کتاب «روزگار بيعيب و نقص» اثر آيرا لوين
داستان رمان «روزگار بيعيب و نقص» اثر آيرا لوين، نويسنده رمان معروف بچه رزماري است. روزگار بيعيبونقص يک داستان علمي- تخيلي است که درواقع سمبلي از جوامع و حکومتهاي ديکتاتوري را به نمايش ميگذارد. اين اثر که در سال 1970 به چاپ رسيده، يک جامعة جهاني به ظاهر بينقص را نشان ميدهد. جامعهاي که يکپارچگي، مهمترين ويژگي آن است؛ فقط يک زبان وجود دارد و همة قوميتها به شکل ژنتيکي اصلاح و در يک نژاد به نام «خانواده» ترکيب شدهاند. در اين دنياي خيالي جهان تحت حاکميت يک کامپيوتر مرکزي به نام «يونيکامپ» است که برنامهريزي شده تا بر تمام انسانهاي کرة زمين نظارت داشته باشد. به شکل منظم به انسانها دارو تزريق ميشود تا هميشه خشنود و مطيع باقي بمانند. به آنها گفته ميشود کجا زندگي کنند، چه زماني غذا بخورند، با چه کسي ازدواج کنند و چه زماني بچه دار شوند اما اين همه ماجرا نيست... اين کتاب را معمولاً با 1984رمان نوشتة جورج اورول و دنياي قشنگ نو نوشتة آلدوس هاکسلي مقايسه ميکنند. لوين در سال 1994 جايزه پرومتئوس را به خاطر اين کتاب دريافت کرد. براساس اين داستان فيلمي هم ساخته شدهاست.
درباره «روزگار بيعيب و نقص»
در «روزگار بيعيب و نقص» جهان توسط يک کامپيوتر مرکزي به نام يونيکامپ (که در گفتار به آن
«يوني» ميگويند) مديريت ميشود. اين کامپيوتر به گونهاي برنامهريزي شده است که تکتک انسانها
را در سطح زمين تحت کنترل نگه دارد. افرادي که تحت «اتحاد» زندگي ميکنند به طور مداوم از طريق
درمانهاي ماهانه (از طريق اسپري ترانس درمال يا جت انژکتور) دارو داده ميشوند تا «اعضاي
خانواده» راضي باشند و همکاري کنند. به آنها گفته ميشود که کجا زندگي کنند، چه زماني غذا بخورند،
با چه کسي ازدواج کنند، چه زماني توليد مثل کنند و شغلي که براي آن آموزش خواهند
ديد، چه باشد. براي هرکس يک مشاور منصوب ميشود که تا حدودي مانند يک مربي، اعتراف کننده
و مامور آزادي مشروط عمل ميکند. همچنين از آنها انتظار ميرود تخلفات خود و ديگران عليه
«برادران» و «خواهران» خود را در يک اعتراف هفتگي گزارش کنند. در اثر آيرا لوين همه افراد از يک
دستبند شناسايي دائمي استفاده ميکنند که با نقاط دسترسي، که به عنوان اسکنر عمل ميکنند،
ارتباط برقرار ميکند. يوني از اين دستبندها استفاده ميکند تا به «اعضاي خانواده» بگويد که آنها
اجازه دارند به کجا بروند و چه کاري مجاز هستند انجام دهند. آدمهاي اين جامعه در حدود 62 سالگي،
با مصرف بيش از حد مايعات درماني توسط يوني به طور انساني کشته ميشود. اگر دوز اضافي داده
شود تقريبا هرچيزي در آنها سمي است. اکثر مردم فکر مي کنند که پيرمردها به دلايل طبيعي مي
ميرند. از آنجايي که برخي در 61 يا 63 سالگي ميميرند، هيچکس به منظم بودن آن مشکوک نيست.
در اين ميان برنامهنويسان يونيکامپ از عده معدودي که اتفاقا نسبت به داروها مقاوم هستند يا عمدا
رفتار خود را تغيير ميدهند تا از مصرف دزهاي قوي برخي از داروها در درمان ماهانه خودداري کنند،
غافل است، مردان و زنان با عمر طولاني، در مخفيگاه زيرزميني خود، دولت واقعي اما نامرئي جهاني را
تشکيل ميدهند. آنها در تجمل مطلق زندگي ميکنند و اعضاي خود را از طريق نوعي شايسته سالاري
انتخاب ميکنند. تا حدي، افرادي هم که با طفره رفتن و اصلاح رفتار خود تصميم ميگيرند خانواده
اصلي را ترک کنند، به طرز ماهرانهاي به «حفاظههاي طبيعي» زندگي ناقص در جزاير هدايت ميشوند.
با اين حال، آنها توسط برنامهنويسان به عنوان مکاني براي منزويکردن اعضاي مشکلساز خانواده قرار
داده شدهاند. مغزهاي برتر راندهشدگان بيشتر براي سرنگوني «برنامهنويسان» دستکاري ميشوند و
کساني که تقريباً موفق ميشوند مجبورند به برنامهنويسان بپيوندند تا «به آنها کمک کنند تعادل خود
را حفظ کنند». در «روزگار بيعيب و نقص» حتي حقايق اوليه طبيعت نيز تابع اراده برنامهنويسان است:
مردان موهاي صورتشان رشد نميکند و فقط در شب باران ميبارد. حتا در داستان به استقرار دائمي
بعضي در مريخ، زهره و ماه اشاره شده است. پاسگاههاي قمر زحل، تيتان و عطارد وجود دارند.
درباره نويسنده «روزگار بيعيب و نقص»
آيرا لِوين با نام کامل آيرا ماروين لوين (1929 –2007) رماننويس، نمايشنامهنويس و ترانهسراي اهل
ايالات متحده آمريکا بود. اولين رمان وي بوسهاي پيش از مرگ با موفقيت روبهرو شد و در سال 1954
برنده جايزه ادگار بهترين رمان نخست شد. از اين رمان دو فيلم در سالهاي 1956 و 1991 ساخته شد.
شناخته شدهترين رمان وي بچه رزماري، داستاني ترسناک درباره شيطانپرستي و ساير
غيبباوريهاي عصر جديد است. در 1968 فيلمي از آن به نويسندگي و کارگرداني رومن پولانسکي
ساخته شد. پولانسکي براي اين فيلم نامزد جايزه اسکار بهترين فيلمنامه اقتباسي شد. اکثر آثار او در
ژانر فانتزي و علمي و تخيلي نوشته شدهاند.
درباره ترجمه فارسي «روزگار بيعيب و نقص»
اين کتاب در ايران توسط جمشيد نرسي با نام «يوني کامپ» ترجمه شده و نخستين بار در سال 1362 به چاپ رسيده است. اين کتاب را انتشارات نيلوفر منتشر کرده است.
رتبه «روزگار بيعيب و نقص» در گودريدز: 4.02
