خبر داغ
نویسنده: اولین وو
مترجم: خاطره کردکریمی
ناشر: برج
دسته بندی: ادبیات انگلیس
1,800,000 ریال
رمان «خبر داغ» اثر اِوِلین وو
یک رمان کُمیک، مفرح و مهیج در هجو دنیای سیاست و درباب دنیای روزنامهنگاری و رقابتهای خبرنگاران بر سرِ شکارِ داغترین اخبار. رمان «خبر داغ»، با عنوان اصلی Scoop، از نمونههای موفق و ماندگار رمان طنزآمیز است.
اِوِلین وو در رمان «خبر داغ» رقابتهای دنیای مطبوعات و نیز عرصۀ سیاست را دستمایۀ طنز قرار داده و موقعیتهای کُمیک بیبدیلی خلق کرده است. این رمان از رمانهای تحسین شدۀ ژانر طنز است؛ رمانی که نشریۀ «آبزرور» آن را در فهرست خود از صد رمان برتر همۀ دورانها قرار داد و «نیویورک تایمز بوک ریویو» در وصف آن نوشت: «اِوِلین وو با این رمان متر و معیار تازهای برای طنزنویسان انگلیسی معین کرد... خبر داغ لذتبخش و بهشدت خندهدار است و هر کس باید نسخهای از آن را داشته باشد.»
همچنین در نشریۀ «لندن ریویو آو بوکز» دربارۀ رمان «خبر داغ» آمده است: «حماقت در دنیای سیاست و رقابت و هیجان برای مخابره و نمایش حماقت سیاستمداران گاهی فاجعه میآفریند، درست مثل آنچه در خبر داغ شاهدش هستیم.»
متن اصلی رمان «خبر داغ» اولین بار در سال 1938 منتشر شده است. این رمان دستمایۀ اقتباسهای تلویزیونی و رادیویی هم قرار گرفته است.
مروری بر رمان «خبر داغ»
اِوِلین وو رمان «خبر داغ» را براساس تجربهای که بهعنوان روزنامهنگار در حبشه داشته، نوشته است. او زمانی که برای روزنامۀ «دیلی میل» کار میکرد، از طرف آن روزنامه، برای پوشش خبری حملۀ قریبالوقوعِ بنیتو موسولینی به حبشه، به آنجا فرستاده شده بود. این مأموریت، بخشی از مواد خام رمان «خبر داغ» را در اختیار اِوِلین وو قرار داد.
اِوِلین وو در رمان «خبر داغ» دنیای مطبوعات و عالم سیاست را با نگاهی طنزآمیز و نقادانه به تصویر کشیده است.
داستان رمان «خبر داغ» دربارۀ تلاش یک روزنامهدار و غول مطبوعاتی و صاحب روزنامهای به نام «بَدویّت»، به نام لرد کوپر، برای پیش افتادن از رقیب خود، لرد زینک، در شکارِ اخبارِ داغ از جنگی قریبالوقوع در یک جمهوری آفریقایی خیالی، به نام اسماعیلیه، است. لرد کوپر دنبال خبرنگاری خبره و کاردُرُست میگردد که او را برای پوشش خبری جنگ در اسماعیلیه به آنجا اعزام کند. او بالأخره چنین میپندارد که خبرنگار آرمانی خود را یافته است اما این وسط اشتباهی، براثر یک تشابه اسمی، رخ میدهد که همهچیز را در رمان «خبر داغ» به مضحکهای بزرگ میکشاند؛ مضحکهای که هم مخاطبان این رمان را میخنداند و هم آنها را کنجکاو میکند که ببینند این مضحکه دستآخر قرار است به کجا بینجامد.
اِوِلین وو در رمان «خبر داغ» ما را با خود به پشت پردۀ عالم سیاست و مطبوعات میبرد.
در بخشی از رمان «خبر داغ» میخوانید: «سرانجام آن لحظهی بزرگ فرا رسید. مجلسگردان به سرعت برقوباد با کارکنانش به صحنه آمد و خبر بزرگش در سالن طنینانداز شد.
- سروران و اربابان من! لطفاً به احترام حضور افتخارآمیز سِر ویسکانت کوپر، سکوت!
لرد کوپر ایستاد و سینهاش از تشویق حضار پرباد شد. با مسرت دید که حتی پیشخدمتها هم مصرانه کف میزنند. مثل همیشهی ایستادنش در این مناسبتهای مسرتبار، مشتهایش را زمین گذاشت، به جلو خم شد و منتظر سکوت ماند. منشیاش بیخود و بیجهت مختصری با میکروفون او ور رفت. سخنرانیاش در دستهای کاغذ ماشینشده جلو رویش بود. عمو تئودور چند تایی کلمهی تشویقآمیز زمزمه کرد.
- روحیهات رو حفظ کن. اینقدری طول نمیکشه.
- آقایان محترم! مردی در موقعیت من وظایفِ بسیاری بر گردن دارد، برخی شاق و برخی مطبوع. اما وظیفهی بسیار مطبوعی است که امشب به همکاری خوشامد بگویم که هرچند...
چشم لرد کوپر روی کلمهی "جوانسال" ماند که مقابلش نمایان شد. تغییری داد و سخنرانیاش را پی گرفت.
- ... تازه به خدمت روزنامههای مگالوپولیتن درآمده، جوشی در شور کسبوکار بزرگ ما نهیده: بوتِ بَدویت.
عمو تئودور که کمی پیش از شش ساعت پیش به جمع کارکنان بدویت پیوسته بود، نیشش باز شد و کمکم نظرش نسبت به لرد کوپر برگشت. با خودش فکر کرد: لرد کوپر واقعاً آدم شهریِ نامعمولیه.
با آمدن نام بوت، صدای تشویقی رعدآسا بلند شد و لرد کوپر، در انتظار فرو نشستنش، نگاهی خشکوجدی به صفحات مقابلش انداخت. مدتی بود که روزنامههایش هوادار شکل جدیدی از آزمون رانندگی شده بودند. در این آزمون، متقاضیِ گواهینامه توی خودروی غیرمتحرکی مینشست و فیلمی سینمایی جلوی چشمش به نمایش گذاشته میشد از رانندگیای کابوسوار توی جادهای پر از مانع. لرد کوپر بهشخصه این وسیله را امتحان کرده بود و متن سخنرانی مقابلش حالا حس مشابهی بهش میداد. لرد کوپر نگاهش را از جملات درخشان پیش رویش برداشت و به مهمان افتخاری کناردستش انداخت (که توی آن لحظه بینیاش را توی لیوان برندی فرو کرده بود و داشت خرناسکشان نفس میگرفت). به خودش مسلط شد. ضیافت باید ادامه مییافت.»
دربارۀ اِوِلین وو، نویسندۀ رمان «خبر داغ»
اِوِلین وو (Evelyn Waugh)، متولد 1903 و درگذشته به سال 1966، روزنامهنگار، داستاننویس، منتقد کتاب، زندگینامهنویس، طنزپرداز و سفرنامهنویس انگلیسی بود. از او بهعنوان یکی از نثرنویسان بزرگ و صاحبسبک در زبان انگلیسی یاد میشود.
از آثار اِوِلین وو میتوان به رمانهای «مشتی غبار»، «زوال و سقوط» و «باری دیگر، برایدزهِد» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «خبر داغ»
رمان «خبر داغ» با ترجمۀ خاطره کردکریمی، همراه با پیشگفتاری کوتاه در معرفی اِوِلین وو و این رمان، در نشر برج منتشر شده است.
خاطره کردکریمی، متولد 1369 در تهران، مترجم ایرانی است. او دانشآموختۀ رشتۀ فیزیک در دانشگاه الزهرا است و علاوه بر ترجمۀ کتابهای مختلف، همکاری با نشریات گوناگون را نیز در کارنامۀ کاری خود دارد.
از ترجمههای خاطره کردکریمی میتوان به کتابهای «حرف بزن، خاطره»، «خانم سنگ صبور»، «البته که عصبانی هستم»، «خاطرات یک آدمکش»، «تاریخچهی تراکتورها به اوکراینی»، «هیولای یخی»، «خانۀ سبزِ شیشهای»، «وقتی آنقدری که باید هم را زجر دادهایم: دوازده واریاسیون براساس "پاملا"ی ساموئل ریچاردسون» و «اتاقِ روشنی که روزش میخوانند» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | گالینگور |
تعداد صفحه: | 254 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک