سنگ کاغذ قیچی

کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی» اثر آلیس فینی
آلیس فینی برای علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی و معماییِ پرفروش نامی آشنا است. او با اولین اثرش توانست موفقیتی چشمگیر به دست بیاورد. موفقیت آلیس فینی در چهارمین رمانش با عنوان «سنگ، کاغذ، قیچی» نیز تکرار شده است.
رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» که در سال 2021 منتشر شد، با نقدهای مثبتی روبرو شد و از سوی دیگر مورد توجه خوانندگان قرار گرفت.
کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی» پس از انتشار در فهرست آثار پرفروش جای گرفت و به زبان‌های متعددی ترجمه شد. این رمان نیز اگرچه در ژانری نوشته شده که آثار دیگر فینی در آن نوشته شده‌اند اما جلوه‌های بیشتری از توانایی فینی در نوشتن رمان‌های جنایی و معمایی در آن نمایان است.
ماجرای رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» به زن و شوهری مربوط است که زندگی مشترک‌شان در آستانه فروپاشی است و پشت درهای بسته زندگی‌شان مدت‌ها است که همه‌چیز به هم ریخته است. آنها در این وضعیت وارد سفری پرماجرا می‌شوند و چالش‌های متعددی را پشت سر می‌گذارند و به واقعیت‌های پنهانی درباره یکدیگر پی می‌برند.
آلیس فینی درباره رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» گفته بود که او کتاب‌هایش را به قصد آنکه بدل به فیلم یا سریال شوند نمی‌نویسد اما می‌گوید زمان نوشتن این کتاب برای اولین‌‌بار این ایده در ذهنش بوده که این داستان بتواند برای ساخت سریال مورد اقتباس قرار بگیرد.
نتفلیکس قرار است از رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» سریالی کوتاه بسازد و باید دید آیا سریال هم می‌تواند موفقیت رمان را تکرار کند یا نه.

درباره کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی»
رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» داستانی است که در بستر مسایل یک زندگی مشترک، روایتی در ژانر وحشت ارایه کرده است.
آملیا و آدام، شخصیت‌های اصلی رمان «سنگ، کاغذ، قیچی»، سال‌ها است که با هم ازدواج کرده‌اند اما این اواخر رابطه مشترک آنها مدام با چالش روبرو بوده و در عمل آنها در دو جهان متفاوت از هم زندگی می‌کنند. آملیا، زن داستان، در یک قرعه‌کشی برنده اقامت در این کلیسای قدیمی شده است و این شاید بهترین فرصتی باشد که پیش روی رابطه‌ رو به زوال‌شان قرار گرفته است. آملیا و آدام در لندن زندگی می‌کنند و با سفارش مشاور، قصد سفری کوتاه به اسکاتلند می‌کنند تا در کلیسای قدیمی که بدل به اقامتگاه شده ساکن شوند.
ما از طریق روایت‌های آدام و آملیا که به تناوب در رمان «سنگ، کاغذف قیچی» آمده‌‌اند با شخصیت آنها و رابطه‌شان آشنا می‌شویم. آدام نویسنده است و همیشه غرق کار و کاغذهایش است. این امروز یکی از مسایل زندگی مشترک‌شان است.
در رمان «سنگ، کاغذ، قیچی»، به جز روایت‌های آدام و آملیا با تعدادی نامه هم روبرو هستیم. متن این نامه‌ها گذشته رابطه این دو را برای ما تصویر می‌کند. نامه‌هایی عجیب و مخفیانه که آملیا برای آدام نوشته و در یکی از نامه‌هایش اشاره کرده که از آغاز می‌دانسته و پذیرفته بوده که سه نفر در رابطه آنها حضور دارند و نفر سوم نوشته‌ها و درواقع کار آدام است.
در نامه‌ای عاشقانه به تاریخ اکتبر 2007 آملیا شرحی از شروع رابطه‌شان داده است. آملیا در این نامه اولین دیدار و شروع آشنایی‌شان را توصیف کرده است. آنها در سینما یکدیگر را برای اولین‌بار دیده بودند بی‌آنکه قراری از پیش تعیین شده در کار باشد. آملیا به اشتباه در صندلی آدام نشسته بود و همین اتفاق باعث شده بود که یکدیگر را ببینند و با هم حرف بزنند و پس از تمام شدن فیلم با هم سینما را ترک کنند. نامه‌هایی با تاریخ‌های متفاوت سازنده بخشی از روایت رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» است.
«سنگ، کاغذ، قیچی» اگرچه عنوان رمان آلیس فینی است ما در خود داستان، سنگ، کاغذ، قیچی درواقع عنوان اولین فیلمنامه‌ای است که آدام نوشته و هیچ وقت رنگ پرده را به خودش ندیده است. آملیا یک روز اتفاقی متن فیلمنامه را می‌بیند و می‌خواند و همین کار باعث اولین مشاجره‌شان می‌شود. این کتاب درواقع نشانه‌ای از شکست و ناکامی آدام است. متنی است که سال‌ها است در کشو خاک خورده و هیچ‌وقت موفقیتی به خود ندیده است.
ما از لحظه آغاز سفر وارد داستان کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی» می‌شویم. به مرور درمی‌یابیم که آدام یک مسئله بزرگ دارد و آن نوعی اختلال است که توان تشخیص چهره‌ها حتی چهره خودش را هم ندارد. همچنین درمی‌یابیم که آملیا به طور کلی خیلی به مرگ فکر می‌کند و این اواخر به طور خاص درگیر فکر مرگ آدام است. آدام می‌گوید آملیا نگران آینده است اما آینده خودش به تنهایی. پدر و مادر آملیا زمان تولد او مرده‌اند و این شاید دلیلی باشد بر حضور پررنگ مرگ در فکر آملیا.
آدام در یکی از روایت‌هایش در رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» می‌گوید که همسرش، آملیا، این اواخر رفتارهای عجیبی داشته است. آملیا در یک موسسه خیریه حیوانات کار می‌کند. آدام فکر می‌کند که او پنهان‌کار است و رفتاری ریاکارانه دارد و از نظر عاطفی به بن‌بست رسیده است و می‌گوید تمام عشقی که به او داشته از بین رفته است. واقعیت این است که آدام و آملیا هر دو به هم خیانت کرد‌ه‌اند و هر دو متوجه این مسئله هم شده‌اند.
در این وضعیت آدام و آملیا راهی سفری می‌شوند که می‌‌دانند شاید این آخرین سفر مشترک‌شان باشد. آنها پس از ساعت‌ها رانندگی در جاده‌ای برفی به کلیسای قدیمی می‌رسند و از همان آغاز معلوم می‌شود که اتفاقاتی غریب در این کلیسا در جریان است. پس از مدتی آب و برق کلیسا هم قطع می‌شود و سروصداهایی ناشناخته به گوش می‌رسد. در این کلیسا انگار به جز آدام و آملیا کسان دیگری هم حضور دارند. نیروهایی که ناشناخته‌اند و این شاید ناشی از سرداب کلیسا باشد که محل دفن جادوگران است. اما این تازه آغاز ماجراهای وحشتناکی است که در رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» یکی پس از دیگری سر می‌رسند.

درباره آلیس فینی، نویسنده کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی»
آلیس فینی نویسنده معاصر بریتانیایی است که رمان‌هایی در ژانر جنایی و معمایی می‌نویسد. او داستان‌نویسی پرفروش و روزنامه‌نگار سابق بی‌بی‌سی است. فینی در سی سالگی اولین رمانش را با عنوان «گاهی دروغ می‌گویم» در سال 2017 منتشر کرد و با همان اولین کتابش به شهرت رسید و اغلب آثارش به زبان‌های متعددی ترجمه شده‌اند. «دیزی دارکر» و «من گاهی دروغ می‌گویم» از جمله رمان های آلیس فینی هستند.

درباره ترجمه کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی»
کتاب «سنگ، کاغذ، قیچی» با ترجمه سونیا سینگ در نشر کتاب‌مجازی منتشر شده است.
سونیا سینگ مترجم ایرانی و متولد 1365 است. «دیزی دارکر»، «سه دختر حوا» و «کیمیاگر» برخی از کتاب‌هایی است که با ترجمه او به فارسی منتشر شده‌اند.