مکيناس
يک رمانِ ايراني در ژانر تريلرِ جنايي با درونمايههاي سياسي، اجتماعي و نيز رگههايي عاشقانه؛ رمان مکيناس ، نوشته محمد ميرقاسمي، داستان يک گروگانگيري در تهران است. مکيناس رماني است در هفت فصل که وقايع آن در طول هفت روز اتفاق ميافتد و هر فصل رمان معادل يک روز است.
آنچه ميخوانيد قسمتي است از اين رمان: «بالا را نگاه ميکند. هوا گرگ و ميش است و آسمان آن قدري روشنايي گرفته که بشود هيبت سياه ساختمان نيمهکاره را بر زمينهاش تشخيص داد. قابهاي مربعي پنجرهها به چشمخانههايي خالي و مرموز ميمانند که به او، خيابان ارديبهشت و محلهي تاريک و دنج زل زدهاند. ميرود طرف پارکينگ که تاريک است. با چراغ قوه راهاش را روشن ميکند که پايش به چيزي گير نکند. وسط پارکينگ ميايستد و نور را مياندازد به دور و بر. در اين دو ماه که نبوده، چيزي تکان نخورده. کار در همان مرحلهي سفتکاري متوقف مانده. آهسته ميرود طرف راهپله. با احتياط آجرهاي با گچ چسبيده روي شيبهاي بتني را در نور لرزان چراغقوه بالا ميرود. دردي ميپيچد در قفسهي سينهاش و ميگذرد. از لابي طبقهي اول وارد واحد سمت راست ميشود و مستقيم ميرود جلوي تنها اتاقي که در دارد. کليد مياندازد. در با جيغ خفيفي باز ميشود و بوي خاک ميزند توي شامهاش. با نور چراغقوه زمين را ميگردد و سهراهي صنعتي را پيدا ميکند. دوشاخه را به پريز ميزند اما چراغ روشن نميشود. نور مياندازد. سرپيچ آويزان از تيرچهي سقف، خالي است...»
مکيناس با همکاري نشرِ آگاه و نشرِ بان منتشر شده است.
درباره نويسنده: محمد ميرقاسمي(- 1364)، داستاننويس ايراني.
