صورتش را بپوشان
پی دی جیمز
لیدا صدرالعلمایی
برج
دسته بندی: ادبیات-انگلیس
| کد آیتم: |
1521401 |
| بارکد: |
9786227280081 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
264 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «صورتش را بپوشان» نوشته «پي دي. جيمز»
Cover her face
کتاب «صورتش را بپوشان» نوشته «پي دي. جيمز» با داستاني پليسي خواننده را با خود همراه ميکند. «پي دي. جيمز» نويسندهاي است که در ادبيات پليسي و جنايي جايگاه ويژهاي کسب کرده است. او مانند داستانهاي«آگاتا کريستي» و «سرآرتور کانن دويل» با خلق کارآگاه ويژه و مخصوصي به نام «آدام دالگليش» مخاطبان زيادي را جذب کرده است. به نظر ميرسد «آدام دالگليش» ترکيبي از پوآرو و شرلوک هلمز باشد. کارآگاهي که ناگفتهها را با دقت بيرون ميکشد و هر آنچه را که مظونين دربارهاش حرف نزدهاند ولي به آن فکر کردهاند را متوجه ميشود. از ويژگيهاي «آدام دالگليش» کاراکتر رمانهاي جيمز، ذهن خواني شخصيتهاست. داستانهاي پليسي به دليل گرههاي بسيار در مسير داستان بسيار جذاب و پر طرفدار هستند. پيچ و خمهاي داستانهاي پليسي تصويرهاي جالب توجهي براي خواننده ميسازند؛ اينکه تصوري از قاتل نداريم اما به همهي شخصيتها شک ميبريم و در نهايت غافلگير ميشويم نيز، از جذابترين بخشهاي رمانهاي پليسي هستند.
بهتر است بدانيد: جيمز با نوشتن اين رمان اعتبار بسياري کسب کرد. منتقدان بسياري هم کتاب «صورتش را بپوشان» را بهترين اثر «پي دي. جيمز» معرفي کردهاند. داستان «صورتش را بپوشان» خواننده را با گفتگوهايي جذاب و پرکشش همراه ميکند و نمونهي کاملي از داستان پليسي و جذاب است. «پي دي.جيمز» دربارهي مخلوقش «آدام دالگليش» ميگويد: «من اميدوارم او شخصيتي ماندگار باشد، به همين دليل دليل ويژگيهايي را به او دادم که خودم تحسينشان ميکنم، در واقع اول بايد خودم دوستش داشته باشم» در جاي ديگري نيز گفته است «اگر مرد به دنيا آمده بودم دالگليش نسخهي ايدهآلي بود از کسي که دلم ميخواست باشم.»
درباره کتاب «صورتش را بپوشان»
رمان «صورتش را بپوشان» اولين کتاب از مجموعه داستانهاي «کارآگاه آدام دالگيش» است. ماجراي کتاب درباره دختري است که به قتل رسيده است. در اين ماجرا آدمهاي دور و بر را ميتوان با دليل و مدرکي محکم به قتل متهم کرد. زني زيبا به قتل رسيده که نميتوان قاتل را شناسايي کرد، اما همه بالقوه مظنون هستند. اينکه قاتل واقعي چه کسي است را بايد در ميان ماجراهاي داستان پيدا کرد. معماها را در گفتگوهاي طولاني با شخصيتها تحليل کرد تا به سرنخي رسيد. اما داستان هر چه بيشتر جلو ميرود پيچيدهتر ميشود. کارآگاه دالگليش هم با توجه به صحبتها و گفتگوهاي شخصيتها چيزهاي پنهاني را آشکار ميکند. قتل دختر مرموز شده است. دختري که در جامعهاي سنتي و کوچک به قتل رسيده و حالا رفتارهاي متناقض جامعهي سنتي و تأثير کليسا بر مردمان حاشيهنشين آشکارتر ميشود. همچنين دغدغههاي فرهنگي و اجتماعي اطرافيان مقتول به خوبي در داستان مشهود ميشود و خواننده درکي از اين جامعه به دست ميآورد تا اينکه ...
در بخشي از داستان «صورتش را بپوشان» آمده است:
«ليدل سردرگم و وحشتزده تلاش کرد معني آن تماس کوتاه را بفهمد. پيش از آنکه اجزاي صورتش حالت ستايشآميز هميشگي را به خود بگيرد، معني نگاه دخترک را خواند. آن نگاه مطيعانهي سرشار از حقشناسي که ويژگي بارز او در سنتمري بود جايش را به نگاه تحقيرآميز زيرکانهاي داده بود، که شدت نفرت و عداوتش ترسناک بود. لحظهاي بعد آن چشمان سبز بسته شد و ساليِ مرموز يک بار ديگر همان سالي مطيع و رام، آن دختر گناهکار محبوب و ممتاز دوشيزه ليدل شد، اما آن چند ثانيه تأثيري عميق به جا گذاشت. دوشيزه ليدل ناگهان به دلشوره افتاد. سالي را بيهيچ احتياط و ملاحظهاي به خانواده مکسي معرفي کرده بود. البته در ظاهر همهچيز مرتب بود. سالي دختر نمونهاي بود و حتي براي کار در مارتينگل زيادي با کفايت بود. به هرحال تصميمي بود که گرفته شده و ديگر جايي براي ترديد باقي نمانده بود. بدترين اتفاق هم که ممکن بود بيفتد بازگشت ننگآور سالي به سنت مري بود. دوشيزه ليدل تازه فهميد که معرفي دختر محبوبش به مارتينگل ممکن است چه دردسرهايي درست کند. انتظار نميرفت بتواند عمق آن دردسرها را پيشبيني کند، چه برسد به عاقبت آن، که مرگي دلخراش بود.»
درباره نويسنده کتاب «صورتش را بپوشان»
فيليس دوروتي جيمز نويسنده انگليسي بود. او سال 1920 در آکسفور متولد شد. به دليل شرايط مالي و همچنين مخالفتهاي پدرش در شانزده سالگي مدرسه را ترک کرد و به کار مشغول شد. جيمز از سال 1949 در بيمارستاني شروع به کار کرد و نويسندگي را نيز از اواسط سال 1950 آغاز کرد. جيمز سال 1962 توانست اولين رمان خود را منتشر کند. جيمز توانست جايزههاي بسياري در آمريکا، ايتاليا، بريتانيا و اسکانديناوي دريافت کند مانند: جايزه بزرگ نويسندگان داستانهاي رازآلود آمريکا و مدال افتخار باشگاه ملي هنر براي ادبيات. ناگفته نماند: جيمز از هفت دانشگاه انگليس مدرک افتخاري گرفت و در سال 1983 نشان امپراتوري بريتانيا را دريافت کرد. اشرافيت انتصابي از ديگر مقامهايي است که سال 1991 به جيمز اعطا شد. همچنين سال 1997 او رئيس انجمن نويسندگان شد.
فيليس دوروتي جيمز در سال 2014 درگذشت.
درباره ترجمه فارسي کتاب «صورتش را بپوشان»
کتاب «صورتش را بپوشان» توسط «ليدا صدرالعلمايي» به فارسي برگردانده شده است. نشر برج با رعايت قوانين بينالمللي حق انحصاري اثر )کپي رايت( امتياز انتشار کتاب را از آژانس ادبي P D. jamesخريداري کرده و کتاب را براي دوستداران داستان پليسي چاپ و منتشر کرده است.
رتبه «صورتش را بپوشان» در گودريدز: 3.9 از 5.