از غبار بپرس

از غبار بپرس
آرتورو بانديني، نويسنده جوان ايتاليايي – آمريکايي، که در هفت آسمان يک ستاره هم ندارد در خيابانهاي لس‌آنجلس سرگردان است و پرسه‌زنان و تماشاکنان در باب پول و شهرت و قدرت و مواهب‌شان رؤيا مي‌بافد و اين در حالي است که صاحبخانه‌اش به او هشدار داده که يا بايد پول اتاقش را بدهد، يا اتاق را تخليه کند. جان فانته در رمان اتوبيوگرافيکِ از غبار بپرس با طنزي تلخ و صريح و بي‌پروا از مصائب و رؤياهايي نوشته است که روزگاري خودش به عنوان نويسنده‌اي جوان و جوياي نام، اما گمنام، تجربه کرده بود. گمنامي البته تا لحظه مرگ نيز بيش و کم گريبان جان فانته را رها نکرد و تازه بعد از مرگ او بود که اقبال به آثار او رو کرد. از غبار بپرس رماني است برآمده از تجربه‌هاي تلخِ نويسنده‌اش در زندگي و در کار نويسندگي. شخصيت اصلي اين رمان آدمي است شبيه به خود فانته. بانديني، که پاي ثابت رمانهاي فانته بود، مابه‌ازاي داستاني خود اوست. فانته در از غبار بپرس از زبان اين راوي شوخ و صريح، که راحت و بي‌تعارف خودش را روي دايره مي‌ريزد، از دغدغه‌ها و تشويش‌ها و رؤياها و آرزوها و تحقيرشدگي‌هاي يک نويسنده دورگه ايتاليايي – آمريکاييِ سرگردان در آمريکا سخن مي‌گويد. بر اين رمان چارلز بوکفسکي مقدمه‌اي سرشار از تحسين نوشته که در ترجمه فارسي کتاب هم آمده است. اين مقدمه خود يکي از عوامل توجه به فانته و آثارش بوده است.
از غبار بپرس با ترجمه و مقدمه بابک تبرايي در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نويسنده: جان فانته (1983 – 1909)، داستان‌نويس و فيلمنامه‌نويس ايتاليايي - آمريکايي.
گودريدز: 4/12 از 5.