لیبرالیسم
Liberalism
لودویگ فون میزس
مهدی تدینی
کتاب پارسه
دسته بندی: عمومی
| کد آیتم: |
1524412 |
| بارکد: |
9786002539090 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
| نوبت چاپ: |
9 |
| تعداد صفحات: |
296 |
| سال انتشار: |
1404 |
کتاب «ليبراليسم» نوشت? لودويگ فون ميزس
ليبراليسم کلاسيک چيست و يک ليبرالِ کلاسيک چگونه به جهان مينگرد؟ لودويگ فون ميزس، که خود از متفکران برجست? مکتب ليبراليسم است، در کتاب «ليبراليسم» بهصورتي موجز و روشن به اين پرسش پاسخ ميدهد.
کتاب «ليبراليسم» يک کتاب مختصر و مفيد و جمعوجور درباب ليبراليسم کلاسيک و خطوط و مباني اصلي آن است.
کتاب «ليبراليسم» کتابي مفيد براي دانشجويان فلسف? سياسي و نيز مناسب براي هم? کساني است که ميخواهند با اصول اوليه و اساسي و مهم ليبراليسم کلاسيک، بهويژه مکتب اتريش، يک آشنايي مقدماتي پيدا کنند و با ديدگاههاي يکي از متفکران برجست? اين مکتب و تعريف و تلقي او از ليبراليسم آشنا شوند.
متن اصلي کتاب «ليبراليسم» نخستين بار در سال 1927، با عنوان Liberalismus، به زبان آلماني منتشر شده است.
نگارش و انتشار کتاب «ليبراليسم» چنانکه در مقدم? مهدي تديني بر ترجم? فارسي اين کتاب اشاره شده، با دوراني حساس و بحراني و پرتلاطم از تاريخ اروپا همزمان بوده است؛ دوراني که آرامش از اروپا رخت بربسته و طوفان آغاز شده است. در اين دوران، فاشيسم در ايتاليا پا گرفته بود و پايههاي خود را محکم ميکرد و کمونيسم نيز، بعد از استيلايش بر روسيه، در حال گسترش در جهان بود. ردّ اين رويدادها بهنحوي در کتاب «ليبراليسم» مشهود است اما اين کتاب، ضمن نسبتاش با زمانهاي که در آن نوشته و منتشر شده است، هنوز هم حرفي براي گفتن دارد و کتابي است همچنان خواندني و کاربردي براي ورود به مباحث مطرح در ليبراليسم کلاسيک و آشنايي اوليه با ديدگاههاي فون ميزس و چارچوب نظري مکتب اتريش.
مروري بر کتاب «ليبراليسم»
لودويگ فون ميزس در کتاب «ليبراليسم» از منظر يک متفکر و نظريهپرداز مکتب ليبراليسم کلاسيک، به موضوعات و حوزههاي گوناگون، از اقتصاد گرفته تا سياست و روابط بينالملل و مالکيت خصوصي و آزادي و دموکراسي و جنگ احزاب و نظام آموزشي و اقليتها و...، ميپردازد و اين حوزهها و موضوعات را از نگاه ليبراليسم کلاسيک مورد بررسي و تحليل قرار ميدهد.
کتاب «ليبراليسم» به ما ميگويد که ليبراليسمِ کلاسيک و بهطور خاصتر خود فون ميزِس، بهعنوان نمايند? ليبراليسم مکتب اتريش، چه تعريفي از موضوعاتي که به آنها اشاره شد و ديگر موضوعاتي از ايندست، که در کتاب «ليبراليسم» به آنها پرداخته شده است، دارد و مواجه? يک نظام ليبرالي با هر يک از اين موضوعات چگونه است و چطور دربار? آنها برنامهريزي و سياستگذاري ميکند.
کتاب «ليبراليسم» تصويري از مختصات يک جهان آرماني و مطلوب يک متفکر ليبرالِ کلاسيک را ترسيم ميکند. فون ميزس همچنين در اين کتاب، پيشبينياي از آيند? ليبراليسم ارائه ميدهد.
کتاب «ليبراليسم» از مقدمه، پنج فصل و يک بخش پيوست تشکيل شده است.
فصلهاي پنجگان? کتاب «ليبراليسم» عبارتند از: «مباني سياست ليبرال»، «سياست اقتصادي ليبرال»، «سياست خارجي ليبرال»، «ليبراليسم و احزاب سياسي» و «آيند? ليبراليسم».
فون ميزس در مقدم? کتاب «ليبراليسم» چشماندازي تاريخي از ليبراليسم و دستاوردهاي آن به دست ميدهد و از ليبراليسم و رفاه مادي و عقلباوري و نيز از هدف ليبراليسم، ليبراليسم و کاپيتاليسم و ريشههاي رواني ليبراليسمستيزي سخن ميگويد.
بخش اول کتاب «ليبراليسم» به بحث از مالکيت، آزادي، صلح، برابري، نابرابريِ شرايط درآمد و دارايي، مالکيت خصوصي و اخلاق، حکومت و دولت، دموکراسي، نقد نظري? زور، برهان فاشيسم، حدود فعاليت دولت، رواداري و حکومت و رفتار ضداجتماعي اختصاص دارد.
در بخش دوم کتاب «ليبراليسم» از سازماندهي اقتصاد، مالکيت خصوصي و منتقدان آن، مالکيت خصوصي و دولت، اجراناپذيري سوسياليسم، مداخلهگري، کاپيتاليسم، کارتلها و انحصارگريها و ليبراليسم و همچنين از بوروکراتيکسازي سخن رفته است.
بخش سوم کتاب «ليبراليسم» دربار? مزرهاي حکومت، حق تعيين سرنوشت، مباني سياسي صلح، ناسيوناليسم، امپرياليسم، سياست استعماري، تجارت آزاد، آزادي جابجايي، ايالات متحد اروپا، جامع? ملل و نيز دربار? روسيه است.
در بخش چهارم کتاب «ليبراليسم» از دکترينپرستي ليبرالها، احزاب سياسي، بحران نظام پارلماني و ايد? پارلمان رستهاي – صنفي يا اقتصادي، احزاب منافع ويژه و ليبراليسم، تبليغات حزبي و دستگاه حزبي بحث شده و اين پرسش نيز مطرح شده است که آيا «ليبراليسم حزب سرمايهداران است؟»
بخش پنجم و پاياني کتاب «ليبراليسم» هم به بحث دربار? آيند? ليبراليسم اختصاص دارد.
در بخشي از کتاب «ليبراليسم» ميخوانيد: «فيلسوفان، جامعهشناسان و اقتصاددانان در قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم برنامهاي سياسي را تدوين کردند که ابتدا در انگلستان و ايالات متحد، سپس در قار? اروپا و در نهايت در ديگر بخشهاي دنياي آباد کمتر يا بيشتر به خطمشي سياست عملي تبديل شد. اين برنامه در هيچجا و هيچ زماني به طور کامل به اجرا درنيامد. حتي در انگلستان که آن را ميهن ليبراليسم و الگوي کشوري ليبرال توصيف ميکنند، هيچگاه اين توفيق حاصل نشد که هم? مطالبات ليبراليسم اجرا شود. در همهجاي ديگر دنيا هميشه تنها بخشهايي از برنام? ليبرال برگرفته شد و ديگر بخشهاي آن، که اهميت کمتري هم نداشت، يا از ابتدا رد شد يا دستکم پس از اندکزماني دوباره انکار شد. در واقع تنها با قدري اغراق ميتوان از اين سخن گفت که دنيا روزي روزگاري عصري ليبرال را تجربه کرده است. ليبراليسم هيچگاه نتوانست تأثيرگذاري کامل خود را شکوفا کند.
با اين حال، همين استيلاي متأسفانه بسيار کوتاه و بسيار محدودِ ايدههاي ليبرال کافي بود تا چهر? کر? زمين را دگرگون کند. شکوفايي اقتصادي باشکوهي آغاز شد. با گسسته شدن زنجير از نيروهاي مولد انساني، ميزان ابزارهاي معيشتي چندبرابر شد. در آستان? جنگ جهاني – جنگي که هم خود نتيج? سالها مبارزهاي حاد عليه روح ليبرال بود و هم سرآغاز مبارزهاي بس حادتر عليه اصول ليبرال بود – جهان بسيار پرجمعيتتر از هر زماني تا پيش از آن بود و هر يک از ساکنان دنيا ميتوانست بسيار بهتر از آنچه در سدههاي پيش از آن ممکن بود، زندگي کند. رفاهي که ليبراليسم ايجاد کرده بود، مرگومير کودکان را که در سدههاي پيشين بيمحابا تاختوتاز کرده بود، کاهش چشمگيري داد و از طريق بهبود شرايط زيست، متوسط طول عمر را افزايش داد. اينطور نبود که اين رفاه فقط نصيب لاي? نازکي از برگزيدگان شود. در آستان? جنگ جهاني زندگي يک کارگر در کشورهاي صنعتي اروپا، ايالات متحد آمريکا و قلمروهاي فرادريايي انگلستان بهتر و زيباتر از زندگي يک نجيبزاده در گذشتهاي نه چندان دور بود. او هم ميتوانست به ميل خود بخورد و بياشامد، هم ميتوانست آموزش بهتري براي فرزندانش تدارک آورد، هم اگر ميخواست ميتوانست در حيات معنوي مردمش مشارکت کند و هم اگر استعداد و نيروي کافي در اختيار داشت ميتوانست بدون دشواري زيادي به لايههاي بالاتر ارتقاي درجه پيدا کند. در ميان مرداني که در رأس هرم اجتماعي ايستاده بودند، اتفاقاً در کشورهايي که بيشترين راه را در مسير ليبراليسم پوييده بودند، اکثريت نه از آنِ کساني که از رهگذر تولد در خانوادهاي ثروتمند و بلندمرتبه امتياز يافته بودند، بلکه از آن کساني بود که با اتکا به توان خود و با بهرهگيري از شرايط مساعد، توانسته بودند از مناسباتي محقر به جايگاه بالايي برسند. حصارهايي که در دوران قديم اربابان را از بندگان جدا ميکرد، فرو ريخته بود. تنها چيزي که وجود داشت شهرونداني با حقوق برابر بود. هيچکس به دليل تعلق قومي، به دليل مرام و منش يا به دليل عقيدهاش طرد يا حتي تعقيب نميشد. در عرص? داخلي پيگردهاي سياسي و مذهبي متوقف شده بود و در عرص? خارجي جنگها کمتر و کمتر ميشد. خوشبينان گمان ميکردند عصر صلح جاودان آغازيدن گرفته است.
اما گردون? روزگار به گون? ديگري گرديد.»
دربار? لودويگ فون ميزس، نويسند? کتاب «ليبراليسم»
لودويگ هاينريش الدر فون ميزس (Ludwig Heinrich Edler von Mises)، متولد 1881 و درگذشته به سال 1973، فيلسوف و اقتصاددان مکتب اتريش و از متفکران برجست? ليبراليسم کلاسيک است.
فون ميزس در شهر لِمبرگ متولد شد. لِمبرگ در زمان تولد او به امپراتوري اتريش – مجارستان تعلق داشت اما اکنون در غرب اوکراين واقع است. فون ميزِس در دانشگاه وين حقوق خواند و بعد از گرفتن مدرک دکتراي حقوق از اين دانشگاه در اتاق بازرگاني و مشاغل وين مشغول به کار شد. او در ده? 1920 به دولت اتريش مشاور? اقتصادي ميداد. فون ميزِس همچنين در دانشگاه وين و مؤسس? عالي مطالعات بينالمللي ژنو درس ميداد و علاوه بر تدريس رسمي، جلساتي خصوصي هم برگزار ميکرد. او در دوراني که مشاور اقتصادي دولت اتريش بود بر نوع سياستگذاريهاي اين دولت مؤثر بود و ديدگاههاي ليبراليستي کلاسيک خود را به دولت تسري داد.
با بحراني شدن اوضاع اروپا و درگيري جنگ جهاني دوم در پايان ده? 30 ميلادي، فون ميزِس در سال 1940 بارِ سفر بست و به امريکا رفت و تا پايان عمر در آنجا ماند. در امريکا، به کمک صندوق ويليام فولکر که حامي اقتصاددانان ليبرالِ مهاجر بود، توانست در دانشگاه نيويورک تدريس کند. البته حقالتدريس او را نه دانشگاه بلکه لورنس فرتيگ ميداد که روزنامهنگاري ليبرال بود و در هيئت امناي دانشگاه نيويورک عضويت داشت.
از شاگردان فون ميزس ميتوان به فريدريش آگوست فون هايک، اوسکار مورگنشترن و اريک فوگِلين اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «ليبراليسم»
کتاب ليبراليسم با ترجمه و مقدم? مهدي تديني در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است. مهدي تديني در مقدمهاش بر ترجم? فارسي کتاب «ليبراليسم» علاوه بر معرفي اين کتاب و ارائ? شرحي از زندگي فون ميزس، ماجراي آشنايي خودش با کتاب «ليبراليسم» را نيز نقل کرده است.
تديني کتاب «ليبراليسم» را از زبان آلماني، يعني متن اصلي اين کتاب، ترجمه کرده اما اين ترجمه را با ترجم? انگليسي کتاب «ليبراليسم» که خود فون ميزِس بر انجام آن نظارت داشته و اولين بار همراه با يادداشتي از او در سال 1962 منتشر شده، تطبيق داده است. يادداشت فون ميزس بر ترجم? انگليسي کتاب «ليبراليسم» در ابتداي ترجم? فارسي اين کتاب نيز آمده است.
مهدي تديني، متولد 1359، مترجم و روزنامهنگار ايراني و پژوهشگر حوز? تاريخ و انديش? سياسي است. او دبيري بخش جامعهشناسي سياسي نشري? «سياستنامه» و نيز دبيري بخش علوم اجتماعي و فلسف? نشر ثالث را در کارنام? کاري خود دارد.
تديني کتابهاي زيادي را در زمين? فلسفه و علوم سياسي ترجمه و منتشر کرده که از آن ميان ميتوان به کتابهاي «توتاليتاريسم»، «نظريههاي فاشيسم»، «فاشيسم و کاپيتاليسم: نظريههايي دربار? خاستگاهها و کارکرد اجتماعي فاشيسم»، جنبشهاي فاشيستي: بحران نظام ليبرالي و تکامل فاشيسم»، «قرن بيستم: ايدئولوژيهاي خشونت»، «بولشويسم از موسي تا لنين: گفتگويي ميان من و آدولف هيتلر»، «گفتگو با موسوليني» و «امپرياليسم» اشاره کرد.