داستان زندگی یک زن: تاریخ

داستان زندگی یک زن (تاریخ)
تأثیر تاریخ، آن گونه که سیاستمداران و سران کشورها آن را رقم می‌زنند، بر زندگی و سرنوشت مردم عادی چیست؟ جنگها، صلح‌ها، معاهده‌هایی که امضا می‌شود؛ اینها همه چگونه زندگی آدمهای عادی‌ای را که نقشی در این تصمیم‌گیری‌ها ندارند دگرگون می‌کنند؟ رمان داستان زندگی یک زن (تاریخ)، اثر الزا موارنته، حول این پرسش پدید آمده است. شخصیت اصلی این رمان یک زن بیوه ایتالیایی است که از شوهر مُرده‌اش پسری برای او مانده. زن در محله‌ای در رُم زندگی می‌کند؛ محله‌ای که در یکی از بعد‌از‌ظهرهای ژانویه سال 1941 پای سربازی آلمانی که باید برای جنگ به آفریقا برود به آن باز می‌شود. سرباز به زن تجاوز می‌کند و این حادثه مسیر زندگی زن را، در کوران جنگ جهانی دوم، به سمت و سویی می‌کشاند که فرجام آن فاجعه و جنون است. داستان زندگی یک زن (تاریخ) رمانی است که داستانی پُرکشش و تلخ و تراژیک را در متن رویدادهای جنگ جهانی دوم روایت می‌کند؛ رمانی که تاریخ را به مثابه تقدیر آدمیانی ترسیم می‌کند که گویی در برابر آن اختیار و اراده‌ای ندارند. جنگ به خواست سیاستمداران و بر اساس تصمیمات آنان درگرفته است و برای قدرتهایی که جهت تاریخ را تعیین می‌کنند مردم عادی‌ای که زیر بار تصمیمات آنان رنج می‌کشند و له می‌شوند گویی وجود خارجی ندارند. این است آنچه داستان زندگی یک زن (تاریخ) به تلخی به ما نشان می‌دهد.
داستان زندگی یک زن (تاریخ) با ترجمه منوچهر افسری، همراه با مقاله‌ای از چزاره گربولی درباره این رمان، در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
درباره نویسنده: الزا مورانته (1985- 1912)، داستان‌نویس، شاعر و مترجم ایتالیایی.