موزه تسلیم بی قید و شرط
The Museum of Unconditional Surrender
دوبراوکا اوگرشیج
آذر عالی پور
فرهنگ نشر نو
دسته بندی: سایر-کشورهای-اروپا
| کد آیتم: |
1525345 |
| بارکد: |
9786004904049 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
366 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» اثر دوبراوکا اوگرشيچ
رماني دربابِ تاريخ، زندگي روزمره، هنر، ادبيات، سالخوردگي، خاطره، فراموشي، تبعيد، جنگ، اندوه، مرگ و سياست. کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط»، با عنوان اصلي Muzej bezuvjetne predaje و عنوان انگليسي The Museum of Unconditional Surrender، رماني است کُلاژگونه و متشکل از تکههايي که در عين تنوع و تکثر، در کنار يکديگر، مجموعهاي يکپارچه را پديد ميآورند.
در کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» با روايتي جذاب و سيال و تکهتکه مواجهيد که آميزهاي است از واقعيت و خيال، خاطره و قصه و تاريخ و ادبيات.
دوبراوکا اوگرشيچ در کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» در متن زندگي روزمره گشت ميزند، لحظاتي را از آن شکار ميکند و با درآميختن آن لحظات با تخيل و ادبيات و خاطرات و خواندهها و ديدهها و شنيدهها و دانستههاي شخصياش، رماني نامتعارف پديد ميآورد که سبکِ آن يادآورِ رمانهاي ميلان کوندرا است؛ رمانهايي که قصه و جُستار را بههم ميآميزند و ضمن نقل قصههايي جذاب، ما را به تأملي نقادانه در مفاهيم بنيادين زندگي فراميخوانند.
با کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» به متن فجايع و موقعيتهاي اندوهبار زندگي ميرويم، جنگ و توتاليتاريسم را نقادانه مينگريم و موقعيت تبعيد و مهاجرت اجباري را تجربه ميکنيم و قصهها و حکايتهايي را ميخوانيم که هم? آوارگان و مردم مصيبتزده و اندوهگين جهان را بههم پيوند ميدهند و مقاومتي را دربرابر زوال و نابودي تدارک ميبينند.
کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» در ضميم? ادبي تايمز، اثري «در تقبيح نيروهاي ويرانگر» وصف شده است.
متن اصلي کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» اولين بار در سال 1997 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط»
دوبراوکا اوگرشيچ در کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» تاريخ و رنج و درد و فاجعه را در اشياء، خردهريزها، عکسها، تکههايي از نقل قولها، يادها، منظرهها، تصويرها، لحظات و موقعيتهايي که خُرد و کوچک مينمايند و در متن زندگي روزمره جستجو ميکند و نشان ميدهد که لحظات و آدمهاي ازيادرفت? تاريخ چگونه در کوچکترين چيزها فشرده ميشوند و زنده ميمانند و به انتظار مينشينند تا در لحظهاي خاص مرئي شوند.
کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» نه يک تاريخ رسمي، بلکه تاريخي است که در تاريکجاهاي تاريخِ رسمي مدفون مانده است؛ تاريخ مردم و زندگيهاي از يادها رفته که گاهي يک شيءِ بهظاهر بياهميت، يک صدا، يک حرف، يک نقل قول از يک کتاب، يک حرکت کوچک، يک نگاه، يک عکس و خلاصه هرآنچه بياهميت و خُرد مينمايد، آنها را زنده و مرئي ميکند و نشان ميدهد اين افراد و اين زندگيها چطور بازيچ? جنگ و قدرت و سياست شدهاند.
کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» بازيابي خاطرات است نه صرفاً با نيتي نوستالژيک، بلکه با هدفِ تجميعِ بيقدرتانِ پراکنده در جهان، دربرابر صداهايي که تاريخ رسمي، عرص? جولان آنهاست.
اوگرشيچ در کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط»، با برقرار کردن پيوندي ميان تاريخ و ادبيات و هنرهاي تجسمي و خاطره و زندگي روزمره و با کُلاژ و به هم چسباندن تکههايي از ژانرهاي ادبي و احضارِ پراکندههايي که هر يک از جايي آمدهاند، تاريخ شکستخوردگان و فراموششدگان را مينويسد و به آنچه پراکنده مينمايد، انسجامي شکلي و معنايي ميبخشد.
کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» رماني در ستايش امور خُرد و فراموششده است؛ رماني که نشان ميدهد چطور ميشود از هم? آنچه بهدردنخور و دورريختني و بياهميت مينمايد، اثري هنري و ادبي آفريد و ردّ تاريخ فراموششدگان را در همين بهدردنخورها و دورريختنيها جستجو کرد و اين تاريخ را به صحنه آورد و بر آن نور تاباند.
اوگرشيچ در ابتداي کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» در توضيح ساختار و شکل اين رمان، از فيل آبياي سخن ميگويد که اشياء بيرونکشيده از شکمش در باغوحش برلين نمايش داده شده بوده است؛ انواعواقسام چيزها در شکم اين فيل دريايي بودهاند. اوگرشيچ آنگاه از ارتباط معنايياي سخن ميگويد که ميتوان بين اين اشياي بهظاهر بيربط بههم پيدا کرد. او ميگويد که اجزاء و قطعات کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» نيز ارتباط معنايياي از اين نوع با هم دارند و خواننده بايد اين کتاب را با اين ديد بخواند و حوصله کند تا روابط ميان بخشهاي مختلف آن مرئي شوند.
راوي کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» يک مهاجرِ جاکنشده از وطن است که ميان اشيا و آدمها و کتابها و يادها پرسه ميزند و ارتباط معنايي ميان آنها را کشف ميکند و به تماشا ميگذارد.
در بخشي از کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» ميخوانيد: «چيدمان ريچارد شبيه سيرکي است که در آن به جاي حيوانات و آدمها، اشيا برنامه اجرا ميکنند. ريچارد مثل رامکنند? حيوانات يا يک تردست، اشياي سنگين را آموزش ميدهد تا تبديل به اشيايي سبک شوند.
به طور مثال، او که ثابت کرده بود ابعاد يک پاي? پرچم دانمارکي مساوي است با ابعاد پاي? يک صندلي دانمارکي، پاي? يک صندلي را فرو کرد توي پاي? پرچمي که زده بودند سردرِ يکي از ساختمانهاي کپنهاگ. و در نتيجه همه ديدند که به جاي پرچم دانمارک، صندلي دانمارکي دارد توي هوا تکانتکان ميخورد.
ريچارد ميزهاي سنگين را مجبور ميکند روي يک پا بايستند. او تعدادي لامپ ظريف را بين بشقابهاي فلزي بزرگ ميگذارد و يادشان ميدهد که چطور وزن بشقابها را تحمل کنند و نشکنند. بطريهاي شيشهاي را در عجيبترين جاهاي ممکن قرار ميدهد، جاهايي که خطرش هست که بيفتند و بشکنند. عصاها را طوري تربيت ميکند که کاري را که برايش ساخته شدهاند انجام ندهند. يک بار عصايي را گذاشت درست روي لب? يک سطح شيشهاي چسبيده به ديوار. عصا نيفتاد. ريچارد به کانتينرهاي سنگيني که به شيشه تکيه داده و يکوَري شدهاند ميآموزد که چطور نيفتند. خانههاي حلبي ميسازد و مجبورشان ميکند که به شکل وارونه توي هوا آويزان شوند. ريچارد بشقابها را ميپرستد و هميشه آنها را در بلندترين مکانها قرار ميدهد و با چوبدستيهاي خيلي باريک نگهشان ميدارد تا ببيند چقدر ميتوانند تحمل کنند و نيفتند. بشقابهاي ريچارد هيچوقت نميافتند.
ريچارد عشق بين مواد ناسازگار را نشان ميدهد، اشياي نامرتبط را به عقد هم درميآورد، او بيل معماري زمخت را روي بالشي نرم که يک روبالشي کتاني ظريف دارد قرار ميدهد. او يک توري فلزي زبر را ميکشاند زير يک قاليچ? نرم و لطيف ايراني، او غالباً يک قوطي سرد را با ابريشم گرم نوازش ميکند...
ميگويم: "کاش من هم ميتوانستم اين کار را بکنم..."
ريچارد ميگويد: "نميدانم چگونه با کلمات ميشود اين کار را کرد."»
دربار? دوبراوکا اوگرشيچ، نويسند? کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط»
دوبراوکا اوگرشيچ (Dubravka Ugre?i?)، متولد 1949 و درگذشته به سال 2023، نويسند? يوگسلاو – کروات بود. اوگرشيچ تابعيت کشور هلند را هم داشت. او اما بيش از هرکجا بهعنوان نويسندهاي اهل يوگسلاوي شناخته ميشود.
اوگرشيچ نويسندهاي ضدّ جنگ بود. او در آغاز جنگ در يوگسلاوي سابق، در سال 1991، موضعي قاطع دربرابر جنگ و ناسيوناليسم گرفت و در سال 1993 کرواسي را ترک کرد، چون نتوانست با دروغ فراگير و هولناکي که آن را بر عرصههاي گوناگون زندگي حاکم ميديد و به آن انتقادي جدي داشت، کنار بيايد.
از اوگرشيچ، علاوه بر رمان و داستان کوتاه، آثاري غيرداستاني، اعم از جستار و تحقيق ادبي، هم منتشر شده است. او همکاري با چندين روزنامه و مجل? امريکايي و اروپايي و نيز تدريس در چندين دانشگاه، از جمله دانشگاههاي هاروارد و کلمبيا، را هم در کارنام? کاري خود دارد.
از آثار دوبراوکا اوگرشيچ ميتوان به رمانهاي «بابا ياگا تخم گذاشت» و «وزارت درد» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط»
کتاب «موز? تسليم بي قيد و شرط» با ترجم? آذر عاليپور در نشر نو منتشر شده است. اساس ترجم? فارسي اين رمان، ترجم? انگليسي آن بوده است.
آذر عاليپور، متولد 1328 در ماهشهر، مترجم ايراني است. او داراي ليسانس مترجمي زبان انگليسي از دانشگاه تهران و فوق ليسانس روابط بينالملل از دانشگاه فرلي ديکنسون است.
از ترجمههاي آذر عاليپور ميتوان به کتابهاي «شهود»، «جنون دونفره و چند داستان ديگر»، «ناگهان هوس» و «آتش در کوهستان» اشاره کرد.