موزه تسلیم بی قید و شرط
نویسنده: دوبراوکا اوگرشیج
مترجم: آذر عالی پور
ناشر: فرهنگ نشر نو
دسته بندی: سایر کشورهای اروپا
2,070,000 ریال
کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» اثر دوبراوکا اوگرشیچ
رمانی دربابِ تاریخ، زندگی روزمره، هنر، ادبیات، سالخوردگی، خاطره، فراموشی، تبعید، جنگ، اندوه، مرگ و سیاست. کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط»، با عنوان اصلی Muzej bezuvjetne predaje و عنوان انگلیسی The Museum of Unconditional Surrender، رمانی است کُلاژگونه و متشکل از تکههایی که در عین تنوع و تکثر، در کنار یکدیگر، مجموعهای یکپارچه را پدید میآورند.
در کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» با روایتی جذاب و سیال و تکهتکه مواجهید که آمیزهای است از واقعیت و خیال، خاطره و قصه و تاریخ و ادبیات.
دوبراوکا اوگرشیچ در کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» در متن زندگی روزمره گشت میزند، لحظاتی را از آن شکار میکند و با درآمیختن آن لحظات با تخیل و ادبیات و خاطرات و خواندهها و دیدهها و شنیدهها و دانستههای شخصیاش، رمانی نامتعارف پدید میآورد که سبکِ آن یادآورِ رمانهای میلان کوندرا است؛ رمانهایی که قصه و جُستار را بههم میآمیزند و ضمن نقل قصههایی جذاب، ما را به تأملی نقادانه در مفاهیم بنیادین زندگی فرامیخوانند.
با کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» به متن فجایع و موقعیتهای اندوهبار زندگی میرویم، جنگ و توتالیتاریسم را نقادانه مینگریم و موقعیت تبعید و مهاجرت اجباری را تجربه میکنیم و قصهها و حکایتهایی را میخوانیم که همۀ آوارگان و مردم مصیبتزده و اندوهگین جهان را بههم پیوند میدهند و مقاومتی را دربرابر زوال و نابودی تدارک میبینند.
کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» در ضمیمۀ ادبی تایمز، اثری «در تقبیح نیروهای ویرانگر» وصف شده است.
متن اصلی کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» اولین بار در سال 1997 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط»
دوبراوکا اوگرشیچ در کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» تاریخ و رنج و درد و فاجعه را در اشیاء، خردهریزها، عکسها، تکههایی از نقل قولها، یادها، منظرهها، تصویرها، لحظات و موقعیتهایی که خُرد و کوچک مینمایند و در متن زندگی روزمره جستجو میکند و نشان میدهد که لحظات و آدمهای ازیادرفتۀ تاریخ چگونه در کوچکترین چیزها فشرده میشوند و زنده میمانند و به انتظار مینشینند تا در لحظهای خاص مرئی شوند.
کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» نه یک تاریخ رسمی، بلکه تاریخی است که در تاریکجاهای تاریخِ رسمی مدفون مانده است؛ تاریخ مردم و زندگیهای از یادها رفته که گاهی یک شیءِ بهظاهر بیاهمیت، یک صدا، یک حرف، یک نقل قول از یک کتاب، یک حرکت کوچک، یک نگاه، یک عکس و خلاصه هرآنچه بیاهمیت و خُرد مینماید، آنها را زنده و مرئی میکند و نشان میدهد این افراد و این زندگیها چطور بازیچۀ جنگ و قدرت و سیاست شدهاند.
کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» بازیابی خاطرات است نه صرفاً با نیتی نوستالژیک، بلکه با هدفِ تجمیعِ بیقدرتانِ پراکنده در جهان، دربرابر صداهایی که تاریخ رسمی، عرصۀ جولان آنهاست.
اوگرشیچ در کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط»، با برقرار کردن پیوندی میان تاریخ و ادبیات و هنرهای تجسمی و خاطره و زندگی روزمره و با کُلاژ و به هم چسباندن تکههایی از ژانرهای ادبی و احضارِ پراکندههایی که هر یک از جایی آمدهاند، تاریخ شکستخوردگان و فراموششدگان را مینویسد و به آنچه پراکنده مینماید، انسجامی شکلی و معنایی میبخشد.
کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» رمانی در ستایش امور خُرد و فراموششده است؛ رمانی که نشان میدهد چطور میشود از همۀ آنچه بهدردنخور و دورریختنی و بیاهمیت مینماید، اثری هنری و ادبی آفرید و ردّ تاریخ فراموششدگان را در همین بهدردنخورها و دورریختنیها جستجو کرد و این تاریخ را به صحنه آورد و بر آن نور تاباند.
اوگرشیچ در ابتدای کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» در توضیح ساختار و شکل این رمان، از فیل آبیای سخن میگوید که اشیاء بیرونکشیده از شکمش در باغوحش برلین نمایش داده شده بوده است؛ انواعواقسام چیزها در شکم این فیل دریایی بودهاند. اوگرشیچ آنگاه از ارتباط معناییای سخن میگوید که میتوان بین این اشیای بهظاهر بیربط بههم پیدا کرد. او میگوید که اجزاء و قطعات کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» نیز ارتباط معناییای از این نوع با هم دارند و خواننده باید این کتاب را با این دید بخواند و حوصله کند تا روابط میان بخشهای مختلف آن مرئی شوند.
راوی کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» یک مهاجرِ جاکنشده از وطن است که میان اشیا و آدمها و کتابها و یادها پرسه میزند و ارتباط معنایی میان آنها را کشف میکند و به تماشا میگذارد.
در بخشی از کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» میخوانید: «چیدمان ریچارد شبیه سیرکی است که در آن به جای حیوانات و آدمها، اشیا برنامه اجرا میکنند. ریچارد مثل رامکنندۀ حیوانات یا یک تردست، اشیای سنگین را آموزش میدهد تا تبدیل به اشیایی سبک شوند.
به طور مثال، او که ثابت کرده بود ابعاد یک پایۀ پرچم دانمارکی مساوی است با ابعاد پایۀ یک صندلی دانمارکی، پایۀ یک صندلی را فرو کرد توی پایۀ پرچمی که زده بودند سردرِ یکی از ساختمانهای کپنهاگ. و در نتیجه همه دیدند که به جای پرچم دانمارک، صندلی دانمارکی دارد توی هوا تکانتکان میخورد.
ریچارد میزهای سنگین را مجبور میکند روی یک پا بایستند. او تعدادی لامپ ظریف را بین بشقابهای فلزی بزرگ میگذارد و یادشان میدهد که چطور وزن بشقابها را تحمل کنند و نشکنند. بطریهای شیشهای را در عجیبترین جاهای ممکن قرار میدهد، جاهایی که خطرش هست که بیفتند و بشکنند. عصاها را طوری تربیت میکند که کاری را که برایش ساخته شدهاند انجام ندهند. یک بار عصایی را گذاشت درست روی لبۀ یک سطح شیشهای چسبیده به دیوار. عصا نیفتاد. ریچارد به کانتینرهای سنگینی که به شیشه تکیه داده و یکوَری شدهاند میآموزد که چطور نیفتند. خانههای حلبی میسازد و مجبورشان میکند که به شکل وارونه توی هوا آویزان شوند. ریچارد بشقابها را میپرستد و همیشه آنها را در بلندترین مکانها قرار میدهد و با چوبدستیهای خیلی باریک نگهشان میدارد تا ببیند چقدر میتوانند تحمل کنند و نیفتند. بشقابهای ریچارد هیچوقت نمیافتند.
ریچارد عشق بین مواد ناسازگار را نشان میدهد، اشیای نامرتبط را به عقد هم درمیآورد، او بیل معماری زمخت را روی بالشی نرم که یک روبالشی کتانی ظریف دارد قرار میدهد. او یک توری فلزی زبر را میکشاند زیر یک قالیچۀ نرم و لطیف ایرانی، او غالباً یک قوطی سرد را با ابریشم گرم نوازش میکند...
میگویم: "کاش من هم میتوانستم این کار را بکنم..."
ریچارد میگوید: "نمیدانم چگونه با کلمات میشود این کار را کرد."»
دربارۀ دوبراوکا اوگرشیچ، نویسندۀ کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط»
دوبراوکا اوگرشیچ (Dubravka Ugrešić)، متولد 1949 و درگذشته به سال 2023، نویسندۀ یوگسلاو – کروات بود. اوگرشیچ تابعیت کشور هلند را هم داشت. او اما بیش از هرکجا بهعنوان نویسندهای اهل یوگسلاوی شناخته میشود.
اوگرشیچ نویسندهای ضدّ جنگ بود. او در آغاز جنگ در یوگسلاوی سابق، در سال 1991، موضعی قاطع دربرابر جنگ و ناسیونالیسم گرفت و در سال 1993 کرواسی را ترک کرد، چون نتوانست با دروغ فراگیر و هولناکی که آن را بر عرصههای گوناگون زندگی حاکم میدید و به آن انتقادی جدی داشت، کنار بیاید.
از اوگرشیچ، علاوه بر رمان و داستان کوتاه، آثاری غیرداستانی، اعم از جستار و تحقیق ادبی، هم منتشر شده است. او همکاری با چندین روزنامه و مجلۀ امریکایی و اروپایی و نیز تدریس در چندین دانشگاه، از جمله دانشگاههای هاروارد و کلمبیا، را هم در کارنامۀ کاری خود دارد.
از آثار دوبراوکا اوگرشیچ میتوان به رمانهای «بابا یاگا تخم گذاشت» و «وزارت درد» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط»
کتاب «موزۀ تسلیم بی قید و شرط» با ترجمۀ آذر عالیپور در نشر نو منتشر شده است. اساس ترجمۀ فارسی این رمان، ترجمۀ انگلیسی آن بوده است.
آذر عالیپور، متولد 1328 در ماهشهر، مترجم ایرانی است. او دارای لیسانس مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه تهران و فوق لیسانس روابط بینالملل از دانشگاه فرلی دیکنسون است.
از ترجمههای آذر عالیپور میتوان به کتابهای «شهود»، «جنون دونفره و چند داستان دیگر»، «ناگهان هوس» و «آتش در کوهستان» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | سایر کشورهای اروپا |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 366 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک