انگار ساعت از سرت گذشته است
حمید حیاتی
آگه
دسته بندی: داستان-ایرانی
| کد آیتم: |
7489 |
| بارکد: |
9789643293413 |
| سال انتشار: |
1397 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
140 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
انگار ساعت از سرت گذشته است!
سومين رمان از سهگان? «انگارها»، نوشت? حميد حياتي. «انگارها» نامي است که حميد حياتي روي سه رماني گذاشته که در آنها به زندگي آدمي به نام فرهاد و اضطرابهاي رواني، اجتماعي و هستيشناختي او پرداخته است. انگار ساعت از سرت گذشته است! سومين رمانِ اين سهگانه است و شخصيت اصلي آن، مثل دو رمان قبلي، فرهاد است که در اين رمان به دوران جوانياش پرداخته شده است. دچار شدن فرهاد به حمل? وحشت، عارضهاي که زندگي او را از حالت عادي خارج ميکند، موضوع اين رمان است. در بخشي از اين رمان ميخوانيد: «به خودت گفتي آن حالتي که برايم اتفاق افتاد مثل هيچ دردي نبود. مثل هيچ مريضياي نبود. انگار جادويم کردند. افسونام کردند. بله، اگر آن حالت چيز شناختهشدهاي بود حتماً ازش چيزي ميفهميدم. اما انگار صاعقه زده بودم يا نه دست باريکي از درون دهانام به داخل شکمام رفته بود و توي دلام را خالي کرده بود. مادرم راست ميگفت ساعت از سرم گذشته بود. ندانستم معني آن جمله چه بود اما هرچه بود با حالتي که برايم پيش آمده بود تناسب بيشتري داشت. حالتاش آنقدر عجيب و ناگفتني بود که به جز جمل? عجيب مادرم کلمه يا جملهاي در خور آن پيدا نميکردم يا لااقل من نميتوانستم پيدا کنم. فرنگيس نگاهات کرد. نگاهاش ميگفت که بلند شوي. بلند شوي و حاضر شوي. از روي صندلي بلند شدي. ميخواستي صورتات را اصلاح کني اما نتوانستي...»
رمان انگار ساعت از سرت گذشته است! در نشر آگه منتشر شده است.
دربارة نويسنده: حميد حياتي (- 1345)، داستاننويس، مقالهنويس و پژوهشگر ايراني.