چیزهای تیز

چیزهای تیز
کامیل پریکر خبرنگاری است که مدتی به دلیل خودآزاری در آسایشگاه روانی بستری بوده و وقتی باز به سر کارش برمی‌گردد به او مأموریت می‌دهند که برای تهیه گزارشی در مورد قتل دو دختر نوجوان به شهر زادگاهش برود. کامیل علاقه‌ای به رفتن به زادگاهش ندارد ولی به اصرار سردبیر قبول می‌کند. او به زادگاهش می‌رود و در این سفر علاوه بر راز قتل دو دختر نوجوان با گذشته و خانواده و رازهای خود نیز درگیر است. گیلیان فلین در رمان «چیزهای تیز» ماجرایی جنایی – معمایی را به کاوشی در رازها و تاریکی‌های درون گره می‌زند. بر اساس این رمان سریالی هشت قسمتی هم ساخته شده است. در بخشی از رمان می‌خوانید: «علف‌ها در محل کشف جنازه، صاف بود؛ لابد به دنبال سرنخ آنجا را شخم زده بودند. چند ته سیگار تازه هم بود که عده‌ای بیکار از خودشان به جا گذاشته بودند؛ بچه‌هایی بی‌حوصله که همدیگر را از مشاهده مرد دیوانه‌ای که دندان‌های خونی‌اش را نشان می‌داد، می‌ترساندند.
در آبگذر، ردیفی از سنگ بود که بند رختِ دور گردن آن را گرفته بود و او را معلق در جریان آب، مثل اعدامی‌های نیمه‌شب نگه داشته بود. حالا فقط آب زلال بود که از روی سنگ می‌گذشت. آقای رونالد جِی. کیمنز با افتخار برای من تعریف کرد که اهالی شهر با اهرم سنگ‌ها را کشیده‌اند بیرون، بار وانت کرده‌اند و بیرون شهر آن‌ها را خرد کرده‌اند. حرکتِ اندوهگینی از سر ایمان بود. انگار که ویران کردن آن سنگ‌ها مانع از تکرار شرارت در آینده بشود.»
«چیزهای تیز» با ترجمه مهدی فیاضی‌کیا در نشر چترنگ منتشر شده است.
درباره نویسنده: گیلیان فلین (- 1971)، داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس امریکایی.