حدوث نقطه ها
نویسنده: منیرالدین بیروتی
ناشر: نیلوفر
دسته بندی: داستان ایرانی
585,000 ریال
کتاب «حُدوثِ نقطهها» نوشتۀ منیرالدین بیروتی
داستانهایی درباب زندگی در دنیای متن. کتاب «حُدوثِ نقطهها» مجموعه داستانی است از منیرالدین بیروتی که داستانهای آن همه حول نوشته و نوشتن میگردند و حول آدمهایی که متن و واژهها برایشان همچون صحنۀ داستانهایی معمایی است.
داستانهای کتاب «حدوث نقطهها» حکایتهایی از گم شدن در هزارتوهای روایتاند.
منیرالدین بیروتی در کتاب «حدوث نقطهها» از راوی و روایت و کتاب و نوشتن و جهان بازیگونۀ متن میگویند و جهان را همچون کتابی میبیند که آدمی در آن همچون وجودی مبهم و سردرگم است که مینویسد و خود نیز گویی نوشته میشود.
کتاب «حدوث نقطهها» گویی نقطۀ تلاقی و محل ملاقات متون عرفانی ادبیات کلاسیک ایران با جهان داستانهای خورخه لوئیس بورخس آرژانتینی است.
مروری بر کتاب «حُدوثِ نقطهها»
آنچه در همۀ داستانهای کتاب «حدوث نقطهها» جلب توجه میکند حضور رازآلود و معمایی متن و کتاب و کتابت در این داستانهاست و این همان عنصری است که کتاب «حدوث نقطهها» را به داستانهای بورخس شبیه میکند.
دیگر وجه شباهت داستانهای کتاب «حدوث نقطهها» با قصههای بورخس، لحن و ساختار مقالهوار این داستانهاست. راوی تمام داستانهای این مجموعه، آدمی نویسنده و عاشق داستان و کتاب است که حین نقل حکایتی از کتابی دیگر، کتابی معمولاً مرموز و قدیمی که یا نویسندهاش معلوم نیست یا بخشی از آن مفقود است، در معمای آن کتاب و معمای کتابت سرگردان میشود و خود انگار میشود شخصیتی از حکایتی که از آن سخن میگوید.
داستانهای کتاب «حدوث نقطهها» همچنین نوعی مکالمه با متون عرفانی کهن برقرار میکنند و متونی خیالی یا واقعی از گذشته را به متن جهان امروز میآورند.
در کتاب «حدوث نقطهها» جهان واقعی بهمثابه هزارتوی یک متن مکتوب داستانی که آدمی گویی شخصیت آن است، نمایانده میشود. در این هزارتو، کتاب خواندن گویی خود به جستجویی برای گشودن گره از یک معما بدل میشود؛ معمایی که در کتابهای ناقص و بیآغاز و انجام گنجانده شده و راویان داستانهای کتاب «حدوث نقطهها»، در پی گشودن این معماها و نیز معمای معنای نویسنده بودن و هویت نویسنده، در هزارتوی متکثر متنها و کتابها و داستانها گم میشوند و گاه خود را حین نوشتن، در حال نوشته شدن مییابند.
کتاب «حدوث نقطهها» از نُه داستان تشکیل شده که عبارتند از: «کتابِ کهنهی مندنیپور»، «او»، «سخنرانی دکتر "م" دربارهی سه نسخه از یک کتاب»، «در برعکس»، «عطّار»، «بازیِ نافی»، «رسالهی منیر سَمیر»، «ماجرای حادث و قدیم و احمد ابن موسای کشمیری» و «آدمِ آخر».
آنچه میخوانید قسمتی از داستان «در برعکس» از کتاب «حدوث نقطهها» است: «من عاشق فلسفه هستم امّا عاشق هیچ فیلسوفی نیستم. شاید تناقضی در این گفته ببینید و شاید گفتهی من تناقض هم داشته باشد امّا حتی اگر گفتهی من متناقض هم به نظر برسد باز عین واقعیت است. به گمانم هگل است که میگوید زندگی یعنی تناقض و مولانا هم در آثارش بارها و بارها اشاره کرده که بودن یعنی جمع اضداد.
به گمان من هر فیلسوفی که نظامی فلسفی ارائه میکند درواقع دارد به نوعی زندگینامهی خودش را در مقابل چشم جهانیان قرار میدهد و این کار البته حماقت محض است اما در عین حال کار کوچکی هم نیست. هیچ آدم کوچکی نه حاضر است و نه قادر تا زندگیاش را در مقابل چشم جهانیان افشا کند. چون آدم عادی قدرتِ همنشین کردن اضداد را در کنار هم ندارد. قصدم از این مقدمه این نبود که بحثی فلسفی راه بیندازم، نه. من داستاننویسم. داستاننویسی معمولی. دیگر آنقدرها جوان نیستم تا خیال کنم نابغه هستم و بالاخره یک روزی کشف میشوم. نه. برای مجلات و ناشری که سالهاست کتابهام را چاپ میکند داستان و رمان مینویسم و دستمزد ناچیزی میگیرم. و حالا برای یک مؤسسه که دربارهی ارتباط میان فلسفه و روانشناسی کار تحقیقاتی میکند میخواهم داستانی بنویسم.
پیداست که داستانم را بیمقدمه باید شروع میکردم، از این امر به خوبی آگاهم. امّا نمیخواهم این کار را بکنم. شاید به هزار و یک دلیل و آن یک دلیلِ آخرش اینکه اینبار نمیخواهم، یعنی دلم نمیخواهد مثل همهی داستانها این داستان را شروع بکنم. یا بهتر دلم نمیخواهد داستانی مثل همهی داستانها بنویسم.
راستش انقدر داستانهای جور واجور خواندهام و نوشتهام که دیگر حتی از شنیدن اسمِ داستان هم حالم بد میشود و این واقعیتی است که اصلاً نمیتوانم منکر آن بشوم. با این وجود میدانید که مجبورم داستان بنویسم.
امّا چرا با آن جملهی "من عاشق فلسفه هستم" شروع کردم؟
خیلی ساده است. چون اینبار نمیخواهم داستان بنویسم. میبینید؟ حتی برای داستان ننوشتن هم باید داستان نوشت. و این یعنی خودِ زندگی.
خب مردی را در نظر بگیرید که نویسنده است. نویسندهای معمولی. امّا او خودش دربارهی خودش فکر میکند که حتی از آدمهای معمولی هم معمولیتر است. البته این امر در میان نویسندههای ما اصلاً رایج نیست و من به خوبی این را میدانم. نویسندههای ما هرچقدر معمولیتر و مبتذلتر باشند خودشان را بیشتر خاص و غیرمعمولی میدانند. نمیدانم کدام فیلسوف بزرگی این را گفته (شاید پاسکال، شاید هم کییر کگور، شاید هم هوراس گفته باشد) که آن کسی که باور کند معمولیترین آدم روی زمین است غیرمعمولیترین آدم تاریخ است.»
کتاب «حدوث نقطهها» در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
دربارۀ منیرالدین بیروتی، نویسندۀ کتاب «حُدوثِ نقطهها»
منیرالدین بیروتی، متولد 1349، داستاننویس ایرانی زادۀ بغداد است. اولین داستان کوتاه بیروتی در سال 1376 در مجلۀ «آدینه» به چاپ رسید و سپس داستانهایی از او در مجلاتی چون «معیار» و «عصر پنجشنبه» منتشر شد.
از آثار منیرالدین بیروتی میتوان به رمانهای «چهار درد»، «سلام مترسک» و «بحر و نهر» و مجموعه داستانهای «تک خشت» و «آرام در سایه» اشاره کرد.
مجموعه داستان «تک خشت» بیروتی، بههمراه مجموعه داستان «نَهَست» ابراهیم دَمشناس»، در سال 1383 برندۀ مشترک جایزۀ بهترین مجموعه داستان اول چهارمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری شد و رمان «چهار درد» او نیز در سال 1385، در ششمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری، بههمراه رمان «رویای تبت» فریبا وفی، برندۀ مشترک جایزۀ بهترین رمان شد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 112 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک