تدفین پارتی
نویسنده: لودمیلا اولیتسکایا
مترجم: یلدا بیدختی نژاد
ناشر: برج
دسته بندی: ادبیات روسیه
255,000 ریال
رمان «تدفینپارتی» نوشتۀ لودمیلا اولیتسکایا
رمانی دربارۀ مرگ و احتضار و مهاجرت. رمان «تدفینپارتی»، با عنوان اصلی Весёлые похороны، رمانیست که در آن، همچون «مرگ ایوان ایلیچ» تولستوی، روزهای پایانی عمرِ یک مرد و لحظات احتضار او روایت شده است. در این رمان همچنین، بهموازات احتضار و مرگ و در حاشیۀ ماجرای اصلی، تحولات روسیه در لحظات فروپاشی شوروی به نمایش گذاشته شده است.
لودمیلا اولیتسکایا در رمان «تدفینپارتی»، با طنز و شفقتی توأمان، از مرگ و زندگی در غربت مینویسد و از زندگی مهاجران روس.
رمان «تدفینپارتی» را «مطالعهای گیرا دربارۀ شخصیتی سرزنده که در حال احتضار است» توصیف کردهاند.
متن اصلی رمان «تدفینپارتی» اولین بار در سال 1997 منتشر شده است.
مروری بر رمان «تدفینپارتی»
لودمیلا اولیتسکایا در رمان «تدفینپارتی» داستان یک نقاش مهاجرِ اهل روسیه، به نام آلیک، را روایت میکند که در آپارتمانش در نیویورک در حال گذراندن آخرین لحظات زندگی خود است و دوستدارانش در لحظۀ احتضار دور او جمع شدهاند.
آلیک، شخصیت اصلی رمان «تدفینپارتی»، به بیماریای دچار شده است که بدنش را ذرهذره فلج کرده است و اکنون این فلج دارد بقایای تن او را هم میخورد و به زندگیاش پایان میدهد.
آلیکِ رمان «تدفینپارتی»، برخلاف ایوان ایلیچِ رمان «مرگ ایوان ایلیچ» تولستوی، در وقت مرگ تنها نیست. دورِ او را جمعی از هواداران و دوستدارانش، عمدتاً مهاجران روس، گرفتهاند؛ آدمهایی که اجتماعشان در اتاق یک نقاشِ مهاجرِ محتضر گویی ما را با تابلویی از زندگی مهاجران روس مواجه میکند.
لودمیلا اولیتسکایا در رمان «تدفینپارتی» روابط و شخصیتها را با ریزپردازی مینیاتوری به تصویر میکشد. او ماهرانه طنز و تراژدی را بههم میآمیزد و نیز گذران زندگی را در جوارِ احتضار و مرگ نشان میدهد.
در رمان «تدفینپارتی» میبینیم که در حاشیۀ فرایند احتضارِ شخصیت اصلی رمان و نمایشِ جمعی که دور او گرد آمدهاند، تلویزیون هم روشن است و بر صفحۀ آن تصویر تانکها در مسکو نمایش داده میشود و اینگونه تصویر مهاجران دور از وطن به تصویرِ وطن وصل میشود و احتضار با رویدادهای روسیۀ پس از فروپاشی کمونیسم پیوند میخورد.
وقایع رمان «تدفینپارتی» در آگوست سال 1991 اتفاق میافتد، یعنی در همان سالی که شوروی فروپاشید. اینگونه یک مرد محتضر و یک نظام سیاسی محتضر در رمان «تدفینپارتی» در یک مکان، که همان آپارتمان مرد محتضر است، گرد میآیند و مرگشان رقم میخورد.
در بخشی از رمان «تدفینپارتی» میخوانید: «مدتها بود که فلجی تدریجی آهستهآهسته داشت جانش را میخورد و دیگر رسیده بود به بقایای عضلاتش. دستها و پاهایش آرام و بیحرکت کنارش افتاده بودند و اگر لمسشان هم میکردی، معلوم نبود زندهاند یا مرده؛ انگار بین مرگ و زندگی بلاتکلیف بودند، مثل گچ مجسمهسازی که آرامآرام میخشکد. زندهترین بخش بدنش، موهای سرخ و سرکش و پرپشتش بود که جلوی سرش حالتی فرچهمانند داشت و سبیل آویختهای که ابهتی به چهرهی نحیفش میداد. دو هفتهای میشد که آمده بود خانه، به دکترها گفته بود نمیخواهد در بیمارستان بمیرد. البته دلایل دیگری هم داشت که دکترها نمیدانستند و نباید هم میدانستند. ولی آلیک دوستداشتنی بود؛ حتی در آن بیمارستان شلوغ که مثل غذاخوریهای بینراهی همهی کارهایش سرسری انجام میشد و دکترها و پرستارها وقت نداشتند به صورت مریضها نگاه کنند و فقط سر و تهشان و هر جای دیگری را که لازم بود معاینه میکردند، حساب آلیک جدا بود. دوستش داشتند.»
دربارۀ لودمیلا اولیتسکایا، نویسندۀ رمان «تدفینپارتی»
لودمیلا اوگنیونا اولیتسکایا ( Людмила Евгеньевна Улицкая)، متولد 1943، داستاننویس، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و فعال اجتماعی و سیاسی اهل روسیه است. اولیتسکایا فارغالتحصیل رشتۀ ژنتیک از دانشگاه دولتی مسکو است. او بعد از دانشگاه و در دوره حکومت شوروی، دو سال در مؤسسۀ ژنتیک عمومی کار کرد اما در سال 1970، بهدلیل خواندن و پخش ادبیات زیرزمینی موسوم به سامیزدات، اخراج شد و حدود نُه سال بیکار بود.
اولیتسکایا در آثارش بیشتر به موضوعاتی چون تساهل مذهبی و نژادی، زندگی روزمره، مشکل روشنفکران در فرهنگ شوروی و نیز به این موضوع که زنان چگونه نقشهای جنسیتی جدید را در جامعه شکل میدهند، میپردازد. آثار او برندۀ جوایز مختلفی در عرصههای ملی و بینالمللی شده است.
اولیتسکایا همچنین یک مفسر و تحلیلگر اجتماعی است و فعالانه در پروژههای بشردوستانه برای افزایش دسترسی به ادبیات مشارکت دارد. او در مارس 2014 یکی از سخنرانان اصلی تظاهرات ضدجنگ در مسکو بود. اولیتسکایا از منتقدان سرسخت سیاستهای ولادیمیر پوتین در روسیه و از منتقدان و مخالفان جنگ روسیه با اوکراین است و از اوایل مارس 2022 روسیه را ترک کرده و ساکن برلین شده است.
از جمله آثار لودمیلا اولیتسکایا میتوان به «سونیچکا»، «زیبا»، «چادر سبز بزرگ»، «بیبی پیک»، »مربای روسی» و «فقط یک طاعون ساده» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «تدفینپارتی»
رمان «تدفینپارتی» با ترجمۀ یلدا بیدختینژاد در نشر برج منتشر شده است.
یلدا بیدختینژاد، متولد 1365، مترجم ایرانی است. او دارای لیسانس زبان روسی و فوقلیسانس ادبیات روسی از دانشگاه تهران است.
از ترجمههای یلدا بیدختینژاد میتوان به کتابهای «تاراس بولبا»، «نازنین»، «حسد»، «ایوان»، «سفرنامهی اروپا: تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی»، «ابلیسنامه»، «داستایِفسکی به آنّا» و «تدفینپارتی» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 168 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک