تصادف شبانه

تصادف شبانه
آدمي در آستانه بلوغ، شبي با اتومبيلي تصادف مي‌کند. اين تصادف به مواجهه او با زني مي‌انجامد که انگار اين آدم او را قبلاً در گذشته‌اي مبهم ديده است. پاتريک موديانو در رمان «تصادف شبانه» نيز به مضاميني پرداخته است که مي‌توان گفت از شاخصه‌هاي اصلي آثار اوست؛ مضاميني چون گذشته، خاطره، حافظه، فراموشي و يادآوري مبهم چيزي از گذشته و تلاش براي بازيابي آن. اين مضامين آثار موديانو و از جمله رمان «تصادف شبانه» را به مفهوم زمان پيوند مي‌زنند. گذشته در «تصادف شبانه»، همچون هويت راوي داستان، مبهم است و راوي پس از مواجهه با زن مي‌کوشد که از گذشته و هويت خود رفع ابهام کند. اينک سطرهايي از اين رمان: «روي کتم، کمي بالاتر از جيب‌ها، چند لکه خون ديدم. کف دست چپم خراش بزرگي افتاده بود. لابد لکه‌هاي خونِ روي کتم از آن‌جا آمده بودند. زن راست نشسته بود، اما سرش پايين بود. انگار نگاهش را به چيزي روي زمين دوخته بود، شايد به پاي بدون کفش من. موهايش خيلي بلند نبودند. زير نور سالن، به نظرم بور مي‌آمد.
ماشين پليس در خيابان ساحلي، نزديک سن ژرمن لوکسروآ، پشت چراغ قرمز ايستاد. مرد همچنان در سکوت و با نگاه سردي زير نظرمان داشت. دست آخر احساس کردم جرمي مرتکب شده‌ام.
چراغ سبز نمي‌شد. کافه‌ي نبش خيابان ساحلي و ميدان سن ژرمن لوکسروآ که پدرم معمولاً آن‌جا با من قرار مي‌گذاشت، هنوز چراغش روشن بود. وقت فرار بود...»
«تصادف شبانه» با ترجمه حسين سليماني‌نژاد در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نويسنده: پاتريک موديانو (- 1945)، داستان‌نويس فرانسوي و برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 2014 ميلادي.