خاطرات تنهایی
Journal of a solitude
می سارتن
روشنک ضرابی
طرح نقد
دسته بندی: زندگینامه-و-خاطرات
| کد آیتم: |
1524086 |
| بارکد: |
9786008582595 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
284 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «خاطرات تنهایی» نوشت? می سارتن
کندوکاوی در درون و بیرون، از خلال نوشتن حسب حال و حکایت روزهایی که میآیند و میروند. کتاب «خاطرات تنهایی»، با عنوان اصلی Journal of a Solitude، اثری اتوبیوگرافیک از می سارتن و یکی از مهمترین خاطرهنگاریهای این نویسند? بلژیکی – امریکایی است. این کتاب، شرح احوال می سارتن در متن زندگی روزانه در دورانی است که او سخت تنهاست و بحرانی را در رابط? عاطفیاش تجربه میکند.
می سارتن در کتاب «خاطرات تنهایی»، از خلال نوشتن خاطراتش، به جستجوی خود میپردازد و همچنین در چیزهای پیرامونش باریک میشود. او در این کتاب، ژرفای درون خود و ژرفای پنهان در پسِ پشت اموری را که هر روز با آنها سروکار دارد میکاود و گویی خودش و پیرامونش را در تنهایی و خلوت و اندوهی که در آن به سر میبرد از نو کشف میکند.
متن اصلی کتاب «خاطرات تنهایی» اولین بار در سال 1973 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «خاطرات تنهایی»
می سارتن در کتاب «خاطرات تنهایی» ما را به کنج خلوت خود و به دنیای درونیاش در دورانی میبرد که وارد شصتسالگی شده است.
در کتاب «خاطرات تنهایی» با دنیایی پر از شفقت، عشق، هراس، اضطراب، اندوه، سکوت و انواعواقسام حسهای ضدونقیضی که در متن زندگی روزمره و انجام کارهای روزانه به سراغ نویسنده میآیند و او به تأمل دربارهشان میپردازد مواجهیم؛ حسهایی آشنا برای هم? ما انسانها.
کتاب «خاطرات تنهایی» حسب حالی است که تنهایی در مرکز آن قرار دارد. این تنهایی گویی برای نویسنده کلید کشف خود و جهان و آدمیان و اشیاء پیرامون اوست و البته در عین حال، چنانکه سارتن در کتاب «خاطرات تنهایی» مدام این را یادآور میشود، سخت ملالآور و کسالتبار و اندوهزا و هراسآور است.
افسردگی چون ترجیعبندی در کتاب «خاطرات تنهایی» تکرار میشود و چرخهای است که گویی نویسنده را از آن گریزی نیست و حتی جایی از کتاب، سارتن با خود فکر میکند که شاید بازگشت به چرخ? افسردگی «نشان? سلامت است، نه بیماری.»
سارتن در کتاب «خاطرات تنهایی» همچنین شرح میدهد که گاه چگونه با مشغول کردن خود با گلها و طبیعت و یا با خواندن یک نامه و باخبر شدن از اقدامی انساندوستانه، لحظاتی از احساس کسالت و افسردگی رها میشود و احساسی خوش به او دست میدهد. او با جزئیات از گلها میگوید و در آنها و رنگهایشان باریک میشود و جاهایی از کتاب هم بحث هنر و شعر را پیش میکشد و نیز از زندگی و مرگ سخن میگوید و اینها همه را حین نقل آنچه در طول روز میبیند و میشنود و انجام میدهد و احساس میکند، یعنی حین گذران لحظات عادی زندگی، روایت میکند.
در جاهایی از کتاب «خاطرات تنهایی» میبینیم که سارتن چگونه در جزئیات کار مردی که روزگاری باغبان خانهاش بوده و بعد مریض میشود و بیماری و مرگش را در این کتاب میبینیم، تأمل میکند و رفتار آرام و ظریف او در کار باغبانی را، انگار که در یک شعر، به تصویر میکشد یا بهواقع شاعرانگی را در کار روزمر? این باغبان کشف و بیان میکند و میگوید که از طرز کار این باغبان چه آموخته است.
سارتن در کتاب «خاطرات تنهایی» گویی از هر چیز بهظاهر عادی، یا بهواقع از هرچیزی که از فرط تکرار به امری عادی بدل شده است، با نگاه شاعرانهاش آشناییزدایی میکند و تازگیهای پنهان مانده در پشت غبار عادت را مرئی میکند.
سارتن نویسندهای عاشق طبیعت و گلوگیاه است و این را از حضور پررنگ گلها و گیاهان در کتاب «خاطرات تنهایی» بهخوبی میتوان دریافت.
در بخشی از کتاب «خاطرات تنهایی» میخوانید: «از زمان آمدن هوای پاییزی ساکت بودهام؛ زمان تغییر دنیای درون است. تا الان دو یخبندان ویرانکننده داشتهایم و دو مرتبه است که از خواب بیدار شده و با منظرهای از علفزار نقرهفام مواجه شدهام. چون باغچه نزدیک خانه است و محیط مطلوبی دارد، هنوز گلهای آهاری و شاهاشرفی برای چیدن در آن دیده میشود. هرچند، وقتی به داخل خانه بیایند، بیمعطلی پژمرده میشوند. حالا شکوه و جلال باغچه نصیب زعفرانهای پاییزی شده است. در امتداد حاشی? جلوی باغچه، بههمراه گلهای ستارهای بنفش در ردیف بالایشان بسیار شگفتانگیز است؛ قطعهای چشمگیر در میان باغچهای فلاکتبار. نمایی بلند از گلها شروع شده و با انبوهی از گلهای برفی کنار پل? گرانیتی، در ماه آوریل تقریباً به پایان میرسد. بههرحال، فعلاً پرتوهای نور از روی گلهای حاشی? باغچه، بهسوی برگهای بالای سرشان در نوسان است؛ برگهای زرد زعفرانی راشها و زردچوبهای و نارنجی افراها... در هر لحظه با انبوهی از رنگهای مات مواجه میشوی؛ روزهایی به شکل شیش? رنگی در برابر آسمان آبی زیبا.»
دربار? می سارتن، نویسند? کتاب «خاطرات تنهایی»
الینور ماری سارتن (Eleanore Marie Sarton)، با نام مستعار می سارتن (May Sarton)، متولد 1912 و درگذشته به سال 1995، شاعر و نویسند? بلژیکی – امریکایی است. از سارتن آثار گوناگونی در حوزههای شعر، داستان، ادبیات کودکان، نمایشنامه، فیلمنامه، خاطرهنگاری و متون غیرداستانی بهجا مانده است.
خاطرهنگاریهای می سارتن، که کتاب «خاطرات تنهایی» نیز از جمل? آنها و یکی از بهترینهایشان است، جزو آثار مهم و قابلتوجه او به حساب میآیند. سارتن در خاطرهنگاریها و آثار اتوبیوگرافیک خود به موضوعاتی چون عشق، دوستی، پیری، انزوا، تنهایی، موفقیت، شکست، حسادت و نیز به قدردانی از لذتهای ساد? زندگی میپردازد. طبیعت و بهویژه گلها، تغییر فصول و معنویت از دیگر عناصری هستند که در این دست آثار سارتن حضوری پررنگ دارند.
منتقدان، سبک آثار می سارتن را سبکی آرام، بافرهنگ و شهری توصیف کردهاند. از جمله آثار او میتوان به رمانهای «مثل حالای ما»، «سای? یک مرد» و «خانم استیونز آواز پریهای دریایی را میشنود»، دفتر شعر «سرزمین سکوت»، کتاب خاطرات «خان? کنار دریا» و دو کتاب کودکان بهنامهای «راز پانچ» و «پیادهروی در جنگل» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسی کتاب «خاطرات تنهایی»
کتاب «خاطرات تنهایی» با ترجم? روشنک ضرابی در انتشارات طرح نقد منتشر شده است.
روشنک ضرابی، متولد 1361، مترجم ایرانی است. ضرابی دارای لیسانس مترجمی زبان انگلیسی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «پیش از آنکه قهوهات سرد شود»، «بعدازظهر خونین یا سرخی غروب در غرب» و «تابستانی که همهچیز را برباد داد» اشاره کرد.