هفتادوپنج برگ - و دیگر دست نویسهای منتشر نشده
Les Soixante-Quinze Feuillets et autres manuscrits inédits
مارسل پروست
سید محمد مهدی شجاعی
چشمه
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
1993188 |
| بارکد: |
9786220110668 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
458 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «هفتاد و پنج برگ» نوشت? مارسل پروست
يادداشتهاي پشت صحن? شاهکار مارسل پروست و يادداشتهايي ديگر از او. کتاب «هفتاد و پنج برگ و ديگر دستنويسهاي منتشرنشده»، با عنوان اصلي Les soixante-quinze feuillets: Et autres manuscrits inédits، شامل يادداشتهايي است که مارسل پروست آنها را براي نوشتن رمان مشهورش، «در جستجوي زمان از دست رفته»، قلمي کرده بود. در کتاب «هفتادوپنج برگ» همچنين مجموعهاي از ديگر دستنويسهاي قبلاً منتشرنشد? پروست گردآوري و منتشر شده است.
با خواندن يادداشتهاي پروست در کتاب «هفتاد و پنج برگ» به تخيل او، در آن هنگام که به رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» و وقايع و شخصيتهاي آن فکر ميکرده است، وارد ميشويم و او را در لحظ? پروراندن اين رمان تماشا ميکنيم.
کتاب «هفتاد و پنج برگ» هم براي آنها که رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» را خواندهاند کتابي جذاب و کارآمد است و هم براي منتقدان و محققان ادبيِ پروستپژوه. اين کتاب همچنين کتابي کارآمد و آموزنده براي نويسندگان جوان و تازهکار است تا دريابند که نويسندگان بزرگ چگونه طرح آثارشان را ميپروراندهاند و مقدمات و مواد خام نوشتن آن آثار را فراهم ميکردهاند.
مروري بر کتاب «هفتاد و پنج برگ»
دستنوشتههاي اولي? شاهکارهاي ادبي بخشي از تقلا و عرقريزان روح نويسندگان اين شاهکارها براي اهليکردن تخيلات گريزپايي را که آغازگاه آن شاهکارها هستند در خود نهفته دارند. دستنوشتههاي مارسل پروست در کتاب «هفتاد و پنج برگ» نيز چنين تقلاهايي را مرئي ميکند و دري ميگشايد به پشتوپسلههاي رماني سترگ، يعني رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» که يکي از نخستين و مهمترين آثار مدرن ادبيات جهان است.
آنچه از مارسل پروست در کتاب «هفتاد و پنج برگ» منتشر شده دستنوشتههايي از اوست که پس از مرگ برنار دُ فلوآ، ناشر و ويراستار فرانسوي، در سال 2018 در خان? فلوآ پيدا شدند. اين دستنويسها را برادرزاد? مارسل پروست، بههمراه دستنويسهاي ديگري از پروست، به فلوآ سپرده بود. فلوآ براساس بخشي از اين دستنويسها دو کتاب «ژان سانتُي» و «ضدِ سَنت بوو» را از پروست منتشر کرد اما بخشي ديگر از آنها، از جمله هفتاد و پنج برگ دستنويس مربوط به رمان «در جستجوي زمان از دست رفته»، را رو نکرد و فقط در مقدمهاش بر کتاب «ضد سنت بوو» به وجود آن هفتاد و پنج برگ اشارهاي کرد.
دستنوشتههاي مذکور همانهايي هستند که در کتاب «هفتاد و پنج برگ» به چاپ رسيدهاند؛ کتابي که، علاوه بر هفتاد و پنج برگ يادداشتهاي مربوط به رمان «در جستجوي زمان از دست رفته»، دستنوشتههاي ديگري از پروست را هم شامل ميشود، اگرچه بخش مهمتر دستنوشتههاي پروست در اين کتاب، هفتاد و پنج برگ دستنويسي است که به رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» اختصاص دارد و پرده از نخستين تکاپوهاي ذهني پروست براي نوشتن اين رمان برميدارد.
کتاب «هفتاد و پنج برگ» ما را به آغازگاه نطفهبستن و پروراندهشدن رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» در ذهن مارسل پروست و ابتداي مسير شکلگيري و ساختوپرداختِ اين رمان ميبرَد. خواندن اين کتاب بهمثابه سرککشيدن به نخستين لحظههاي شکلگيري رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» است.
کتاب «هفتاد و پنج برگ» از پيشگفتاري بهقلم ژانايو تاديه، با عنوان «آن قدسي»، دو يادداشتِ توضيحي دربار? کتاب، به نامهاي «دستنويس» و «نکاتي در مورد اين ويراست»، دو بخش، شامل هفتاد و پنج برگ دستنوشتههاي پروست که به رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» مربوطند و ديگر دستنويسهاي مارسل پروست، بخشي با عنوان «يادداشتها، ترتيب زماني و تعليقات» بهقلم ناتالي مُرياک ديير، و بخشي شامل ضمايم تشکيل شده است.
آنچه ميخوانيد بخشي از يکي از يادداشتهاي پروست در ارتباط با رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» است که با عنوان «شبي در ييلاق» در کتاب «هفتاد و پنج برگ» منتشر شده است: «صندليهاي حصيري گرانقيمت را به زير ايوان برده بودند چون باريدنِ چند قطره باران آغاز شده بود و پدر و مادرم پس از دمي استقامت بر صندليهاي آهني، برگشته بودند و در امان نشسته بودند. اما مادربزرگم، موهاي جوگندمي در باد، گردش سريع و تکوتنهاي خود را در راههاي مشجر ادامه ميداد چون بر اين باور بود که به ييلاق ميآييم تا در هواي آزاد باشيم و دل عالمي بسوزد به حال کسي که از هوا بهره نميبرد. سر به بالا، دهانش باد را نفس ميکشيد، باد ميوزيد و او را واميداشت تا بگويد: "بالاخره نفسي کشيديم." قدم تند ميکرد، و گويي نه باران را احساس ميکرد که آرامآرام به وجودش نفوذ ميکرد و نه تمسخرهاي خانعمويم را که از ايوان فرياد ميزد: "اَدِل، باران دلپذير است؛ خوب است، مگر نه؟ براي لباس جديدت خوب است (با اين حرف تلاش ميکرد موذيانه پدربزرگم را با خود همداستان کند و او به تکان دادنِ سرش اکتفا کرد). البته خندهدار است که هرگز مثل همه نيست." اين حرف را ميزد چون به آن باور داشت. اما به اين دليل نيز اين حرف را ميزد که آن زن هرگز شبيهِ او نبود، و شايد به اين دليل که در ژرفاي ذهنش – هر چند نميپذيرفت – مطلقاً مطمئن نبود هميشه حق با او باشد، پس معذب نبود که "همه" را با خود همراه کند. باغ زياد بزرگ نبود و به همين دليل هرگز زياد طول نميکشيد که مادربزرگم باز از کنارمان رد بشود. همينکه ميديدمش که از راه مشجرِ ميانبر بيرون ميآيد، رعشهاي به وجودم ميافتاد، چون احساس ميکردم که به او حرفي خواهند زد، چيزهاي ناخوشايندي به او خواهند گفت که دلم را به درد ميآوردند و حتي از اين ميترسيدم که پدربزرگم او را مجبور کند که به خانه برگردد؛ در آن لحظات دلم ميخواست همه را بکشم تا انتقامش را بگيرم و گاهي ديگر طاقت نميآوردم ميدويدم و خود را در آغوشش ميانداختم و ديوانهوار ميبوسيدمش تا تسلايش بدهم و به او ثابت کنم دستکم کسي او را درک ميکند، بعد به اتاقهاي کوچک ميگريختم، در آن دوران تنها پناهگاهم بودند و آنجا سدّ مقابل هقهقهايم را ميشکستم.»
دربار? مارسل پروست
مارسل پروست (Marcel Proust)، متولد 1871 و درگذشته به سال 1922، داستاننويس، منتقد ادبي و مقالهنويس فرانسوي بود. از پروست بهعنوان يکي از تأثيرگذارترين نويسندگان قرن بيستم ياد ميشود. او، با رمان هفتجلديِ «در جستجوي زمان از دست رفته» که از شاهکارهاي ادبيات مدرن بهحساب ميآيد، تأثيري چشمگير بر جريان مدرنيسم ادبي گذاشت.
از ديگر آثار مارسل پروست ميتوان به کتاب «ضدِ سَنت بوو» اشاره کرد.
پروست در ترجمه نيز دستي داشت و دو اثر از جان راسکين را از انگليسي به فرانسه ترجمه کرده بود.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «هفتاد و پنج برگ»
کتاب «هفتاد و پنج برگ و ديگر دستنويسهاي منتشرنشده» با ترجم? محمدمهدي شجاعي در نشر چشمه منتشر شده است.
محمدمهدي شجاعي، متولد 1365، مترجم ايراني است. شجاعي تحصيلکرد? ادبيات فارسي و ادبيات فرانسه در دانشگاه تهران و نيز داراي فوق ليسانس ترجم? فرانسه از همين دانشگاه است. او هم آثاري از ادبيات کودکان و هم آثاري از ادبيات بزرگسال را به فارسي ترجمه کرده است.
از ترجمههاي محمدمهدي شجاعي ميتوان به کتابهاي «تأديب»، «کتاب مادرم»، «آموس در سرزمين تاريکي»، «زمين سرما خورده»، «خاطرات يک ديوانه و داستانهاي ديگر» و «ادبيات در مخاطره» اشاره کرد.