انسان کژگونه - دمکراسی برآیند پانزده قرن کژدیسی جوامع غربی
The WEIRDest people in the world
ژوزف هنریچ
محسن عسکری جهقی
نیماژ
دسته بندی: اندیشه-و-تفکر
| کد آیتم: |
1523704 |
| بارکد: |
9786003678033 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
880 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
وزیری |
کتاب «انسان کژگونه» نوشت? ژوزف هنريچ
تاريخ غرب از منظر روانشناسي تکاملي و تکامل فرهنگي. کتاب «انسان کژگونه: دمکراسي؛ برآيند پانزده قرن کژديسي جوامع غربي»، با عنوان اصلي The WEIRDest People in the World: How the West Became Psychologically Peculiar and Particularly Prosperous، کتابي است که تکامل جوامع غربي را از منظري زيستشناختي و روانشناختي و فرهنگي مورد بررسي قرار ميدهد.
اينکه چرا اروپا بهلحاظ اقتصادي و اجتماعي و سياسي و فرهنگي رشد کرد و بر نقاط ديگر جهان چيره شد و اينکه دمکراسي غربي چگونه و بر اثر چه رويدادها و تحولاتي پا گرفت، احتمالاً پرسش خيلي از کساني است که دغدغ? توسعه و دمکراسي دارند. کتاب «انسان کژگونه» پاسخي است که ژوزف هنريچ به اين پرسش ميدهد. اين کتاب، داستان پيشرفت غرب است و آنچه بهاعتقاد هنريچ باعث اين پيشرفت شد.
متن اصلي کتاب «انسان کژگونه» اولين بار در سال 2020 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «انسان کژگونه»
نکت? کليدي کتاب «انسان کژگونه» تأثير فرهنگ بر ساختار مغز است و تغييري که تحولات فرهنگي در مغز آدمي پديد ميآورند. در کتاب «انسان کژگونه» فرآيندهاي فرهنگي در مقطعي از تاريخ غرب و تأثير اين فرآيندها بر تحول ساختار مغز انسان غربي، مورد کندوکاو و بررسي قرار ميگيرند.
ژوزف هنريچ در کتاب «انسان کژگونه» به روانشناسي انسان غربيِ بعد از رنسانس ميپردازد. او در اين کتاب بر اين عقيده است که انسان غربيِ بعد از رنسانس، بهشدت فردگرا و داراي نگرش انتقادي است و هر باوري را بهراحتي و بدون چونوچرا نميپذيرد و دليل شکلگيري اين روحيه در او، تحولاتي فرهنگي و تأثير اين تحولات بر مغز انسان غربي است.
کتاب «انسان کژگونه» در تحليل ساختار مغزي و روانشناختي انسان غربيِ دوران رنسانس به بعد، به تکامل فرهنگي ميرسد و ريشههاي تکامل روانشناختي اين انسان را در رويدادهايي فرهنگي که از جانب کليساي کاتوليک روم و اصلاحگران دين در اروپا رقم خوردند جستجو ميکند. اين رويدادها، چنانکه در کتاب «انسان کژگونه» ميخوانيد، عبارتند از: تغيير بنيانهاي خانواده و سياستهاي ازدواج توسط کليساي کاتوليک روم و نيز شتاب گرفتن و رشد سوادآموزي در قسمتهايي از اروپا بر اثر جنبش اصلاحات ديني.
بهاعتقاد «ژوزف هنريچ» در کتاب «انسان کژگونه»، رشد سوادآموزي يکي از عواملي بود که دگرگونياي جدي در ساختار مغزي انسان غربي دور? رنسانس پديد آورد و تحولات و پيشرفتهاي بعدي را براي اين انسان رقم زد.
هنريچ همچنين در کتاب «انسان کژگونه» به تفاوتهاي روانشناختي و فرهنگي انسانهاي اروپايي و آسيايي ميپردازد و منشاء تفاوتهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي و فرهنگي مردم اروپا و آسيا را در تفاوت روانشناختي ميان آنها ميجويد و بر آن است که ريشههاي اين تفاوت را بکاود.
در بخشي از کتاب «انسان کژگونه» ميخوانيد: «در قرن شانزدهم مهارت خواندن و نوشتن همچون آتش به پنبهزار اروپاي غربي افتاد و تا سال 1750 ميلادي موجزنان بسياري از کلانشهرها و کشورهاي جهان را در هم نورديد. بهيکباره، جهانيان چشم گشودند و کشورهاي ايتاليا، فرانسه، هلند، بريتانيا، سوئد و آلمان را باسوادترين کشورهاي جهان يافتند. بيش از نيمي از جمعيت اين کشورها سواد خواندن و نوشتن داشتند و ناشران حتي يک لحظه از انتشار جزوهها و کتب متعدد دست نميکشيدند. وقتي به نمودار تصويري زير مينگريد و چگونگي گسترش باسوادي را طي سالهاي 1550 تا 1900 در جهان مشاهده ميکنيد، به ياد داشته باشيد که در لايههاي زيرين امواج متلاطم سوادآموختگي، تغييرات روانشناختي و عصبشناختي سترگي در مغز انسان در جريان بوده است. بهطور ميانگين و در مجموع، طي قرون متمادي حافظهي واژگاني انسانِ باسواد رشد کرد، شبکهي عصبي پردازش تشخيص چهرهي سوي نيمکرهي راست متمايل و جسم پينهاي مغز ضخيمتر شد.
چرايي اوجگرفتن سوادآموختگي در اروپاي غربي، آنهم در اين دورهي تاريخي، بهدرستي مشخص نيست. در اين دوران هنوز امواج خروشان رشد اقتصادي و ابداعات و اکتشافات عصر انقلاب صنعتي به سواحل بريتانيا نرسيده بود. اين موج بعدها و در زودترين زمان ممکن اواخر قرن هجدهم ميلادي به ديگر سرزمينهاي اروپا ميرسيد. بنابراين، نميتوان محرکها و فرصتهايي را که در اثر انقلاب صنعتي خلق شد علت اوجگرفتن سوادآموختگي اروپاي غربي دانست. به همين سياق، ميتوان چنين استدلال کرد که افزايش نرخ باسوادي از تبعات نظام سياسي يا نضجگيري افکار سياسي تکثرگرايانه نيست؛ زيرا اين تحولات سياسي تا پيش از پايان قرن هفدهم و وقوع انقلاب شکوهمند (1688 م.) که طي آن، دولت مشروطهي سلطنتي بهتدريج در بريتانيا روي کار آمد، هنوز رخ نداده بود. در واقع، باسوادي در بسياري از جوامع اروپايي و آمريکايي مدتها پيش از آنکه آموزش همگاني اجباري شود، بهگونهي چشمگير و پايداري رشد کرده بود. البته اين بدان معنا نيست که ثروت، دمکراسي و بودجههاي دولتي در رشد و تقويت باسوادي بيتأثير بوده؛ بلکه نکته اينجاست که اين عوامل مدتها پس از آنکه باسوادي به پديدهاي عمومي تبديل شد تازه نقشآفريني خود را آغاز کردند. اگر چنين است، پس چه عللي به رشد فورانگونهي باسوادي در جامعه دامن زد؟
شيوع اين پديده سال 1517 پس از برگزاري جشن هالووين در شهر کوچک ويتنبرگ آلمان آغاز شد.»
دربار? ژوزف هنريچ، نويسند? کتاب «انسان کژگونه»
ژوزف هنريچ (Joseph Henrich)، متولد 1968، استاد امريکايي زيستشناسي تکاملي انسان در دانشگاه هاروارد است. هنريچ همچنين زماني استاد روانشناسي و اقتصاد در دانشگاه بريتيش کلمبيا بوده است. تحقيق در چگونگي تأثير فرهنگ بر تکامل زيستشناختي انسان يکي از موضوعات اصلي مورد علاق? اوست.
از آثار ژوزف هنريچ ميتوان به «راز موفقيت ما: فرهنگ چگونه تکامل انسان را هدايت، گونههاي ما را اهلي و مار باهوشتر ميکند» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «انسان کژگونه»
کتاب «انسان کژگونه: دمکراسي؛ برآيند پانزده قرن کژديسي جوامع غربي» با ترجم? محسن عسکري جهقي در نشر نيماژ منتشر شده است. دکتر محسن عسکري جهقي، متولد 1353، مترجم کتابهاي حوز? علوم سياسي است. از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «ايران و امريکا: تاريخ يک رابطه از 1720 تا 2020»، «چرچيل، قهرمان پيشبينيناپذير»، «کودتا: خاطرات کروميت روزولت از کودتاي بيست و هشت مرداد»، «تاريخِ سياسيِ جهان: روايت سه هزار سال جنگ و صلح» و «روسها در ايران: ديپلماسي و قدرت در عصر قاجار و پس از آن» اشاره کرد.
رتب? کتاب «انسان کژگونه» در گودريدز: 4.15 از 5.