شب بگردیم

معرفي کتاب شب بگرديم

پانزده داستان کوتاه از علي خدايي. شب بگرديم مثل بسياري از آثار علي خدايي، شامل داستان‌هايي با محوريت اصفهان است؛ داستان‌هايي با حال‌وهوايي نوستالژيک که عرص? تلاقي واقعيت و خيالند و روح اصفهان را به تماشا مي‌گذارند.
در مجموعه داستان شب بگرديم همراه علي خدايي که خبر? اصفهان است به ديروز و امروز اين شهر سفر مي‌کنيم و با چهره‌هايي روبه‌رو مي‌شويم که هر يک جلوه‌اي از فرهنگ و تاريخ اصفهان و ايران و جهان هستند.

دربار? کتاب شب بگرديم

علي خدايي در داستان‌هاي شب بگرديم از واقعيت آغاز مي‌کند و به فانتزي و خيال مي‌رسد و اين‌گونه اصفهان را با ظرافتي شاعرانه مرئي مي‌کند و دستمان را مي‌گيرد و در اصفهان کتابش مي‌گرداند.
شب بگرديم پرسه‌اي‌ست در شب‌هاي اصفهان و گشت‌وگذاري در چهارباغ و نقش‌ جهان و هرآنچه نماد اصفهان و شکوه تاريخي و فرهنگي آن است. اصفهانِ کتاب شب بگرديم، عرص? همزماني ناهمزمان‌هاست؛ عرص? حضور چهره‌هايي از ديروز و امروز اصفهان در کنار هم. در شب بگرديم هم خود علي خدايي حضور دارد و هم چهره‌هاي فرهنگي ديگري چون محمدعلي جمالزاده، زاون قوکاسيان، محمد حقوقي، ارحام صدر، احمد اخوت و... .
شب بگرديم همچنين تصويري از زندگي روزمره در اصفهان است. خدايي اما در اين کتاب به بازنمايي زندگي روزمره بسنده نمي‌کند و واقعيت را به رويا و عوالم سوررئال مي‌کشاند تا روح اصفهان را مرئي کند و زندگي‌اي را که در زير پوست اين شهر جريان دارد.
شب بگرديم همچنين شرح عشق‌ورزي به فرهنگ است و پر از ارجاع به ادبيات.
داستان‌هايي که در کتاب شب بگرديم مي‌خوانيد عبارتند از: «يک مهماني يک رقص»، «در کنار زاينده‌رود»، «ديوارنوشته‌ها»، «ماگنوليا»، «رضا باربِر؛ حکايت سرتراش اصفهاني»، «برادران اميدوار»، «روزهاي لُرتا»، «صداي دريا»، «حبيب»، «شيرين‌ترين ايام زندگي من حالاست»، «هشت بهشت»، «شب بگرديم»، «ديوار کوتاه»، «سينوزيت» و «کفاشي خوش‌قدم».
مجموعه داستان شب بگرديم در نشر چشمه منتشر شده است.

بخشي از داستان «يک مهماني يک رقص» از کتاب شب بگرديم

«پرستار گفت "آقاي اخوت استاد دانشگاهند، مترجمند." دکتر گفت "من هم هم نويسنده‌م هم دکتر." بعد رو کرد به احمد. "اون مردِ درشکه‌چيِ داستان سوگواري رو يادتونه آقاي اخوت؟" احمد به دکتر نگاه کرد، گفت "دکتر چ... دکتر چخو..."
"همه‌ي نويسنده‌ها دور ميدون‌هاي شهر دور مي‌زنند تا اون قصه رو بنويسند. قصه‌هاي من رو شما ترجمه کردي؟" احمد گفت "بله، بله. با ريش‌بزي."
"توصيه مي‌کنم به شما استراحت کنيد. خواب ببينيد. تخيل کنيد و نگاه کنيد به اين پنجره‌ي بغل‌دست‌تون، خونه‌ي ظل‌السلطان رو ببينيد. کاج‌هاي بلند. صبح‌ها اين‌جا پر از پرنده‌ست. اون طرف‌تر اون هم قهوه‌ايِ عالي‌قاپو. سوراخ‌هاي ريزريز. شانس ما اينه که سي‌سي‌يوي خورشيد بالاست و پشت ميدون." پرستار گفت "اتفاقاً من هم صبح‌ها تماشا مي‌کنم. روي هِره‌ي پنجره‌ها پرِ پرنده‌ست. مي‌آن عيادت."
دکتر گفت "لازم شد باز مرفين." و بعد رو کرد به احمد. "الآن داري از کي ترجمه مي‌کني؟" احمد گفت "بيتي. آن بيتي." دکتر گفت "خيلي خوبه."
يکي دو ساعت بعد از رفتن دکتر، احمد بلند شد و لباس پوشيد و از در زد بيرون. در آينه‌ي آسانسور خودش را مرتب کرد و از کوچه‌ي پشت مطبخ رفت ميدان. درشکه‌ها دور ميدان مي‌چرخيدند. بعضي‌شان روبه‌روي قيصريه نشسته بودند و ناشتايي مي‌خوردند. با خودش گفت "چه زود صبح شد."»

دربار? علي خدايي، نويسند? کتاب شب بگرديم

علي خدايي، متولد 1337 در تهران، نويسند? ايراني است. خدايي يکي از نويسندگان مطرح داستان کوتاه است. او تحصيلکرد? علوم آزمايشگاهي در دانشگاه اصفهان و  سالهاست که ساکن اصفهان است. شهر اصفهان و آدم‌ها و خاطراتي که اين شهر در حافظه‌اش دارد در آثار علي خدايي حضوري پررنگ دارند.
داستان‌هاي علي خدايي پر از لحظات شاعرانه و نوستالژيک و گاه شيرين و گاه تلخي هستند که او آن‌ها را از متن زندگي روزمره شکار مي‌کند. اولين مجموعه داستان او به نام «از ميان شيشه، از ميان مه» در جامع? ادبي خوش درخشيد و دومين مجموعه‌اش به نام «تمام زمستان مرا گرم کن» جايز? هوشنگ گلشيري را برايش به ارمغان آورد و در جايز? منتقدان و نويسندگان مطبوعات هم برگزيد? بخش بهترين مجموعه داستان ده? 80 شد.
مجموعه داستان‌هاي «آدم‌هاي چهارباغ» و «کتاب آذر» از ديگر آثار علي خدايي هستند.

کتاب شب بگرديم براي چه مخاطباني مناسب است؟

خواندن شب بگرديم علي خدايي را به هم? علاقه‌مندان ادبيات داستاني، خصوصاً علاقه‌مندان داستان ايراني، پيشنهاد مي‌کنيم.