پیش از آن که قهوه سرد شود
توشیکازو کاواگوچی
مهسا ملک مرزبان
چشمه
دسته بندی: ادبیات-آسیا
| کد آیتم: |
1521951 |
| بارکد: |
9786220108405 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
24 |
| تعداد صفحات: |
222 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود» نوشته توشيکازو کاواگوچي
Before the Coffee Gets Cold
اگر به شما فرصت دهند تا به گذشته برويد چه کارهايي را انجام ميدهيد؟ آيا در حسرت کاري در گذشته زندگي ميکنيد؟ کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود» نوشته توشيکازو کاواگوچي با داستاني جالب توجه گذري به گذشته دارد، اما نه آنطوري که هريک از ما فکر ميکنيم. سفري کوتاه در موقعيتي عجيب و فرصتي محدود اتفاق ميافتد، تا نگاه ما را بيشتر به فرصتهاي زندگي معطوف کند. در داستان «پيش از آنکه قهوه سرد شود» ميتوان به گذشته رفت، اما نميتوان گذشته را تغيير داد. شايد تغيير ندادن حسرت ايجاد کند، اما داستان بهگونهاي ديگر پيش ميرود.
کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود» با نثري ساده و روان نوشته شده است. داستاني که همراه با لبخند و اشک، عشق و مرگ پيش ميرود و خواننده را با خود همراه ميکند.
رمان اقتباس شده از نمايشنامه 1110 نوشته توشيکازو کاواگوچي که جايزهي دهمين جشنوارهي درام سوگينامي را دريافت کرده است.
در قسمت درباره نويسندهي کتاب آمده است: «بايد اتفاقها را همانطور، که رخ دادهاند رها کنيم و بگذاريم دردها، رنجها و از دستدادنها به وقوع بپيوندند. با فراغ و از دست دادن بالغ و پخته ميشويم؛ جدايي از دامن امن خانواده، از دست دادن عزيزترينها و داغ عشقي که تا ابد در دل ميماند و التيامپذير نيست. به جبر ميآموزيم که هيچ سيل اشکي سد راه هيچ رفتني نميشود. ميپذيريم که تماشاي رفتن ديگران، نبودن و دگرگون شدن بخشي از مسير زندگي است و نام رنجهايمان را تجربه ميگذاريم و بعد از آن مسير زندگيمان عوض ميشود و ديگر آن آدم قبلي نخواهيم بود.»
درباره کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود»
داستان دربارهي کافهاي است که ميزي در آن وجود دارد که با همهي ميزها متفاوت است. هر شخصي که پشت آن ميز مينشيند براي زمان کوتاهي به گذشته بر ميگردد تا کسي را ملاقات کند که شايد مرده باشد و نتوانسته حرفهاي آخر خود را بگويد! اين رفتن به گذشته به اندازهاي است که يک فنجان قهوه سرد شود. نبايد اين قانون تغيير کند، چون عواقب آن ناخوشايند است. سفر به همينجا ختم نميشود و قرار است ابعاد تازهاي پيدا کند و...
در بخشي از داستان «پيش از آنکه قهوه سرد شود» ميخوانيم:
سالها ميگذشت از زماني که اين کافه، به دنبال افسانهاي محلي با ادعاي اينکه آدمها را به گذشته ميبرد، يکشبه به شهرت رسيده بود. فوميکو گوشش به اين حرفها بدهکار نبود و اين قصه را از حافظهاش پاک کرد. آمدنش به اينجا در هفتهي پيش کاملا تصادفي بود. اما شب قبل، يک برنامهي سرگرمي در تلويزيون تماشا ميکرد و مجري در ابتداي برنامه دربارهي «افسانهي محلي» حرف زد، اين مثل صاعقه به مغزش اصابت کرد و ياد آن کافه افتاد، «کافهاي که در زمان به عقب ميبردتان.» خاطرهاي نصفه و نيمه بود، با اين حال، آن عبارت کليدي را به وضوح به ياد داشت.
«اگه برگردم به گذشته، شايد بتونم چيزهايي رو درست کنم. شايد بتونم يهبار ديگه با گورو حرف بزنم.» اين آرزوي خيالانگيز را چندبار در ذهن مرور کرد. به شدت درگير اين موضوع شده بود و نميتوانست معقول باشد.
فردا صبحش رفت سرِ کار، به کل فراموش کرد صبحانه بخورد. حواسش به کار نبود. فقط نشسته بود و فکر ميکرد چرا وقت نميگذرد. «فقط ميخوام مطمئن بشم.» جواب هر چه بود ميخواست در اولين فرصت، بدون يک لحظه تأخير، بفهمد. موقع انجام کارها، اشتباهات زيادي مرتکب شد. به قدري حواسش پرت بود که همکارش حالش را پرسيد. با نزديک شدن به پايان ساعت کار، حواسپرتياش به اوج رسيد.
سي دقيقه طول کشيد تا با مترو از شرکت به کافه برسد. قدمهاي آخر به سمت کافه را تقريبا به حالت دو برداشت. وارد کافه که شد ديگر نفسشبند آمده بود. رفت به سراغ کازو...
درباره نويسنده کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود»
توشيکازو کاواگوچي نمايشنامهنويس، کارگردان و تهيهکننده تئاتر ژاپني است که سال 1971 در اوزاکاي ژاپن به دنيا آمد. او با رمان «پيش از آنکه قهوه سرد شود» مشهور شده است.
درباره ترجمه فارسي کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود»
کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود» توسط مهسا ملک مرزبان به فارسي ترجمه شده است. نشر چشمه چاپ و نشر کتاب را براي دوستداران رمان به عهده داشته است. روشنک ضرابي ديگر مترجمي است که کتاب را با عنوان «پيش از آنکه قهوهات سرد شود» به فارسي ترجمه کرده است. ترجمه ضرابي را انتشارت «مون» منتشر کرده است. شايان صادقي از نشر اشراقي و رضا عابدين زاده از نشر آرادمان هم کتاب را با عنوان «قبل از اينکه قهوه سرد شود» به فارسي ترجمه کردهاند.
رتبه کتاب «پيش از آنکه قهوه سرد شود» در گودريدز: 3.7 از 5