همسر دوست داشتنی من

همسر دوست داشتني من
My lovely wife

داستان «همسر دوست داشتني من» عاشقانه‌اي است از آدم‌هاي اطراف‌مان. همان کساني که مشاهده مي‌کنيم و از کنارشان به آرامي رد مي‌شويم. داستاني پر کشش و جذاب که افراد بسياري در مدت کوتاهي بعد از انتشار آن را خوانده‌اند. داستاني خانوادگي، با روياهايي بزرگ و رازهايي پنهان و گاهي سياه. اگرچه فضاي داستان رمزآلود و سوء ظني است اما طنز موجود در روايت آن را جذاب و خواندني مي‌کند. روايت را مي‌توان اينگونه توصيف کرد؛
آدم‌هاي معمولي که بيشتر عاشق شدن‌هايي شبيه يکديگر دارند. زني باچهره زيبا را مي‌بينند و عاشق مي‌شوند، سپس ازدواج و بچه‌داري و يک زندگي عادي و تلاش براي خريدن خانه آغاز مي‌شود. بعد از به دست آوردن همه اينها، يواش يواش آدم‌ها کسل مي‌شوند و ديگر حوصله ندارند. حالا چه مي‌کنند آيا با اين کسالت مي‌سازند يا همه چي را تغيير مي‌دهند؟ سوال اينجاست؟ اگر خود ما يکي از اين افراد باشيم چه مي‌کنيم؟
در قسمتي از کتاب مي‌خوانيم:
از نظر جسماني همان‌قدر برايش جذابم که که براي بيشتر زن هاي داخل ميخانه جذابم. اندام خوب، موهاي پرپشت و چال‌هاي عميقي روي لپ هايم دارم، کت و شلوار درست قالب تنم است، بهتر از هر دستکشي که به دست مي‌نشيند. براي همين به من نگاه مي‌کند، لبخند مي‌زند و خوشحال است که کنارش نشسته‌ام. همان مرد روياهايش هستم. گوشي‌ام را روي پيشخان به طرفش سر مي دهم. پيغامي روي صفحه است. ...» «سحر قديمي» داستان «همسر دوست‌داشتني من» را به فارسي برگردانده است.

درباره نويسنده: سامانتا داونينگ نويسنده امريکايي
رتبه گودريدز: از 5