می بخشم ولی فراموش نمی کنم

مي‌بخشم ولي فراموش نمي‌کنم
داستان سختي‌ها و رنج‌هاي زني در غربت. افسانه نيک‌پور در رمان «مي‌بخشم ولي فراموش نمي‌کنم» داستان دختري به نام ماهان را روايت مي‌کند که نديده و نشناخته با مردي به نام جهانگير ازدواج مي‌کند و اين آغاز رنج‌هاي او در کشوري غريب است. ماهانِ ساکنِ ايران چيزي از جهانگيرِ ساکنِ امريکا نمي‌داند و تنها اوصافِ جهانگير را از خانواده او شنيده است. ماهان اما به دلايلي با جهانگير ازدواج مي‌کند و راهيِ امريکا مي‌شود و در آنجا درمي‌يابد بين واقعيت و آنچه خيال مي‌کرده، فرسنگ‌ها فاصله است. زندگي در امريکا بر ماهان سخت مي‌گذرد اما ماهان چيزي در اين باره به خانواده‌اش بروز نمي‌دهد. رمان با لحظه‌اي که ماهان سوار هواپيما شده تا به شوهرش جهانگير در امريکا بپيوندد آغاز مي‌شود و با فلاش‌بک‌هايي به گذشته ادامه مي‌يابد؛ فلاش‌بک‌هايي که از طريق آنها در جريان چگونگي آشنايي ماهان با خانواده جهانگير قرار مي‌گيريم. آنها در بازارچه خيريه‌اي که هر سال در پارک لاله به نفع بچه‌هاي سرطاني برگزار مي‌شده با هم آشنا شده‌اند و خانواده جهانگير ماهان را پسنديده‌اند و اين آغاز داستان پر پيچ و خم ماهان است. ماهان راهي امريکا مي‌شود و در عين اينکه مي‌کوشد به خودش تلقين کند که در امريکا و کنار جهانگير، خوشبختي و زندگي‌اي پر از هيجان در انتظار اوست، اما در تهِ دل انگار که مضطرب و نگران است. در ادامه رمان معلوم مي‌شود که نگراني‌اش پُر بيراه نيست.
«مي‌بخشم ولي فراموش نمي‌کنم» در انتشارات سخن منتشر شده است.
درباره نويسنده: افسانه نيک‌پور (- 1348)، داستان‌نويس ايراني.
رتبه گودريدز: 2/80 از 5.