مجوس

مجوس
داستانِ یک انگلیسیِ اهل ادبیات، عصیانگر، هوس‌باز و دلزده از پوچیِ زندگی روزمره، که برای تدریس به جزیره‌ای در یونان می‌رود و آنجا گرفتار بازی غریب و مرموزی می‌شود. جان فاولز در رمان «مجوس» از دنیای پر رمز و رازِ هوس نوشته است. شخصیت اصلی این رمان مردی است نامتعارف به نام نیکلاس که مادر و پدرش خواسته‌ها و علایق او را تحقیر کرده‌اند. نیکلاس در پی زندگی‌ای است که خود می‌پسندد. مدتی معلمی می‌کند، اما محیطی را که در آن تدریس می‌کند سخت ملال‌آور می‌یابد. سرانجام با درخواست او برای تدریس در جزیره‌ای در یونان موافقت می‌شود. نیکلاس دختری را که مدتی است با او وارد رابطه‌ای عاطفی شده رها می‌کند و به یونان می‌رود و این آغاز آشنایی او با شخصی است که نیکلاس را درگیر یک بازی پر از رمز و راز می‌کند. در بخشی از این رمان می‌خوانید: «طی سال‌های آخر تحصیل متوجه شدم مشکل اصلی پدر و مادرم این است که به نوع زندگی‌ای که دوست داشتم در پیش بگیرم با تحقیری همه‌جانبه نگاه می‌کردند. بر ادبیات انگلیسی مسلط بودم، اشعارم با اسم مستعار در مجله‌ی مدرسه چاپ شده بود، به نظرم دی. اچ. لارنس بزرگ‌ترین انسان قرن بود؛ والدینم قطعاً هیچ‌وقت لارنس نخوانده بودند و فقط می‌دانستند ربطی به عاشق خانم چترلی دارد. چیزهایی بود، بعضی مهربانی‌های از سر احساسات مادرم و سرخوشی و نشاط گاه‌به‌گاه پدرم، که می‌توانستم بیش‌تر ازشان تأثیر بگیرم، اما همیشه چیزهایی را درشان دوست داشتم که خودشان خوش نداشتند به خاطرشان دوست داشته شوند.»
رمان «مجوس» با ترجمه و مقدمه پیمان خاکسار در نشر چشمه منتشر شده است.
دربارة نویسنده: جان فاولز (2005 – 1926)، داستان‌نویس و معلم اهل انگلستان.
رتبه گودریدز: 4/06 از 5.