لب بر تیغ

لب بر تیغ
یک رمانِ سیاه حادثه‌ای. حسین سناپور در رمان لب بر تیغ شهری را به تصویر می‌کشد که کوچه و خیابانهای آن آبستن عشق و خشونت و زد و خورد و جنایت‌اند. لب بر تیغ سیری است در دنیای خلافکارها و لات‌ها و لمپن‌ها و داستان آدمی که از دنیایی متفاوت، به طور ناگهانی و ناخواسته، وارد چنین دنیایی می‌شود و می‌بیند آنچه را که تا به حال از دیدش پنهان بوده است. رمان ماجرای دختری از طبقه مرفه، به نام سمانه، است که به یاریِ چاقوی پسری به نام داوود، که یک جوانِ لات از طبقه پایین جامعه است و سمانه را تعقیب می‌کند، از چنگ خلافکارانی که قصد ربودن او را دارند نجات می‌یابد. سمانه و داوود از این طریق به هم نزدیک می‌شوند و این سمانه را درگیر دنیای خلافکارها می‌کند. در سوی دیگر ماجرا یک لاتِ خلافکارِ ثروتمند، به نام امیر، ایستاده است. بین داوود و امیر جدال درمی‌گیرد و دست آخر می‌بینیم که مواجهه سمانه با شَر و خشونتِ عریان او را متحول و از خامی به پختگی می‌رساند. پختگی سمانه اما از مسیری تلخ و خونبار و به بهایی گزاف به دست می‌آید؛ در این رمان، با ترسیم مسیری هولناک و انباشته از جنایت و تبهکاری، تصویری از اجتماعی غرق خشونت به دست داده شده است. لب بر تیغ رمانی است ماجرامحور با ریتمی پُرشتاب و داستانی مبتنی بر جدال و حادثه.
رمان لب بر تیغ در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نویسنده: حسین سناپور (- 1339)، داستان‌نویس، منتقد ادبی و روزنامه‌نگار ایرانی.
رتبه گودریدز: 2/45 از 5.