مرد غیر قابل اعتماد
An Unreliable Man
یوستین گوردر
اعظم خرام
کتاب پارسه
دسته بندی: سایر-کشورهای-اروپا
| کد آیتم: |
4590 |
| بارکد: |
9786002534385 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
280 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
مرد غیرقابل اعتماد رمان میتواند همان جیکوب باشد. او که طلاق گرفته و غیر از همراه همیشگیاش، پله، دوست دیگری ندارد شروع میکند به حضور در مراسم خاکسپاری افراد ناشناس و با زنجیرهای از دروغ هویت خود را پنهان میکند. رشته این دروغها بالاخره از دستش در میروند و تصمیم میگیرد عشقش به زبان و داستان را با نیازش به تعامل با انسانها پیوند دهد.
در بخشی از رمان مرد غیرقابل اعتماد میخوانید:
گوتلند، مه، 2013
اگنس عزیز. قرار بود برایت نامهای بنویسم . یادت میآید؟ یا حداقل، سعی میکردم برایت نامهای بنویسم؟
الان در جزیرهای در دریای بالتیک هستم و لپتاپی هم روبرویم است. سمت راست لپتاپ، یک جعبة بزرگ سیگار روی میزاست که در آن، هم? چیزهایی را که نیاز دارم تا حافظهام را یاری کنند، گذاشتهام. اتاق هتل به اندازة کافی بزرگ است و میتوانم بلند شوم و در آن نهُ قدم به جلو و عقب بروم. وقتی داشتم فکر میکردم که چطور باید قصهام را شروع کنم، شروع به قدم زدن کردم. کف اتاق از چوب درخت کاج است.
برای قدم زدن، تنها کاری که باید بکنم این است که مسیر قدم زدنهایم را از کنار کت شلوار سه تکهام شروع کنم و به میز باریکی که از چوب درخت ساج درست شده و یک جفت صندلی دستهدار کنارش گذاشتهاند برسم. و بعد، از کنار میز و یک مبل قرمز رد شوم و مسیر باریکی شبیه به همان را پائین بیایم. به من اتاقی در کنج هتل داد هاند که از هر دو طرف چش مانداز مرد غیر قابل اعتماد زیبایی دارد. از پنجرة شمالی اتاقم، میتوانم خیابان سنگفرش شدة این شهر قدیمی هانزایی را نگاه کنم و از پنجرة دیگر اتاقم که در سمت غرب واقع شده به پارک آلمِدالنِ و به دریای دوردست خیره شوم. هوا گرم است و هر دو پنجره را کاملاً باز گذاشتهام.یک ساعت ونیم است که کنار پنجره ایستادهام و به مردمی که در خیابان و از زیر پنجره اتاقم عبور میکنند، نگاه میکنم. بیشتر آنها شلوارک و لباسهای گشاد یا بلوزهای آستین کوتاه پوشیدهاند و اکثرا توریستهایی هستند که برای عید پنجاهه به اینجا آمدهاند. خیلی از آنها جفتجفت در حالی که دستدردست یکدیگر دارند، در کنار هم قدم میزنند. اما بعضی از آنها هم در گروههای بزرگ و پر سروصدا مثل سِیلی در خیابان روان میشوند و رو به جلو حرکت میکنند.