نامه ی کوتاه وداع طولانی
پتر هانتکه
روژان مظفری
آده
دسته بندی: ادبیات-آلمان
| کد آیتم: |
1524466 |
| بارکد: |
9786229255438 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
142 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» اثر پتر هانتکه
داستان سفر و جستجو. کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني»، با عنوان اصلي Der kurze Brief zum langen Abschied، و عنوان انگليسي Short Letter, Long Farewell، رماني است دربار? هويت، روابط انساني و عاطفي و تقابل فرهنگها.
پتر هانتکه در کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» داستان سفري را بهجستجوي گمشدهاي روايت ميکند و از خلال اين داستان، به ژرفاي حسيات و عواطف و ادراکات انساني و پيچيدگيهاي آدمي نقب ميزند و همچنين فرهنگ اروپايي و امريکايي را باهم مواجه ميکند.
متن اصلي کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» اولين بار در سال 1972 به زبان آلماني منتشر شده و ترجم? انگليسي آن، که اساس ترجم? فارسي اين رمان بوده، اولين بار در سال 1974 به چاپ رسيده است.
مروري بر کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني»
راوي و شخصيت اصلي کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» مردي اتريشي است که بهجستجوي همسرش، جوديت، که براي او نامهاي گذاشته و در آن نوشته است که در نيويورک است، از پراويدنس در رودآيلندِ امريکا به نيويورک ميرود. زن در نام? کوتاهش به مرد، از او خواسته است که دنبالش نگردد چون پيدا کردنش دردي از مرد دوا نميکند. مرد اما به نيويورک ميرود و دنبال رد و نشاني از زن ميگردد.
کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» اما صرفاً به شرح سفر شخصيت اصلي اين رمان به نيويورک ختم نميشود. اين سفر، آغاز سفري در نقاط مختلف امريکاست و باب آشنايي راوي را با زن و کودکي که در ادام? سفر با او همراه ميشوند و نيز آشنايي او با اشخاصي ديگر را ميگشايد.
کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» اما نهفقط داستان سفري در مکان و جغرافيا و بهجستجوي ديگري، که سفري دروني در جستجوي خود نيز هست. راوي اين رمان، حين سفر در امريکا، به گذشت? خود نقب ميزند و درون خود را ميکاود و همچنين رابطهاش را با همسرش مرور ميکند و نيز به تأمل دربار? موضوعات مختلف، از جمله طبيعت و اشياء مصنوع و رابط? ميان واقعيت و بازنمايي آن در هنر، ميپردازد.
راوي در طول سفر در امريکا درمييابد که همواره به خودش فکر ميکرده و توجه داشته و هيچوقت به ديگران توجه نکرده است.
کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» رماني دربار? روابط عاطفي و انساني و نيز تقابل و مواجه? فرهنگ اروپايي و امريکايي است.
هانتکه در کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» جابهجا به تاريخ امريکا و مظاهر فرهنگي گوناگون اين سرزمين، از جمله سينماي جان فورد و فيلم «آقاي لينکلن جوان» او و رمان «گتسبي بزرگ» اسکات فيتزجرالد، ارجاع ميدهد.
گفتني است که در صفحات پاياني کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» خودِ جان فورد، بهعنوان يکي از شخصيتهاي رمان، حضور مييابد و با جوديت و راوي صحبت ميکند.
در بخشي از کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» ميخوانيد: «درحاليکه از پيادهرو به وسط خيابان ميرفتم و باز به پيادهرو برميگشتم گفتم "امروز دومين روز حضور من در امريکاست. نميدانم توي همين مدت کوتاه تغيير کردهام يا نه." ناخواسته هنگام راه رفتن از روي شانهام نگاهي به عقب انداختم و بعد با بيصبري به ساعت مچيام نگاه کردم. همانطور که گاهي پيش ميآيد چيزي که خواندهام باعث شود بخواهم تجربههاي مشابهي داشته باشم، گتسبي بزرگ هماکنون به من فرمان ميداد خودم را فوراً دگرگون کنم. ناگهان تکانش در جهت تغيير به چيزي متفاوت با آنچه بودم به نيازي فيزيکي تبديل شد. از خود پرسيدم چگونه ميتوانم احساساتي را بروز دهم که گتسبي بزرگ در من برانگيخته است، و در محيط خود به تناسب اين احساسات عمل کنم؟ احساساتي مثل حرارت، توجه، آرامش و شادي، و احساس ميکردم بايد تمايلم به ترس و وحشت را براي هميشه کنار بگذارم. طبق احساسات جديدم ميتوانستم عمل کنم: ديگر هرگز از وحشت خشکم نخواهد زد! اما محيطي که سرانجام در آن نشان دهم ميتوانم متفاوت باشم کجا بود؟ درحالحاضر محيط قديمي خود را پشتسر گذاشته بودم؛ در محيط جديدم هنوز نميتوانستم غير از کسي باشم که از امکانات عمومي استفاده ميکند، در خيابانها قدم ميزند، سوار اتوبوس ميشود، در هتل زندگي ميکند و روي چهارپايههاي کافه مينشيند. آرزو هم نداشتم چيزي بيش از اين باشم، چون آنگاه بايد خودنمايي ميکردم. باور داشتم که بالاخره از نياز به جلبتوجه با خودنمايي خلاص شدهام. بااينحال، من که عزم خود را براي گوشبهزنگ بودن و گشودگي به روي محيط پيرامونم جزم کرده بودم بهسرعت از هر کسي که در پيادهرو به من نزديک ميشد رو بر ميگرداندم، با کراهت و ترشرويي از ديدن چهرهي ديگران، طبق معمول منزجر از هر چيزي که خودم نبود.»
دربار? پتر هانتکه، نويسند? کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني»
پتر هانتکه (Peter Handke)، متولد 1942، داستاننويس و نمايشنامهنويس اتريشي و برند? جايز? نوبل ادبيات در سال 2019 است. هانتکه نويسندهاي آوانگارد با گرايشهايي نامتعارف در روايتگري است. او معمولاً در آثارش نه بهشيوههاي مألوف و آشنا، بلکه بهشيوهاي داستان خود را روايت ميکند که مخاطب را هرچه بيشتر به مشارکت و کلنجار با متن، براي درک آنچه روايت ميشود، واميدارد.
از آثار پتر هانتکه ميتوان به «اهانت به تماشاگر»، «اتهام به خود»، «تکرار»، «فروشندهي دورهگرد»، «کاسپار» و «ترس دروازهبان از پنالتي» اشاره کرد.
براساس رمان «ترس دروازهبان از پنالتي» هانتکه، ويم وندرس فيلمي به همين نام ساخته است. هانتکه همچنين در نگارش فيلمنام? فيلم معروف «بهشت بر فراز برلين» ويم وندرس، که وندرس بهخاطر آن جايز? بهترين کارگرداني جشنوار? کن را گرفت، مشارکت داشته است.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني»
کتاب «نامهي کوتاه، وداع طولاني» با ترجم? روژان مظفري در انتشارات آده منتشر شده است.
دکتر روژان مظفري، متولد 1359، مترجم ايراني است. مظفري داراي دکتراي جامعهشناسي هنر است. از ترجمههاي او ميتوان به کتاب «شکلگيري سرمايهداري هيجاني: در نقد صنعت روانکاوي» اشاره کرد.
روژان مظفري همچنين مقالاتي را در زمين? محيط زيست و جامعهشناسي و اقتصاد سياسي ترجمه و منتشر کرده است.