي هستند که در اين کتاب از مسعود و خاطراتشان از او گفتهاند.
ديگر کساني که در کتاب «فرمانده مسعود» با آنها مصاحبه شده عبارتند از: احمد مسعود (پسر احمد شاه مسعود)، کاکا تاجالدين، احمد ضياء مسعود، عبدالله عبدالله، مصطفي کاظمي، يونس قانوني، محمد فهيم، بسمالله خان، محمدصالح ريگستاني، آمنه افضلي، نسرين گروس، عطا محمد نور، عبدالصبور صبور، حفيظ منصور، لطيف پدرام، توريالي غياثي، رزاق مأمون، فهيم دشتي، صديقالله توحيدي، نصير احمد نور، فضل کريم ايماق، عظيمالله خان، سيدنبي نبيل، عبدالکريم براهوويي، احمد نواز بختيار، ژنرال عبدالودود، علي نورستاني، ژنرال محبالله خان، ژنرال عزيز الرحمان، کاکا جان محمد و غلام موحدين رحماني.
آنچه ميخوانيد بخشي از گزارشي از کتاب «فرمانده مسعود»، با عنوان «شهر مسعود، باغ مسعود، خانواده مسعود»، است که ژيلا بنييعقوب در آن سفر به پنجشير براي ديدار و مصاحبه با خانواده احمد شاه مسعود را روايت کرده است:
«چندمين بار است که به پنجشير ميآيم، دره زيبايي که نامش در لقب احمدشاه مسعود هم هست؛ شير دره پنجشير.
دره پنجشير آخرين سنگرهاي مقاومت مسعود و يارانش برضد طالبان در افغانستان بوده است، در روزگاري که بيش از 90 درصد افغانستان در تسلط طالبان بود، همين پنجشير براي مجاهدين مانده بود و يکي دو جاي ديگر. يکي از فرماندهان مجاهدين در همين باره به من گفته بود: "آمرصاحب را که ميديديم فکر ميکرديم همه افغانستان در دست ماست."
شهرت و کمنظيري پنجشير به کوههاي بلند و درههاي متعددش است و رود توفندهاي که در تمام پنجشير جاري است، رودي با آب زلال و شفاف. رود پنجشير دره را به دو بخش با نامهاي آفتابي و سايه تقسيم کرده است که در لهج? افغانستاني به آن نشر و پيتاب ميگويند.
پنجشير درواقع يک دره بزرگ است متشکل از دهها دره کوچک و چشمنواز و زيبا. اين ولايت (استان) بيش از 126 دره بزرگ و دهها دره کوچک دارد که اکثراً يکي مقابل ديگري قرار گرفته و هر دره به چندين دره فرعي تقسيم ميشود، هرکدام از درههاي کوچک نيز با عبور از کوههاي پنجشير، اين منطقه را به استانهاي همجوار وصل ميکند و همين اتصال اهميت زيادي به دره پنجشير ميدهد؛ موقعيتي که مسعود و مجاهدين در دوره جهاد از آن براي مبارزه با اشغالگران روس و بعدها براي مبارزه با طالبان استفاده کردند. با هفت استان يا به قول افغانستانيها با هفت ولايت کشور (در شمال با تخار، در شمال غرب با بغلان، در غرب با پروان، در جنوب با کاپيسا، در جنوب شرق با لغمان، در شرق با نورستان و در شمال شرق با بدخشان) همسايه و دست کم با سه کشور خارجي هممرز است.
پنجشير ميان دو شاخه جنوبي هندوکش، از شمال شرق به جنوب غرب موازي با امتداد هندوکش واقع است و درههاي فرعي آن از شمال به جنوب و از جنوب به شمال امتداد داشته و به دره اصلي پنجشير وصل ميشود.
اين بار هدف اصليام از سفر به پنجشير ديدار با خانواده مسعود است، پيش از اين هر بار به پنجشير آمدم موفق به ديدار با آنها نشدم، يا در پنجشير نبودند و يا اگر هم بودند درگير مراسم سالگرد شهادت مسعود بودند و امکان ديدار با آنها فراهم نميشد. خانواده مسعود اغلب تابستانها را در خانهشان در پنجشير اقامت ميکنند. پيش از اين البته کاکا تاجالدين پدر همسر مسعود را چندبار در پنجشير ديده بودم، به خانهاش رفته و با او مصاحبه کرده بودم. اين بار ميخواهم تلاش کنم که همسر مسعود، دخترانش و پسرش احمد را ببينم و با آنها گفتگو کنم. هنوز نميدانم اين بار موفق ميشوم يا نه؟ خيليها به من گفتهاند ديدار با خانواده مسعود مخصوصاً همسر و دخترهايش به اين راحتي نيست و شايد مهمترين دليلش نگرانيهاي امنيتي باشد. هنوز هيچ عکسي از همسرش منتشر نشده است و تنها تصويري که از دخترانش منتشر شده، مربوط به دوران کودکيشان است. همه اميدم به يکي از دوستان افغانستانيام است که از دوستداران و همراهان مسعود و از نزديکان احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود است. فهيم دشتي قول داده که من را نزد احمد پسر مسعود ببرد و با او مصاحبه کنم و بعد هم از احمد مسعود بخواهم که اجازه بدهد با مادر و خواهرهايش ديدار کنم.
صديقالله توحيدي و فهيم دشتي در اين سفر همراهيام ميکنند، هر دو از روزنامهنگاران سرشناس افغانستان هستند و زماني دوست و همراه مسعود نيز بودهاند.
توحيدي ميگويد: "اينجا برخلاف کابل، ميتواني کاملاً احساس آرامش و امنيت کني. کابل مسير تروريستهاي انتحاري است نه اينجا." از کابل که به سوي پنجشير ميآمديم بارها تاکستان و خانههايي را نشانم داد که طالبان آتش زده بودند و گفت: "خيلي از اين خانهها تازه جور (آباد) شدهاند." تاکستانها و خانههايي در دهها قريه، قريههايي که روزگاري نهچندان دور مردمانش جانشان را کف دست گذاشتند و با طالبان جنگيدند. در مسير، همچنين پادگان پشته سرخ را ديديم که به گفته توحيدي نخستين پادگاني بود که در دوران جهاد به مسعود تسليم شد و وزير خارجه دکتر نجيب (رئيس دولت کمونيستي افغانستان که مسعود عليه آن مبارزه ميکرد) نيز در همين پادگان با مسعود مذاکره کرد.»
کتاب «فرمانده مسعود به روايت نزديکان، دوستان و همرزمانش» در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
دربارة ژيلا بنييعقوب، نويسنده و گردآورنده کتاب «فرمانده مسعود»
ژيلا بنييعقوب، متولد بندر انزلي، روزنامهنگار و فعال اجتماعي ايراني است. از فعاليتهاي بنييعقوب در عرص? روزنامهنگاري ميتوان به همکاري با روزنامههاي «نوروز»، «وقايع اتفاقيه» و «سرمايه» اشاره کرد. بنييعقوب مدتي دبير سرويس اجتماعي روزنام? «سرمايه» بوده است. او جوايزي جهاني را نيز در عرص? روزنامهنگاري دريافت کرده است. بنييعقوب همسر بهمن احمدي امويي، روزنامهنگار اقتصادي، است. از ژيلا بنييعقوب کتاب ديگري نيز درباره افغانستان و با عنوان «افسوس براي نرگسهاي افغانستان: سفر به نيمروز، کابل، دره پنجشير، هرات» منتشر شده است.
رتب? کتاب «فرمانده مسعود» در گودريدز: 3.50 از 5.