نوشتن با دوربین - رو در رو با ابراهیم گلستان
پرویز جاهد
اختران
دسته بندی: زندگینامه-و-خاطرات
| کد آیتم: |
146245 |
| بارکد: |
9789647514576 |
| سال انتشار: |
1399 |
| نوبت چاپ: |
8 |
| تعداد صفحات: |
320 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «نوشتن با دوربين» گفتوگوي پرويز جاهد با ابراهيم گلستان
ابراهيم گلستان با تمام صراحتش. کتاب «نوشتن با دوربين: رو در رو با ابراهيم گلستان» ماحصل گفتوگوي مفصل پرويز جاهد با ابراهيم گلستان دربار? فيلمهاي خودش، سينما، روشنفکران ايراني و... است.
کتاب «نوشتن با دوربين» اولين بار در سال 1384 و درحالي منتشر شد که سالها بود که گلستان مصاحبه نکرده بود و خبر چنداني از او نبود. انتشار کتاب «نوشتن با دوربين» اما نام اين نويسنده و فيلمساز صاحبسبک ايراني را، بعد از سالها در حاشيه بودن، بار ديگر بر سر زبانها انداخت.
کتاب «نوشتن با دوربين» جنجاليترين مصاحب? ابراهيم گلستان است. در اين کتاب، گلستان، در اوج صراحت و بدون هيچ پردهپوشي، به بعضي از چهرههاي شاخص روشنفکري ايران تاخته است و همچنين نظرات خود را بهصراحت دربار? بعضي فيلمهاي مطرح سينماي ايران و تعدادي از چهرههاي سينمايي و فرهنگي سرشناس ايران بيان کرده است.
کتاب «نوشتن با دوربين» روايتي از دوراني از تاريخ سينما و تاريخ روشنفکري در ايران، از منظر کسي است که خود از چهرههاي مهم سينما و ادبيات و نيز از روشنفکران برجست? ايران بهشمار ميآيد.
مروري بر کتاب «نوشتن با دوربين»
پرويز جاهد در ابتداي کتاب «نوشتن با دوربين» يادداشتي، در توضيح گفتوگويي که در اين کتاب با گلستان انجام داده، آورده است. بعد از اين يادداشت، مقدمهاي آمده است دربار? ابراهيم گلستان و آثارش و آنگاه گفتوگويي که در چهار ديدار انجام شده، آغاز ميشود.
جاهد، چنانکه در يادداشت ابتداي کتاب «نوشتن با دوربين» توضيح ميدهد، در اين کتاب بر آن بوده که زندگي و آثار ابراهيم گلستان را طي چهار دهه فعاليت ادبي و سينمايي او، از اوايل ده? 20 تا اوايل ده? 50 خورشيدي، در چندين زمينه مرور کند.
در کتاب «نوشتن با دوربين» از زبان خود ابراهيم گلستان با وجوه گوناگون زندگي او، از کار سينمايياش گرفته تا قصهنويسي و فعاليتهاي سياسي، و ماجراها و حواشي مربوط به هر يک از اينها آشنا ميشويم.
گلستان در کتاب «نوشتن با دوربين» از نخستين آشناييهايش با سينما ميگويد و از اينکه چطور بهطور جدي وارد کار سينما و فيلمسازي شد. او همچنين در اين کتاب از دوران عضويت خود در حزب تود? ايران ميگويد و نيز بعضي روشنفکران و اهل فرهنگ، نظير احمد شاملو و جلال آلاحمد، را به تندي و صراحت نقد ميکند.
گلستان به جريان روشنفکري و همچنين به سينماي نامتعارف و پيشروِ ايران نگاهي نقادانه دارد. از جمله موضوعاتي که او در کتاب «نوشتن با دوربين» مورد نقد قرار ميدهد نظريات جلال آلاحمد دربار? غربزدگي است.
گلستان همچنين در کتاب «نوشتن با دوربين» به حزب تود? ايران ميتازد و تعريف ميکند که در پشت پرد? اين حزب چهها که نديده است.
کتاب «نوشتن با دوربين» همچنين روايتهاي گلستان از فيلمهاي خودش و حواشي مربوط به اين فيلمها را منعکس ميکند.
گلستان در اين کتاب از فيلمهاي مورد علاقهاش هم حرف ميزند و نيز از سليق? ادبياش و تأثيرش از «بوستان سعدي» و علاقهاش به آثار ويليام فاکنر.
نقد فيلم در ايران سالهاي پيش از انقلاب، سالهاي فعاليت گلستان در شرکت نفت و همکارياش با کنسرسيوم و رئاليسم و استعاره و نماد از ديگر موضوعاتي هستند که ابراهيم گلستان در کتاب «نوشتن با دوربين» از آنها حرف ميزند.
کتاب «نوشتن با دوربين: رو در رو با ابراهيم گلستان» در نشر اختران منتشر شده است.
دربار? ابراهيم گلستان و پرويز جاهد
سيد ابراهيم تقوي شيرازي، معروف به ابراهيم گلستان، متولد 1301 در شيراز، داستاننويس، فيلمساز، مقالهنويس، مترجم، روزنامهنگار و عکاس ايرانيِ ساکن انگلستان است. او همسر زندهياد فخري گلستان، از زنان پيشرو در فعاليت براي بهبود وضعيت کودکان خياباني در ايران و مترجم و سفالگر ايراني، و پدر ليلي گلستان، مترجم و گالريدار ايراني، و زندهياد کاوه گلستان، عکاس ايراني، است.
پدر ابراهيم گلستان روزنامهنگار بود و در شيراز روزنامهاي به نام «گلستان» را منتشر ميکرد و همچنين در مجلس مؤسسان 1304، همان مجلسي که سلطنت را از قاجار به پهلوي انتقال داد، نمايند? فارس بود. گلستان در خانوادهاي مترقي و پيشرو در شيراز رشد کرد. در سال 1320 به تهران آمد که حقوق بخواند اما خواندن حقوق در دانشکد? حقوق دانشگاه تهران را نيمهکاره رها کرد. از همان جواني وارد کار سياسي شد و به حزب تود? ايران پيوست و در نشريات اين حزب مشغول به کار شد. بعدها از حزب توده جدا شد و بهطور مستمر به نويسندگي و فيلمسازي پرداخت.
گلستان نويسنده و فيلمسازيست با سبک و لحن خاص خود؛ قصهها و فيلمهاي او نشانگر ايناند که به کسي و جرياني باج نداده است و حتي در آن دسته از فيلمهايش که بهسفارش ساخته شدهاند حرف خود را بهنحوي در فيلم گنجانده و موضع خود را نشان داده و اعلام کرده است.
قصهها و فيلمهاي ابراهيم گلستان از آثار پيشروِ زمان? خود بهحساب ميآيند و شباهتي به جريان غالب قصهنويسي و فيلمسازي دوران خود ندارند.
فاصل? معنادار آثار گلستان از پسندِ زمانه از تکرو بودن او ميآيد و از نگاه انتقادياش به هرچيزي که بهعادت پذيرفته ميشود. اين نگاه انتقادي را در گفتههاي صريح و جنجالبرانگيز او دربار? بعضي شخصيتهاي مشهور و محبوب نيز ميبينيم.
گلستان همچنين يکي از مستندسازان برجست? ايراني است. از آثار داستاني ابراهيم گلستان ميتوان به کتابهاي «مَدّ و مِه»، «جوي و ديوار و تشنه»، «شکار سايه» و «خروس»، از فيلمهاي مستندش ميتوان به «موج و مرجان و خارا» و «گنجينههاي گوهر»، از آثار غيرداستانياش ميتوان به «گفتهها»، «مختار در روزگار»، «نامه به سيمين» و «برخوردها در زمان? برخورد» و از ترجمههايش ميتوان به «هکلبري فين» اشاره کرد.
گلستان همچنين ساخت دو فيلم داستاني «خشت و آينه» و «اسرارِ گنجِ درّهِ جنّي» را در کارنام? هنرياش دارد.
از ابراهيم گلستان، بهجز کتاب «نوشتن با دوربين»، گفتوگوي ديگري هم بهصورت کتاب و با عنوان «از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهيم گلستان» منتشر شده است که متن گفتوگوي حسن فياد با اوست. قاسم هاشمينژاد نيز گفتوگويي خواندني با گلستان انجام داده که اين گفتوگو در کتاب «گفتهها» چاپ شده است.
پرويز جاهد، متولد 1340 در قائمشهر، منتقد و پژوهشگر سينما، مدرس دانشگاه و فيلمساز ايراني است. جاهد در دانشگاههاي وستمينستر لندن و سنت اندروز اسکاتلند مطالعات فيلم خوانده و همچنين داراي فوق ليسانس سينما از دانشکد? سينما و تئاتر تهران است. او ساخت چند فيلم مستند بلند و چند فيلم داستاني کوتاه و نيز سردبيري نشري? سينمايي «سينما – چشم» را، که توسط انتشارات «اچ اند اس ميديا» در لندن منتشر ميشود، در کارنام? کاري خود دارد.
از کتابهاي پرويز جاهد ميتوان به «همچون در يک آينه: ديروز و امروز سينماي ايران» و از فيلمهاي او ميتوان به «چکاوک»، «علفزار»، «روز بهخير آقاي غفاري»، «سليمان ميناسيان: مردي با دوربين فيلمبرداري»، «روز برميآيد» و «فال قهوه» اشاره کرد.
جاهد همچنين دبيري کتابهايي شامل مجموعهاي از مقالات سينمايي را بهعهده داشته که کتابهاي «پازوليني و سينماي شعر» و «آندره بازن و نظري? واقعگرايي فيلم» از جمل? آنها هستند.
جاهد در ترجمه نيز دستي دارد. کتاب «پسربچه» از ترجمههاي اوست.