قسطنطنیه
Constantinople
فیلیپ منسل
شهلا طهماسبی
فرهنگ نشر نو
دسته بندی: تاریخ-جهان
| کد آیتم: |
1523231 |
| بارکد: |
9786004901741 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
818 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «قسطنطنیه» نوشتهی فیلیپ مَنسِل
«قسطنطنیه» (شهر محبوب جهان/ 1924_1453) از نظر طبیعی آماج آمال و آرزوها بود و گویی به لحاظ جغرافیایی و تاریخی طوری ساخته شده بود که پایتخت یک امپراتوری شود؛ شهر در انتهای خلیجی مثلثشکل قرار گرفته که سه طرفش را آب احاطه کرده است. در شمال آن بندرگاهی است به پنهای یک کیلومتر و درازای شش کیلومتر که به شاخ زرین اشتهار دارد، احتمالاً به این علت که آفتاب هنگام غروب بر آن پرتوهای طلایی رنگ میافشاند؛ در مشرق آن، بوسفور است، تنگهای باریک که اروپا را از آسیا جدا میکند؛ و در جنوب آن، دریای مرمره، دریایی داخلی و کوچک که دریای اژه را به دریای سیاه میپیوندد. شهر، هم دژی طبیعی بود و هم بندری پرآب و بیهمتا با دسترسی سهل و آسان از راه آبی به آفریقا، دریای مدیترانه و دریای سیاه. به علاوه در خاک اصلی، در تقاطع راههای میان اروپا و آسیا و رود دانوب به فرات، قرار داشت گویی فقط برای این خلق شده بود که بتواند ثروت و دولت را از چهار گوشهی جهان دریافت کند.
«قسطنطنیه» داستان یک شهر و یک دودمان است و با این اعتقاد نوشته شده که سلسلهها در شکل دادن به شهرها بهاندازهی ملیت، آبوهوا و وضعیت جغرافیایی نقش داشتهاند. قسطنطنیه داستان مکانی است که زمانی طولانی بزرگترین شهر سلسلهایِ عالم بود. زیرا آنچه موجب ایجاد تنها پایتختی در جهان شده بود که در همهی سطوح سیاسی، نظامی، دریایی، مذهبی (مسلمان و مسیحی هر دو)، اقتصادی، فرهنگی و تغذیهای نقش داشت، تأثیر متقابل سلسلهی عثمانی و قسطنطنیه بود.
«چشمانداز» بزرگترین مایهی لذت قسطنطنیه بود. ترکیب آب و معماریاش آنقدر خیرهکننده بود که بوسفور را شاعران «مرواریدی در میان دو زمرد» و «جواهری بینظیر در حلقهی امپراتوری جهانی» نام گذاشته بودند. عشق به چشمانداز بر نقشهی خانههای شهر تأثیر گذاشته بود.
در این شهرِ چشماندازها، منظره مانندِ گفتار یا نوشتار، نوعی ارتباط مدام بود. سلطان اغلب مواقع از ایوان قصر توپکاپی با تلسکوپ غَلَطِه را تماشا میکرد و اهالی غَلَطِه در هر فرصتی با تلسکوپ قصر را تماشا میکردند... این کتاب چشمانداز تمامنمای تاریخ قسطنطنیه است.
مروری بر کتاب «قسطنطنیه»
بیزانس را یونانیها در قرن هفتم قبل از میلاد بهعنوان مستعمره بنا کردند و در 324م، کنستانتین/ قسطنطین کبیر شهر جدیدی با نام روم نو در جای آن ساخت. پایتخت جدیدی که موقعیت استراتژیک آن از روم قدیم که کنار رود تیبِر قرار داشت، بهتر بود. از آن پس، بیش از هزار سال پایتخت امپراتوری روم شرقی/ بیزانس بود. در قرن ششم میلادی، امپراتور ژوستینیَن، سازندهی هاگیاسوفیا بر کنستانتینوپل/ قسطنطنیه حکمروایی میکرد و امپراتوریاش از فرات تا تنگهی جبل طارق گسترده بود.
فیلیپ مَنسِل نویسندهی کتاب «قسطنطنیه» میگوید: در جهان هیچ شهر دیگری چنین تاریخ سلطنتی پر دوامی ندارد. به علاوه، در بیشتر هزار سال امپراتوری خود، بزرگترین و بافرهنگترین شهر اروپا بوده است، خزانهی مجسمهها و نسخههای خطی ادبیات یونانی_رومی و کانون حیات مسیحیت شرقی. در قرون وسطا سیاحی به نام بنیامین اهل تودلا با دیدن ثروت و غنای آن نوشته بود: «در اینجا یونانیها طلا و جواهرات قیمیتی بسیار دارند، رداهایشان از ابریشم است و با نخ گلدوزی شده، با اسب رفتوآمد میکنند، به شاهزادهها میمانند... در هیچجای جهان ثروتی مثل ثروت قسطنطنیه یافت نمیشود.» در 1203، در دورهی جنگهای صلیبی شوالیهای به نام سیور دِویلهاردوئن نیز نوشته که همرزمان او با دیدن قسطنطنیه در حیرت فرو رفتند: «هنگامی که این دیوارهای بلند، این برجهای پرنقشونگار که شهر را کاملاً دربرگرفته، آن کاخهای مجلل و آن کلیساهای رفیع را دیدند که تعدادشان آنقدر زیاد بود که کسی تا خودش آنها را نبیند، باورش نمیشود...»
زیرا قسطنطنیه را باشکوهترین دیوارهای همهی شهرهای اروپا در بر گرفته بود. این دیوارها که بین سالهای 412 تا 422 ساخته شده بودند، از دریای مرمره تا شاخ زرین گسترده بودند و دورتادور آنها را خندق گرفته بود. آنها سه لایه ضخامت داشتند و این سر تا آن سرشان، 192 برج کنگرهدار ساخته شده بود. دیوارهای قسطنطنیه 67/6 کیلومتر مساحتشان بود و هماهنگ با فراز و نشیب زمین ساخته شده بودند. در قرن نوزدهم، خندقها به باغ و بستان تبدیل شدند، دیوارها فرو ریختند، پاپیتال و عَشَقه آنها را پوشاند و گذرگاه گلههای بز و گلهداران شدند. بایرُن نوشته است: «من ویرانههای آتن، اِفِسوس و دِلفی را دیدهام، بخش اعظم ترکیه، خیلی جاهای اروپا و بعضی جاهای آسیا را زیر پا گذاشتهام، اما هرگز شاهکاری طبیعی یا هنری ندیدهام که همچون دورنمای (قلعه) هفتبرج تا شاخ زرین، از هر جهت این چنین بر من تاثیر گذاشته باشد.».
دربارهی فیلیپ مَنسِل، نویسندهی کتاب «قسطنطنیه»
فیلیپ مَنسِل در سال 1951 در لندن زاده شد و در سال 1978 از یونیورسیتی کالج لندن دکتری گرفت. او نویسندهی تاریخ دربارها و سلسلهها و شهرهای فرانسه و عثمانی است. از آثار او است: شرححال لویی هجدهم؛ پاریس بین امپراتوریها، 1852 ـ 1814؛ زندگی لویی شانزدهم؛ سلاطین در اوج جلال و شکوه: آخرین سالهای جهان عثمانی؛ و لِوانت: شکوه و فاجعه در مدیترانه. کتابهایش به زبانهای ایتالیایی و یونانی و ترکی ترجمه شده است. او با نشریات بسیاری ازجمله فاینَنشِل تایمز، دِیلی تلگراف، اسپکتِیتور، آپولو و اینترنشنال هرالد تریبیون همکاری داشته است.
مَنسِل عضو انجمن تاریخی سلطنتی بریتانیا، انجمن تاریخی سلطنتی و سردبیرِ تاریخنگار دربار و خبرنامهی انجمن مطالعات دربار است. کتاب حاضر به زبانهای ترکی و یونانی ترجمه شده است.
دربارهی ترجمه و چاپ فارسی کتاب «قسطنطنیه»
کتاب «قسطنطنیه» با عنوان فرعی (شهر محبوب جهان) نوشتهی فیلیپ مَنسِل با ترجمهی شهلا طهماسبی در فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم (تهران _ 1401) منتشر شده است.
شهلا طهماسبی مترجم کتاب «قسطنطنیه»، متولد 1331 در تهران است. پدر او پزشک و نظامی، و مادرش دیپلمه و عضو داوطلب مؤسسات مختلف بود. طهماسبی لیسانس حقوق از دانشگاه ملی ایران است. او همکاری با مؤسسات مختلفی چون مؤسسهی لغتنامهی دهخدا، فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان، مرکز نشر دانشگاهی، فرهنگ فارسی سخن، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بنیاد دایر?المعارف اسلامی را در کارنامه دارد. از سال 1372 ترجمهی کتابهای گروه سنی نوجوان را آغاز کرده و بیش از 40 کتاب در این گروه سنی منتشر کرده است. او ترجمهی کتاب بزرگسالان را نیز از سال 1383آغاز وحدود 20 کتاب منتشر کرده است. ترجمهی مجموعه آثار رولد دال از برجستهترین آثار این مترجم است.
کتاب «قسطنطنیه» در نگاه دیگران
_ گنجینهای پایانناپذیر از اطلاعات شگفتیآور و مکاشفات بینظیر... یک تاریخ فرهنگی و اجتماعی و در عین حال سیاسی. تصویر محققانه و ممتاز منسل از این شهر سلطنتی فریبنده و رنگ و بوی بومی آن مسحورکننده است… من آن را یکنفس خواندم… آرزو داشتم باز هم ادامه مییافت. (رابرت کروِر، اسکاتزمَن)
_ شاهکاری محققانه و بینقص، اثر تاریخی پرکار و استادانه… از زمانی که رانسیمان قلمش را زمین گذاشت، چنین تاریخ محکم و موثقی در مطالعات خاورمیانه پدید نیامده است… جای تردید نیست که این کتاب در ردیف کارهای کلاسیک قرار میگیرد. (ویلیام دالریمپل، ایندیپندنت)
_ بینظیر و فوقالعاده … تجربه و حیات یک شهر در این کتاب میبالد… انسان در طول مطالعه، ضربان قلب سرخوشانه و اسرارآمیز قسطنطنیه را حس میکند. (مایکل راتکلیف، اُبزِروِر)
_ این معرفی کوتاه و مختصر حق مطلب را در مورد غنا و پختگی این کتاب ادا نمیکند. مَنسِل، برای خلق این اثر، انبوهی اطلاعات خیرهکننده، حکایت و لطیفه جمعآوری و تجزیه و تحلیل کرده است… قسطنطنیه برای خوانندهی عادی نوشته شده، اما تحسین محققان و متخصصان آکادمیک عثمانی را نیز برمیانگیزد. (نوئل مالکولم، ساندی تلگراف)