دور و نزدیک آمرصاحب - خاطراتی از بودن در کنار قهرمان ملی احمدشاه مسعود

کتاب «دور و نزديکِ آمرصاحب: خاطراتي از بودن در کنار قهرمان ملي، احمدشاه مسعود» نوشت? محمدفهيم دشتي
احمدشاه مسعود از نگاه محمدفهيم دشتي. کتاب «دور و نزديکِ آمرصاحب: خاطراتي از بودن در کنار قهرمان ملي، احمدشاه مسعود» روايت محمدفهيم دشتيِ روزنامه‌نگار از دوران همنشيني و هم‌صحبتي‌اش با احمدشاه مسعود، مرد سياسي محبوب و قهرمان ملي افغانستان، است؛ مردي که در کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» بيشتر با عنوان آمرصاحب از او ياد مي‌شود.
محمدفهيم دشتي در کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» لحظاتي را که با احمدشاه مسعود گذرانده است روايت مي‌کند و از خلال اين روايت، چهره‌اي را که خود از احمدشاه مسعود شناخته است ترسيم مي‌کند.
کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» همچنين ما را با خود به دوره‌اي از تاريخ پرتلاطم افغانستان، در دوران جنگ با طالبان که احمدشاه مسعود و نيروهايش هم با آن درگير بودند، مي‌بَرَد و حين سخن گفتن از شخصيت و منش و گفتار احمدشاه مسعود، نمايي از آن دوره را نيز پيشِ چشم مخاطبان مي‌آورد و براي مخاطباني که از آن روزها تنها روايت‌هايي شنيده‌اند، نقل مي‌کند که در آن دوره در بخشي از جبه? مبارزه با طالبان چه مي‌گذشت.
در کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» همراه محمدفهيم دشتي به گوشه‌هايي از خلوت احمدشاه مسعود مي‌رويم و افکار و طرز نگاه اين مبارز محبوب افغانستاني به جهان را، آن‌گونه که راوي ديده و دريافته و ثبت کرده است، مي‌خوانيم.

مروري بر کتاب «دور و نزديک آمرصاحب»
محمدفهيم دشتي خاطرات ديدارهايش با احمدشاه مسعود و همنشيني و همسُخني‌هايش با او و مشاهداتش از رفتار و منش او را از دوران بچگي که اولين بار احمدشاه مسعود را ديده بوده است آغاز مي‌کند و آن‌گاه مي‌رسد به دوران بزرگسالي و زماني که بيشتر با اين قهرمان ملي افغانستان حشر و نشر داشته و خوي و منش او و طرز رفتارش با ديگران را از فاصله‌اي نزديک‌تر مي‌ديده و افکار و طرز نگاه احمدشاه مسعود به جهان را از خود او مي‌شنيده است.
کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» شرح مواجهه‌اي مستقيم و از نزديک با احمدشاه مسعود است و زوايايي از شخصيت و زندگي او را به خوانندگان نشان مي‌دهد؛ زوايايي که تنها کسي مي‌توانسته آن‌ها را ببيند و ثبت کند که با احمدشاه مسعود از نزديک آشنا و همنشين بوده باشد.
احمدشاه مسعودِ کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» درواقع همان احمدشاه مسعودِ محبوبِ آشناست اما در اين کتاب، با نزديک‌تر شدن به او، راز اين محبوبيت را به‌واسط? روايت محمدفهيم دشتي که خود از شيفتگان احمدشاه مسعود بوده است و محضر او را از نزديک درک کرده است درمي‌يابيم و مي‌فهميم که دليل اين‌همه محبوبيت او در چه چيزهايي نهفته بوده است.
در کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» همچنين در کوه و کمر با احمدشاه مسعود و يارانش همراه مي‌شويم و زندگي آن‌ها را در متن روزهايي بحراني از تاريخ افغانستان و دوران سخت مبارزه با طالبان دنبال مي‌کنيم.
کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» از يادداشتي از کاوه آهنگر در معرفي محمدفهيم دشتي و شرح زندگي او، مقدمه‌اي از سياره دشتي، همسر محمدفهيم دشتي، يادداشت محمدفهيم دشتي بر چاپ دوم اين کتاب، پيشگفتار و نيز زندگي‌نام? احمدشاه مسعود تشکيل شده است.
کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» همچنين با عکس‌هايي از احمدشاه مسعود همراه است.
در بخشي از کتاب «دور و نزديک آمرصاحب» مي‌خوانيد: «آمرصاحب پرسيد که موقعيت طالبان در کجاست. قوماندان گدا چند نشاني از برآمده‌گي‌ها و فرورفته‌گي‌هاي کوه‌هاي خاواک را داد. آمرصاحب باز پرسيد که هاوان در کجا نصب شده. قوماندان گدا باز از همان نشاني‌ها گفت. براي ما چند نفري که در اتاق حاضر بوديم، آن نشاني‌ها هيچ معنايي نداشت؛ اما از پاسخ‌هاي آمرصاحب معلوم بود، که نشاني‌ها را مي‌شناسد. آمرصاحب هدايت داد که هاوان را از موقعيت‌اش بر يک قل? ديگر کوه که ظاهراً در سمت راست آن‌جايي که قبلاً نصب شده بود، موقعيت داشت، انتقال بدهند و مي‌گفت که اگر طالبان در آن موقعيتي باشند که قوماندان گدا نشاني داده، هاوان از آن نقط? جديد مي‌تواند آن‌ها را هدف بگيرد.
گفت‌وگو قطع شد. آمرصاحب بدون اين‌که آدم خاصي را مخاطب قرار دهد و مثل اين‌که با خود حرف بزند، گفت: "نمي‌شود، بايد خودم بروم."
بوت‌هايش را از گوش? اتاق گرفت و به پوشيدن آن مشغول شد. هنگامي که بند بوت‌هايش را مي‌بست و درحالي‌که نگاه‌هايش به‌سوي سباوون و جمعه‌خان دوخته شده بود، باز مانند دفع? قبل، با خود حرف مي‌زد: "نمي‌فهمم تا چي وقت بچه‌هاي مردم را دَم اَره به کشتن بدهم؟ اگر جنگ کنيم تا چي وقت و اگر تسليم شويم، اين ننگ بزرگ را به کجا ببريم؟"
حالا آماده رفتن بود. هوا تاريک شده بود.»
کتاب «دور و نزديک آمرصاحب: خاطراتي از بودن در کنار قهرمان ملي، احمدشاه مسعود» در نشر ني منتشر شده است.

درباره محمدفهيم دشتي، نويسنده کتاب «دور و نزديک آمرصاحب»
محمدفهيم دشتي، متولد 1351 و درگذشته به سال 1400، روزنامه‌نگار، مشاور رسانه‌اي و تحليل‌گر و فعال سياسي افغانستاني است. دشتي از روزنامه‌نگاران پيشکسوت افغانستان و از مدافعان آزادي بيان بود. او با هفته‌نام? کابل که احمدشاه مسعود پايه‌گذارش بود همکاري مي‌کرد و مدتي هم مديريت اين هفته‌نامه را به‌عهده داشت که از اين دوره به‌عنوان دوران شکوفايي هفته‌نام? کابل ياد مي‌شود. او همچنين مؤسس يک روزنامه در کابل و پشتيبان روزنامه‌نگاران در افغانستان بود.
دشتي خواهرزاده عبدالله عبدالله، سياستمدار افغانستاني، و نيز از هم‌رزمان احمدشاه مسعود در مبارزه با طالبان بود. روزي که احمدشاه مسعود کشته شد، دشتي هم همراه او بود و از ناحي? چشم آسيب ديد اما از مرگ نجات يافت. بعدها که افغانستان بار ديگر تحت سلط? طالبان درآمد، دشتي به همراه احمد مسعود، پسر احمدشاه مسعود و رهبر دومين جبه? مقاومت ملي افغانستان، به پنجشير رفت و با تشکيل جبه? مقاومت دوم، سخنگوي آن شد و بار ديگر به صف مبارزه با طالبان پيوست و اين‌بار در حمل? طالبان به پنجشير کشته شد.
از آثار محمدفهيم دشتي مي‌توان به کتاب «پايان بازي» اشاره کرد.