خاک بکر
Virgin Soil
ایوان تورگنیف
عبد الرحمن رزندی
امیرکبیر
دسته بندی: ادبیات-روسیه
| کد آیتم: |
144440 |
| بارکد: |
9789640006214 |
| سال انتشار: |
1394 |
| نوبت چاپ: |
8 |
| تعداد صفحات: |
466 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «خاک بکر» اثر ايوان تورگنيف
واپسين رمان ايوان تورگنيف که محصول تفکر گسترده و مترقي او است. کتاب «خاک بکر» در عينحال بلندترين رمان ايوان تورگنيف است که پس از بيست و سه سال اقامت او در خارج از روسيه منتشر شد.
کتاب «خاک بکر» اولينبار در شمارههاي ژانويه و فوريه نشريه «پيک اروپا» در سال 1877 به چاپ رسيد.
تورگنيف در رمان «خاک بکر» تصويري روشن از فداکاري و ايثار جوانان در جنبشي اجتماعي و انقلابي نارودنيکها به دست داده است.
رمان «خاک بکر» عليرغم انتقادهايي که پس از انتشار به آن وارد شد از ارزش ادبي زيادي برخوردار است. رمان «خاک بکر» به عنوان اثري کلاسيک سبک و شيوه نگارش قابل توجهي دارد و مهارت تکنيکي تورگنيف در روايت اين رمان آشکار است.
مروري بر کتاب «خاک بکر»
ايوان تورگنيف ايده اصلي رمان «خاک بکر» را در سال 1870 از جنشي که در روسيه شکل گرفته بود گرفت. جنبشي انقلابي که از اواخر دهه 1860 آغاز شد و تا چند سالي از دهه هفتاد ادامه پيدا کرد. هدف اين جنبش فعاليت و تبليغات در بين توده مردم بود تا آنها براي سرنگوني رژيم آماده شوند. آراي هرتسن و باکونين در شکلگيري اين جنبش تاثيرگذار بود. اين جنبش سرانجام در سال 1874 با شکست روبرو شد اما اثرات اجتماعي و سياسي قابل توجهي از خود باقي گذاشت.
تورگنيف پيش از نوشتن رمان «خاک بکر» گفته بود «فکري از يک رمان دارم که در حال شکل گرفتن است». او طرحي با شخصيتپردازيهاي مختصر از قهرمانان مدنظرش تهيه کرده بود و محور اصلي داستانش يک انقلابي رمانتيک به نام نژدانف بود که با انقلابي آگاه و واقعبيني چون سالومين مقايسه ميشود.
تورگنيف در رمانش تصويري از تبليغات در ميان مردم و در واقع دهقانان فقير به دست داده و اين آشکارا همان اتفاقي است که در جنبش انقلابي و در اواخر دهه 1860 رخ داده بود و اين شالوده رمان «خاک بکر» است.
رمان «خاک بکر» را واقعگريزترين رمان تورگنيف دانستهاند و دليل آن را دوري طولانيمدت او از روسيه ذکر کردهاند. تورگنيف اگرچه نسبت به تغييرات اجتماعي در روسيه بدبين بود اما انقلابيون را افرادي خوشنيت نشان داده است.
شخصيتهاي رمان «خاک بکر» مانند شخصيتهاي تمام داستانهاي تورگنيف آدمهايي واقعياند و انگيزه رواني فعاليتهاي آنها در همه حال قانع کننده است.
نژدانف، يکي از شخصيتهاي رمان «خاک بکر»، نسبي دوگانه دارد و همين دوگانگي طبقاتي او را به ترديد و ضعف ميکشاند. او فرزند نامشروع يک آريستوکرات روس از زني فقير است و موضع گاه سياسي او از همين واقعيت سرچشمه ميگيرد. او فردي است رئاليست و به ظاهر خشن که براي اهدفش آماده جانفشاني است و در باطن نيز فردي رمانتيک و ايدهآليست است.
در رمان «خاک بکر» اشتياق رمانتيک نژدانف بيش از هر جاي ديگري در برخورد با دختري به نام مارينا به نمايش درآمده است. هر دو با جنبش نارودنيکها همراهند و هدفشان اين است که زندگيشان را وقف خدمت به استثمارشوندگان و فردوستان روسيه کنند. آنها به دليل علايق و اهداف مشترک عاشق يکديگر ميشوند.
مترجم کتاب در يادداشت ابتدايياش در کتاب «خاک بکر» نوشته که اگرچه اين کتاب تورگنيف اثر بسيار ارزندهاي است اما بخش پاياني آن از ارزش فوقالعادهاي برخوردار است. قسمت پاياني رمان «خاک بکر» آن را تا حد يک شاهکار برميکشد و تا زماني که مبارزه ميان ستمگران و ستمديدگان وجود دارد و تا جهان از تبعات استثمار و استعمار رهايي پيدا نکرده است، رمان «خاک بکر» ارزش خود را حفظ خواهد کرد و همچنين راهنمايي براي مبارزين واقعي خواهد بود.
در بخشي از رمان «خاک بکر» ميخوانيم: «خوب عشق و سعادت شخصي و همه آنها بس است. حالا دو هفته است که من به ميان مردم ميروم و به راستي نميتوان کودنتر از آنها موجوداتي را تصور کرد. البته احتمالا تقصير بيشتر از من است تا خودکار. من آدم زياده از حد متعصبي نيستم. من از آنهايي نيستم که به وسيله تماس با مردم خود را احيا ميکنند، من آنها را مانند نوار زخمبندي فلانلي روي سينه دردناکم نميگذارم- من ميخواهم در آنها نفوذ کنم. ولي چطور؟ چگونه اين کار ميتواند انجام بگيرد؟ وقتي که من در ميان آنها هستم خودم را ميبينم که در تمام مدت گوش ميدهم، صحبتهاي آنها را درک ميکنم، اما همينکه زمان گفتن چيزي فرا ميرسد- نميتوانم کلمه مناسي پيدا کنم. احساس ميکنم که هنرپيشه بدي هستم که نقش نامناسبي را بازي ميکنم. پيروي از وجدان و مذهب شکاکيون و آن نوع شوخطبعي ترحمانگيزي که موجب تحقير خود آدم ميشود مطلقا هيچ فايدهاي ندارد.»
درباره ايوان تورگنيف نويسنده کتاب «خاک بکر»
ايوان سرگئيويچ تورگنيف، نويسنده و شاعر قرن نوزدهم روسي، در سال 1818 در خانواده ملاک ثروتمندي در ارل، در روسيه مرکزي، متولد شد. کودکي و نوجواني را در املاکي روستايي سپري کرد و در آنجا توانست شاهد زندگي بردگان و بدترين شکل رابطه ميان ارباب و برده باشد. مادرش زني بود سخت مستبد که زندگي را به کام دهقانان و همچنين اعضاي خانواده تلخ ميکرد. تورگنيف به سن دانشگاه که رسيد به دانشگاه مسکو رفت و پس از آن راهي پترزبورگ شد. او در سال 1838 به قصد ادامه تحصيل از کشور خارج شد و به آلمان رفت. تورگنيف پس از چند سال در حالي به کشور زادگاهش بازگشت که با ديدن وضعيت کشورهاي غربي شيفته آنجا شده بود. با بازگشت به روسيه تورگنيف به سراغ نوشتن رفت. ابتدا شعر ميسرود. او طرحوارههايي هم در نقد نظام سرواژ روسيه نوشت چرا که خود از نزديک شاهد برخورد زمينداران با رعايا بود. انتشار اين متنها باعث شهرت تورگنيف شد و پس از آن يک نمايشنامه هم از او منتشر شد. تورگنيف در سال 1852 دستگير شد و سپس به ملک مادرياش تبعيد شد. در اينجا بود که به سراع نوشتن رمان رفت. تورگنيف پس از انتشار چندين رمان و از جمله اثر مشهورش «پدران و پسران» از روسيه خارج شد و ابتدا در بادن-بادن و سپس در پاريس ساکن شد و سرانجام در سال 1883 از دنيا رفت. «شکارچي در سايهروشن زندگي»، «آشيانه اشراف»، «رودين»، «سه داستان عاشقانه»، «يک ماه در دهکده» و «دفتر شعرهاي منثور» برخي از آثار تورگنيف است که به فارسي منتشر شدهاند.
درباره ترجمه کتاب «خاک بکر»
کتاب «خاک بکر» با ترجمه عبدالرحمن رزندي در نشر اميرکبير منتشر شده است.
عبدالرحمن رزندي مترجم و نويسنده ايراني است که علاوه بر کتاب «خاک بکر» آثاري هم در زمينه ادبيات کودکان و نوجوانان از او منتشر شده است.