فرهنگ دولتمدار
جلال ستاری
کتاب پارسه
دسته بندی: عمومی
| کد آیتم: |
1523809 |
| بارکد: |
9786002537867 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
120 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «فرهنگِ دولتمدار» اثر جلال ستاري
پژوهشي تاريخي دربار? رابط? فرهنگ و دولت در ايران، با نگاهي ويژه به سياستهاي فرهنگي خواجه نظامالملک طوسي در دوران حکومت سلجوقيان. کتاب «فرهنگِ دولتمدار»، که کتابي تازهمنتشرشده از زندهياد جلال ستاري است، با ارجاع به نمونههاي تاريخي از قرار گرفتن مقول? فرهنگ در ذيل اختيارات دولتي و حکومتي، باب بحثي را در اين باب ميگشايد که مداخل? دولت در فرهنگ چه تأثيري ميتواند بر فرهنگ يک ملت بگذارد و اين مداخله در چه صورتي ميتواند نقشي مثبت در حفظ و ترويج فرهنگ ايفا کند و در چه صورتي پيامدهايي منفي براي فرهنگ به بار ميآورد.
جلال ستاري در کتاب «فرهنگ دولتمدار»، از سياستهاي فرهنگي حکومتهاي خودکامه در تاريخ ايرانِ پيش از مشروطيت سخن ميگويد و بحث خود را بهويژه بر عصر وزارت خواجه نظامالملک در روزگار پادشاهي سلجوقيان متمرکز ميکند.
در کتاب «فرهنگ دولتمدار»، با رويکردي پژوهشي – نقادانه، به جوانب گوناگون رابط? فرهنگ و دولت پرداخته شده است.
کتاب «فرهنگ دولتمدار» کتابي است خواندني براي علاقمندان و پژوهشگران حوز? مطالعات فرهنگي و بهويژه کساني که دربار? رابط? فرهنگ و دولت و بهطور مشخصتر رابط? فرهنگ و دولت در ايران، مطالعه و پژوهش ميکنند.
مروري بر کتاب «فرهنگ دولتمدار»
جلال ستاري در کتاب «فرهنگ دولتمدار» بحث درباب رابط? فرهنگ و دولت و نقش دولت در امور فرهنگي در طول تاريخ را با ارائ? گزارشي از سياستهاي خواجه نظامالملک در ادار? حکومت سلجوقيان و رويکردهاي سياسي و فرهنگي و عقيدتي او آغاز ميکند و ضمن تأکيد بر دستاوردهاي مثبت خواجه نظامالملک، از تأثيرات منفي و مخرب سياستهاي فرهنگي او نيز سخن ميگويد.
کتاب «فرهنگ دولتمدار» اطلاعاتي ارزنده را دربار? رابط? فرهنگ و دولت در تاريخ گذشت? ايران و شيو? زمامداري خواجه نظامالملک و رابط? پُرکشوقوس او با ملکشاه سلجوقي و سياستهاي فرهنگي اين وزير مقتدر عصر سلجوقيان، در يک جا گردآوري و فشرده کرده و به خواننده ارائه ميدهد و از اين لحاظ ميتواند فتح بابي باشد براي مطالعات بيشتر در اين زمينه.
در کتاب «فرهنگ دولتمدار» همچنين چشماندازي تاريخي از مداخل? دولت در فرهنگ و رابط? فرهنگ و دولت در ايران ارائه شده است و نتايج مداخل? دولت در امور فرهنگي و آمدن فرهنگ در زير چتر دولت، از خلال اين چشمانداز تاريخي، نشان داده شده و دستماي? تأملي نقادانه و محققانه قرار گرفته است.
ستاري در کتاب «فرهنگ دولتمدار»، ضمن اذعان به ضرورت حمايت دولتي از فرهنگ و اجتنابناپذير بودن چنين حمايتي در روزگار معاصر، از مداخل? دولت در فرهنگ، بهصورتي که در روزگار پيش از مشروطه در تاريخ ايران رواج داشته و ستاري مصداق آن را در اين کتاب معرفي و بررسي کرده است، انتقاد ميکند و مداخلهاي از آن نوع را مداخله در راستاي استفاده از فرهنگ در راستاي منافع سياسي دولت ميداند. او در بخشي از کتاب «فرهنگ دولتمدار» در اين باره مينويسد: «اکثر حکومتها که تا عصر ظهور مشروطيت تقريباً همگي خودکامه و واجد خصلت نظام فئودالي بودهاند، ميکوشيدند فرهنگ را وسيل? تبليغ سياستهاي خود کنند و البته براي حصول اين مقصود به "سرآمدان" "غالباً" سرسپرده روي ميآوردند و درنتيجه نوعي فرهنگ اشرافي و "نخبه"پسند را ترويج ميدادند و در کنف حمايت خود ميگرفتند. با اين تفاوت عمده ميان شرق و غرب که بهطور کلي و صرفنظر از مستثناهايي چند، به قول چپگرايان، "تصور برابري و مساوات و برخورداري از حقوق دموکراتيک، حتي در درون هيئت حاکم? ايران نيز وجود نداشت. در اروپا، اشراف بهعنوان مالکين خصوصي و با برخورداري کامل از حقوق و اختيارات در محل فرمانرواييشان، خودمختار و مستبد بودند و از ميان خود شاهان را برميگزيدند. حال آنکه در ايران، فرمانروايان محلي، عملاً بهعنوان مأمورين بلافصل شاه عمل ميکردند، به او و به کراماتش وابسته بودند و هيچگونه حقي، جز آنچه شاه به آنها تفويض ميکرد، نداشتند. به همين دليل هيچگونه حقوق دموکراتيک و سنت آن، حتي در درون و براي اعضاي هيئت حاکمه در ايران – برخلاف اروپاي ماقبل سرمايهداري - عملاً وجود نداشته است و علت اينکه تاريخ ايران، بهعنوان تاريخ شاهان و شاهنشاهي نمودار ميشود همين است: هرگاه يکي از فرماندهان محلي يا سران اقوام و عشاير از فرمان شاه سرپيچي ميکرد يا در مقابل حکومت مرکزي مدعي حقي ميشد، سرکوب ميشد يا اينکه با پيروزي اين قدرتهاي محلي، بساط استبداد قدرت مرکزي قبلي برچيده شده، قدرت جديدي جايگزين حکومت مرکزي قبلي ميگرديد. به همين دليل تاريخ ايران، تاريخ تجديد استبداد است".»
کتاب «فرهنگِ دولتمدار» در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
دربار? جلال ستاري، نويسند? کتاب «فرهنگ دولتمدار»
جلال ستاري، متولد 1310 در رشت و درگذشته به سال 1400، پژوهشگر، اسطورهشناس، منتقد ادبيات و تئاتر و مترجم ايراني است. ستاري دوران تحصيلات ابتدايي خود را در مدرس? «عنصري» رشت گذراند و دبيرستان را در مدرسههاي «شاهپور» رشت و «فردوسي» بندر انزلي و «دارالفنون» تهران.
بعد از گرفتن ديپلم ادبي از «دارالفنون» در آزمون اعزام به خارج قبول شد و براي ادام? تحصيل به سوئيس رفت. در آنجا به تحصيل در رشت? روانشناسي پرداخت. ژان پياژه، روانشناس و شناختشناس و زيستشناس مشهور و صاحبنام، در سوئيس يکي از استادانش بود و ستاري قرار بود رسال? دکترايش را با پياژه به انجام برساند اما، چنانکه خود در کتاب گفتوگويش با ناصر فکوهي تعريف کرده، از اين کار منصرف ميشود و کار بر روي رسالهاي را که پياژه موضوع آن را به او پيشنهاد کرده بوده در همان مراحل مقدماتي رها ميکند.
بعد از بازگشت به تهران ابتدا مدتي در دانشگاهها زبان فرانسه درس ميدهد. مدتي هم به استخدام سازمان برنامه درميآيد و سپس از آنجا به وزارت فرهنگ و هنر منتقل و ابتدا مدير کل دفتر مطالعات و برنامهريزي فرهنگي اين وزارتخانه و بعد مشاور وزير فرهنگ و هنر ميشود.
تئاتر، ادبيات و اسطورهشناسي و نظريههاي روانکاوي مبتني بر اسطورهها و رمزها و نمادها و کهنالگوها از علاقههاي اصلي جلال ستاري در حوز? پژوهش و ترجمه و نقد ادبي و هنري بود. آثاري که او در اين زمينه ترجمه کرد نقش مهمي در آشنايي مخاطبان فارسيزبان با نظريههاي حوز? اسطورهشناسي و اسطورهپژوهي مدرن داشت. ستاري در سال 1363 با لاله تقيان، پژوهشگر حوز? تئاتر، ازدواج کرد.
به نام جلال ستاري جايزهاي مختص پژوهشگران برتر نمايش ايراني تأسيس شده است.
در سال 2005 نشان هنر و ادب شوالي? فرانسه به او اهدا شد.
ستاري، جدا از تأليفاتش دربار? ادبيات کهن ايران، روي ادبيات معاصر ايران نيز کار کرده که ماحصل آن دو کتاب «اسطور? تهران» و «تهران در قاب شعر» است. او همچنين مقالاتي دربار? تئاتر معاصر ايران نوشته است که در کتاب «جادوي تئاتر» منتشر شدهاند.
از آثار تأليفي جلال ستاري، بهجز آثاري که به آنها اشاره شد، ميتوان به کتابهاي «افسون شهرزاد»، «بازتاب اسطوره در بوف کور (اديپ يا مادينهجان؟)»، «سيماي زن در فرهنگ ايران»، «پژوهشي در حکايات سندباد بحري»، «آئين و اسطوره در تئاتر»، «عشق صوفيانه»، «رمزانديشي و هنر قدسي»، «پژوهشي در قصهي اصحاب کهف (داستان هفتخفتگان)»، «زمينهي اجتماعي تعزيه و تئاتر در ايران» و از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «رساله در تاريخ اديان»، «چشماندازهاي اسطوره»، «هنر مقدس (اصول و روشها)»، «اسطورهاي نو: نشانههايي در آسمان»، «روانکاوي آتش»، «جامعهشناسي تئاتر»، «عشق»، «دگرديسيهاي روان و نمادهايش: کندوکاو در پيشنشانههاي موردي از بيماري اسکيزوفرني» و «بازپسين گفتوگو: مصاحبه با سارتر» اشاره کرد.