هکوب
اوریپید
غلامرضا شهبازی
بیدگل
دسته بندی: نمایشنامه-و-فیلم-نامه
| کد آیتم: |
1992776 |
| بارکد: |
9786223131325 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
84 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
نمايشنام? «هکوب» اثر اوريپيد
حکايت جنگ و داغ و اندوه و خشم و انتقام. نمايشنام? «هکوب» اوريپيد از نمايشنامههاي کلاسيک هنرمندانه و قدرتمندِ بهجامانده از يونان باستان است؛ نمايشنامهاي تراژيک، نوشتهشده در سال 424 پيش از ميلاد، که اگرچه مدتها از يادها رفته بود و چندان مورد اقبال نبود اما در روزگار معاصر بارِ ديگر مورد توجه قرار گرفت چراکه درونماي? آن براي مخاطبان امروزي نيز آشنا و ملموس بود و گويي از فجايع و رنجها و بحرانها و مسائل عالمگيرِ جهانِ امروز سخن ميگفت.
اوريپيد نمايشنام? «هکوب» را در واکنش به مسائل و مصائب زمانهاش نوشته اما وقتي اکنون و پس از اينهمه که از خلق اين نمايشنامه ميگذرد آن را ميخوانيم، همچنان تازهاش مييابيم و خيال ميکنيم که نويسنده نه زمان? خود که ما انسانهاي امروز و اين زمانه را خطاب قرار داده و در واکنش به مصائب عصر ما اين نمايشنامه را خلق کرده است.
اوريپيد در نمايشنام? «هکوب» از مصائب جنگ و مرگ اخلاقيات و ارزشهاي کهن و تعليق قانون در زمان? آشوب و جنگ سخن ميگويد و رنج انسانهايي را بازتاب ميدهد که از فرط ظلم و تبعيض و بيعدالتي کارد به استخوانشان ميرسد و، براي التيام زخمهاي خود و در واکنش به حقوق پايمالشدهشان و ظلمي که بر آنها رفته است، به خشونت متوسل ميشوند.
مروري بر نمايشنام? «هکوب»
تروا از يونان شکست خورده است و يونانيان با شکستخوردگان نه در چارچوب قانون و براساس ارزشهاي کهن اخلاقي بلکه با بيعدالتي رفتار ميکنند. داستان نمايشنام? «هکوب» در چنين زمانهاي اتفاق ميافتد؛ در زمان? جنگ و آشوب و ظلم و بيعدالتي.
اوريپيد در نمايشنام? «هکوب» نيز، مانند دو نمايشنام? ديگرش، «زنان تروا» و «آندروماک»، از سرنوشت زنان تروا، پس از شکست تروا از يونان و تسخير اين سرزمين، مينويسد.
نمايشنام? «هکوب» دربار? هکوب، ملک? سابق تروا، است که در دست يونانيان اسير و توسط آنها به بردگي گرفته شده است؛ هکوب زني قرباني ظلم و بيعدالتي است؛ زني داغدارِ دختر و پسرش که هردو را کشتهاند؛ زني عزادار، خشمگين و تشن? انتقام.
در نمايشنام? «هکوب» ميبينيم که ابتدا يونانيان يکي از دختران هکوب، پوليکسِنِه، را، بهعنوان قرباني، سرِ قبرِ آشيل به قتل ميرسانند بيآنکه به درخواستهاي هکوب براي نجات دخترش توجه کنند و سپس هکوب درمييابد که پسرش، پوليدروس، را هم ناجوانمردانه کُشتهاند درحاليکه هکوب ميپنداشت که جاي پسرش امن است و جانش در خطر نيست چون پوليدروس، قبل از اينکه تروا با خاک يکسان شود، توسط پدرش، پِريام، آن زمان که پريام هنوز پادشاه تروا بود و پس از شکست تروا بهدست آشيل کشته نشده بود، با زَرِ فراوان به نزد پُليمِستُر، پادشاه تراکيه، فرستاده شده بود اما پليمستر، که با پريام دوست بود، پس از شکست تروا، به اين دوستي خيانت ميکند و پوليدروس را ميکُشد و زرش را ميربايد و اين سرآغاز شعلهور شدن خشمِ هکوب است.
هکوب، پس از مواجهه با جسد پسرش، به اوج خشم و نوميدي ميرسد و خون جلوي چشمانش را ميگيرد و خشمگين از توحش و بيعدالتي، دست به انتقام و مقابلهبهمثل ميزند.
اوريپيد در نمايشنام? «هکوب» تراژدياي درباب مصائب جنگ، بيعدالتي، عصيان و خشونت خلق کرده است؛ تراژدياي که هنوز هم در جايجاي جهان مصداق دارد و گويي همروزگار ما و نيز همروزگارِ تمامي اعصار است و آواز اندوهبار هم? زنان و فراتر از آن، هم? انسانهاي داغدارِ جنگ و ظلم و بيعدالتي، اعم از زن و مرد، را سَرميدهد؛ آوازي که در درازناي تاريخ، از کهنترين اعصار تاکنون، طنينانداز است و ظلم و بيعدالتي و خشونت و بياخلاقي را بازتاب ميدهد.
نمايشنام? «هکوب» داستان انساني است که از اوج عزت به حضيض ذلت افتاده است؛ انساني که اسير شده و بردگي کرده است و گويي اين عذاب برايش کافي نبوده که فرزندانش را هم کشتهاند و او، که ديگر کارد به استخوانش رسيده، به انتقامي خونين دست مييازد.
دربار? اوريپيد، نويسند? نمايشنام? «هکوب»
اوريپيد، متولد يکي از سالهاي ده? 480 پيش از ميلاد در بخش شرقي آتن، نمايشنامهنويس بزرگ کلاسيک يوناني بود. او، در کنار سوفوکل و آيسخولوس، يکي از سه تراژدينويس عصر طلايي نمايشنامهنويسي يونان است. از اوريپيد بهعنوان نمايشنامهنويسي نوآور و سنتشکن و نامتعارف ياد ميشود.
نمايشنامههاي «الکترا»، «زنان تروا»، «مدهآ» و «اورستس» از جمله آثار اوريپيد هستند.
دربار? ترجم? فارسي نمايشنام? «هکوب»
نمايشنام? «هکوب» با ترجم? غلامرضا شهبازي، همراه با متني بهقلمِ هلن پي. فُلي دربار? زمين? فرهنگي و اجتماعي و سياسيِ اجراي «هکوب» از دوران باستان تا امروز که برگرفته از کتابي از هلن پي. فُلي است، در نشر بيدگل منتشر شده است.
غلامرضا شهبازي، متولد 1352 در نهاوند، بازيگر تئاتر و تلويزيون و مترجم ايراني است. او داراي ليسانس ادبيات نمايشي، فوقليسانس سينما و دکتراي تاريخ هنر از دانشگاه هنر تهران است.
شهبازي، علاوه بر بازيگري در تئاتر و تلويزيون و ترجمه، تدريس در دانشگاه هنر و دانشگاه سوره و نيز بازيگري در سينما را نيز در کارنام? کاري خود دارد.
شهبازي رتب? اول بازيگري مرد براي نمايش «مراسمي براي يک دوست» را در سومين دور? نمايشنامهخواني مولوي و رتب? اول کارگرداني براي نمايش «صداي انسان» در چهارمين دور? نمايشنامهخواني مولوي را بهدست آورده است.
از ترجمههاي غلامرضا شهبازي ميتوان به کتابهاي «تکگوييهاي کلاسيک براي زنان»، «الکترا»، «مدهآ»، «تکگوييهاي کلاسيک براي مردان» و «سيکلوپس» اشاره کرد.